در واپسین روزهای سال 2023 تصمیم گرفتیم تا بهترین بازی سال 2023 از نگاه تیم گیم پالت را مشخص و به شما معرفی کنیم. پس با گیم پالت همراه باشید.
روزهای پایانی هر سال به رسم هر ساله، شاهد برگزاری مراسم The Game Award و معرفی بهترین بازی سال هستیم. این روزها برای ما گیمرها، روزهای بسیار شیرین و هیجان انگیزی محسوب میشود. اما موضوع در ارتباط با سال 2023، بسیار متفاوتتر از سال گذشته بود. در سالی که گذشت، شاهد عرضه عناوین بسیاری به بازار بودهایم که در این بین نام بازیهای بسیار محبوب و بزرگی به چشم میخورد.
البته همیشه وقتی از بهترین بازی سال صحبت میشود، این فقط بازیهای بزرگ نیستند که جولان میدهند. بلکه برخی دیگر از عناوین کوچک و مستقل نیز حرفهای زیادی برای گفتن دارند. عناوینی که علیرغم تازه وارد بودن در دنیای بازیهای ویدئویی، کیفیت و عملکرد خارقالعادهای را از خود نشان دادند و ما را به آینده بازیهای ویدئویی بسیار امیدوار کردند. از این حیث رقابت در سال 2023 بسیار پر رنگتر و نزدیکتر از سال 2022 بود و تعداد عرضه عناوین بزرگ و با کیفیت در سال 2023 ما را به یاد سالهای دور و دوران پرطمطراق بازیهای ویدئویی که خاطرات بسیار خوشی را برای ما رقم زدند. موضوعی که البته در سال 2018 نیز تا حد زیادی شاهد تکرار خوشایند آن بودیم.
رسانه گیم پالت در سالی که گذشت فرصت تجربه بسیاری از بازیهای ویدئویی روز را به دست آورد. ما در سالی که گذشت، تلاش بر این داشتیم تا به صورت موشکافانه و تخصصی به معرفی و نقد و بررسی بازیهای ویدئویی بپردازیم. از این حیث، فرصت را غنیمت شمارده و تصمیم گرفتیم تا امسال برای اولین بار، فهرستی از برترین بازیهایی که در سال 2023 تجربه کردهایم را با شما به اشتراک بگذاریم.
توجه داشته باشید که ترتیب قرار گیری بازیها در این فهرست مبنی بر برتری آن نسبت به سایر بازیها نیست. ضمنا با کلیک بر روی اسم هر بازی، میتوانید نقد و بررسی بازی مورد نظر را مطالعه کنید.
بهترین بازی سال از نگاه گیم پالت
Baldur’s Gate 3
بالدرز گیت 3 بدون هیچ شبههای نهتنها یکی از بهترین بازیهای امسال بلکه یکی از بهترین، باکیفیتترین، کاملترین و صد البته متفاوتترین نقشآفرینیهای یک دهه اخیر است. بالدرز گیت 3 با ارائه آزادی عمل بسیار بالا و آزاد گذاشتن دست مخاطب خود در کلیه بخشها، کاری میکند که هرکس تجربه کاملا متفاوت و منحصر به فرد خود را از ماجراجویی در این جهان غنی و پرداخت شده داشته باشد. گزینهها و آپشنهای بینهایتی در پیش روی کاربر قرار دارد که دقیقا هرجور که دلش میخواهد مسیر تجربه خود را تغییر داده و جلو ببرد. این حجم از گستردگی و آزادی عمل و آپشنهای متنوع و تاثیرگذار، همان جادوی خاص بالدرز گیت است. همان شهد شیرینی که طعم دلنشین آن را در کمتر بازی نقشآفرینی بزرگی تا کنون، چشیدهایم. دهها پایان متفاوت و جذاب، وجود تعداد زیادی از کاراکترای کاریزماتیک برای همراه شدن با آنها و ماجراجویی، وجود مسیرها و گزینههای مختلف در چگونگی پیش بردن هر مرحله و همچنین حضور تصمیمات حساس و تاثیرگذار متعدد، ارزش تکرار این بازی شاهکار را تا حد بسیار زیادی افزایش دادهاند.
بهشکلی که ممکن است شما چندین و چند بار به سراغ بالدرز گیت 3 بروید و هر بار تجربه بسیار متفاوتی از گیمپلی و داستان آن باتوجه به کلاس، کاراکترهای همراه، تصمیمات و مسیرهایی که انتخاب میکنید و روابطی که با کاراکترهای مختلف برقرار میکنید، به دست آورید. عمق بسیار بالای این سیستم را که منجر به ارزش تکرار بینظیر بازی شده را در کنار حجم زیاد محتوای فرعی و اصلی با کیفیت آن و قابلیت بازی کردن کواپ و پشتیبانی خوب سازندگان از بخش آنلاین، قرار دهید تا متوجه شوید وقتی میگوییم با یکی از بهترین و کاملترین نقشآفرینیهای موجود روبهرو هستیم، دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم. هزاران آیتم گوناگون، صدها گونه جانوری و موجودات و گیاهان خاص و سرزمینهای زیبا و چشمنواز و اسطورهشناسی غنی جهان بازی هم از نقاط قوت دیگری هستند که نمیتوان از کنار آنها به سادگی گذشت. بماند که زیبایی بصری و جزئیات گرافیکی و هنری به کار رفته در ترسیم و کارگردانی سینمایی جذاب کات سینهای متعدد چنین جهان گستردهای، خود ماموریتی بسیار دشوار حتی برای تیمهای بزرگتر است که لارین از آن سربلند بیرون آمده است.
آلبوم موسیقی بسیار گوشنواز و شنیدنی درکنار اجرای بینظیر صداپیشگان، روایت داستانی و شخصیتپردازی گیرا و درجه یک اثر و سیستم مبارزات و اکتشاف جذاب آن را نیز کنار نقاط قوت فوق قرار دهید. البته یک نکته ارزشمند دیگر هم در رابطه با جدیدترین بازی استودیو لارین وجود دارد و آن هم این است که سازندگان بهدرستی سعی کردهاند که علیرغم رعایت و پایبندی به اصول نقشآفرینیهای کلاسیک، تا حد ممکن تجربه بازی را برای عموم نیز دسترس پذیرتر و جذابتر کنند. از همین رو زاویه دوربین بازی متغیر است و به جز در طی مبارزات، توسط پلیر قایل تنظیم است و همچنین خارج از نبردها، کاربر اجازه بازی کردن ریل تایم یا سبک نوبتی کلاسیک را در راه رفتن و کلیه فعالیتهای دیگر دارد.
درنهایت باید گفت که بالدرز گیت سه در تمامی بخشها، یک عنوان نوآور، خلاقانه و بسیار غنی و باکیفیت است و با شایستگی کامل، برترین بازی سال 2023 از نگاه سایت گیم پالت لقب میگیرد.
تقریبا میتوانم بگویم ما گیمرهای قدیمی با سری اساسینز بزرگ شدیم. هیچ وقت فراموش نمیکنیم که سری اساسینز بانمایش اولین تریلر آن و سپس عرضه اولین نسخه، بازار بازیهای ویدئویی را به هم ریخت و غوغای بزرگی به پا کرد. غوغایی که طی سالیان متمادی ادامه پیدا کرد و سری اساسینز کرید را در اوج نگاه داشت. اما در مقابل این گیمرهای تازه وارد هستند که آشنایی زیادی با این سری ندارند و شاید فرصت تجربه نسخههای قدیمی این سری را از دست داده باشند. درست در همین لحظه و زمانی که البته انتقادات زیادی به سری نقش آفرینی اساسینز وارد بود، یوبی سافت با یک حرکت هوشمندانه با یک تیر دو نشان زد. معرفی Assassin’s Creed Mirage از دو جهت بسیار اهمیت داشت. نخست اینکه وعده بازگشت به ریشهها، ابتدا امید را در دل هواداران این فرنچایز زنده کرد و دوم اینکه به گیمرهای جدید نیز این فرصت را میداد تا با ریشههای این سری قدیمی آشنا شوند و فرصت تجربه آن را به دست آورند. با اطمینان میتوانم بگویم پس از سالها انتظار، بالاخره شاهد اساسینز کریدی هستیم که بار دیگر به ریشههای قدیمی این سری بازگشته است. بازی Assassin’s Creed Mirage هر آنچه جزوی از شناسنامه این سری محسوب میشود را به این مجموعه بازگردانده است. یک مجموعه ناب و وفادارانه از ایدهها و تمام آن چیزی که نام Assassin’s Creed را بر سر زبانها انداختند و سبب محبوبیت این فرنچایز در طول سالهای متوالی شدند.
محبوبیت و شهرت نام جنگ ستارگان بر هیچ کس پوشیده نیست و کمتر کسی است که یکی از فیلمهای سینمایی، انیمیشن و یا حتی بازیهای ویدئویی را تجربه نکرده باشید. در میان تمام بازیهای ویدئویی که بر اساس دنیای جنگ ستارگان ساخته شده استT بدون شک میتوان سری Star Wars Jedi را یک تجربه مدرن و منحصر بفرد از سری استاروارز به شمار آورد. به خصوص که تیم با تجربهای همچون ریسپاون پشت ساخت این بازی بوده است. با توجه به سابقه درخشان این استودیو در ساخت Titanfall، انتظارات از Star Wars Jedi Fallen Order بسیار بالا بود. علیرغم برخی ضعفهای روایی و اگرچه نسخه اول نتوانست تمام انتظارات را برآورده کند، اما با این حال ریسپاون موفق شد تا تجربه استاندارد و موفقی از جنگ ستارگان را ارائه دهد تا طرفداران بیصبرانه منتظر نسخه دوم این سری یعنی Star Wars Jedi: Survivor باشند. بازی Star Wars Jedi: Survivor نسبت به نسخه پیشین خود از هر لحاظ پیشرفت کرده و میتوان ادعا کرد که تلاش تیم سازنده برای خلق عنوانی عمیقتر، تاریکتر و بزرگتر، نتیجه بخش بوده است. اگرچه هنوز هم مشکلات و کمکاریهایی در بخش روایی و حتی هنری بازی مشاهده میشود اما میتوان به جرات گفت که حالا یک اثر در حد و اندازههای نام جنگ ستارگان عرضه شده است که نه تنها طرفداران جنگ ستارگان را مجذوب خود خواهد کرد بلکه حتی میتواند در سرگرم کردن بازیبازانی که به بازیهای اکشن ماجراجویی علاقهمند هستند نیز موفق عمل کند.
آلن ویک 2 در جنبههایی مثل گرافیک و بخش سمعی، بدون شک کیفیت بالایی دارد و جزو بازیهای خوب امسال بهشمار میرود. اما دلیل اصلی قرارگیری این اثر در بین لیست بهترین بازیهای سال پرباری چون 2023، چیزی نیست جز ریسکپذیری، جسارت و خلاقیت بالای سم لیک و تیم رمدی در جریان ساختن جدیدترین اثر خود. لیک و طراحان خلاق رمدی دست به خلق جلوههای بصری و صوتی ویژه، خاص و تاثیرگذار زذه و ایدههای جدیدی را در بخش گیمپلی و روایت داستانی امتحان کردهاند.
ایدههایی که شاید تمام آنها بهدرستی جواب نداده باشند. اما این حجم از نوآوری و ریسکپذیری، بهخصوص در قبال یک عنوان AAA قابل انکار و نادیده گرفتن نیست. از همین رو و با توجه به این که همین نوآوریها هستند که در بلند مدت، صعنت و هنر ویدئو گیم را به جلو هل میدهند، این رویکرد رمدی و خلاقیت و جسارت آنها، بهشدت قابل تقدیر و ارزشمند است. شاید اگر برخی مشکلات مربوط به بخش گیمپلی و داستانگویی وجود نداشتند، میشد پا را فراتر گذاشت و ادعا کرد که ممکن بود بازی آلن ویک 2 با توجه به کیفیت بالا و بینظیری که در بخش سمعی و بصری دارد، عنوان بسیار بهتری از کار درآمده و حتی تبدیل به یکی از شاهکارهای نسل نهم تا اینجای کار شود.
بازی Cyberpunk 2077: Phantom Liberty
سایبرپانک 2077 یکی از بهترین بازیهای چند سال اخیر است که در زمان عرضه به علت مشکلات فنی متعدد و آزاردهنده خود، از رسیدن به توجهی که شایستگیاش را داشت، باز ماند. اما به مرور زمان و با پشتیبانی دائمی و کامل سیدی پراجکت، امروز این الماس، درخشندگی کامل خود را به دست آورده و توجه تعداد زیادی از مخاطبان و منتقدین را به سوی خود جلب کرده است. بسته الحاقی بزرگ سایبرپانک، بهعنوان آخرین هدیه سیدی پراجکت به طرفداران، شامل تمام چیزهایی است که از یک بسته الحاقی و حتی بازی درجه یک انتظار میرود و به راحتی جزو برترین آثار ویدئو گیمی منتشر شده در امسال است.
داستان Cyberpunk 2077 و شخصیتپردازی عمیق، هنرمندانه و جذاب آن به همراه جلوههای بصری بهبودیافته و فکانداز، از موسیقی گیرا و هیجانانگیز تا صداپیشگی عالی صدابازیگران، سایبرپانک فانتوم لیبرتی را به یک تجربه منحصربفرد تبدیل کرده که تمام نقاط قوت بازی اصلی را به همراه دارد و در زمینههایی چون گیمپلی و گرافیک، علیرغم کیفیت و شباهتهای کلی، شاهد کاملترین و جذابترین پکیج و ورژن از تمام آن چیزی هستیم که سایبرپانک 2077 برای عرضه دارد. مواردی مثل مبازات هیجانانگیز و گانپلی عالی در کنار لول دیزاین بسیار خوب مراحل فرعی که قدرتمندتر از پیش بازگشتهاند. با توجه به تمام صحبتها و نکات ذکر شده، میتوان فانتوم لیبرتی را از کاندیداهای قدرتمند در رقابت بازی سال و بهترین عناوین سال 2023 دانست.
بدون شک بازی Spider-Man 2 یکی از بهترین ساختههای استودیوی اینسامنیاک گیمز و همچنین کلیدیترین محصول سونی در طول این چند سال اخیر بوده که فارغ از هرگونه سلیقه مخاطب نسبت به ژانرها، مورد استقبال و تجربه همه قرار میگیرد. در بین فهرست هر بازی منتشر شده، شاید اینطور بتوان گفت که هیچ کدام از عناوین سال ۲۰۲۳ میلادی به اندازه اسپایدرمن ۲ در جاه طلبانه بودن روایت یک سناریو موفق نبودهاند. همسو با نظرات اکثر مخاطبان، این بازی درست مثل مجموعه فیلمهایی که در طول دههها منتشر کرده، بسیار سرگرم کننده بود و موج پر تلاطم داستان اسپایدرمن 2 از ابتدا تا انتها باعث نمیشود که مخاطب خسته شود که این یک ویژگی بزرگ برای بازیهای آفلاین و داستانی محوری است. بخش روایی تمام المانها و استانداردهای نمایش دادن صحنههای شگفتانگیز و غیر قابل پیشبینی بودن را رعایت کرده و با توجه به همین موضوع، شایسته آن است که بازی Spider-Man 2 جزو برترین بازیهای سال ۲۰۲۳ میلادی باشد
مرتال کامبت 1، جدیدترین نسخه سری خود و ریبوت داستان کل مجموعه بهشمار میرود. نسخهای که در زمینه داستانی دارای مشکلات متعددی است و فضاسازی ماندگار و تاریک نسخههای کلاسیک را در خود ندارد. آلبوم موسیقی فراموششدنی است و نیاز به اتصال دائم به اینترنت، آزاردهنده است. اما با تمام این نقصها، مرتال کامبت جدید بدون هیچ شکی شایستگی قرار گرفتن در بین بهترین بازیهای امسال و رقابت تنگاتنگ بهترین ویدئو گیم فایتینگ 2023 را دارد. دلیل این امر اما چیزی نیست جز گیمپلی و گرافیک فوقالعاده بازی. از نظر انیمیشنها و فیزیک کلی و حرکات کاراکترها، طراحی استیجها و چهرهها و سایر موارد، گرافیک بازی مرتال کامبت یک و جلوههای بصری و هنریاش به شکل باورنکردنی باکیفیت، پرجزئیات و چشمنواز هستند.
درواقع تجربه مبارزات خونین سری با چنین جزئیات دیوانهکنندهای برای اولین بار، حقیقتا هیجانانگیز و شگفتآور است. البته جذابیت بصری تنها چیزی نیست که تجربه مبارزات مرتال کامبت 1 را جذابتر از همیشه کرده بلکه هسته لذتبخش مبارزات و حرکات کاراکترها و بالانسی که بین قدرت آنها وجود دارد در کنار سنگینی خاص و حس رئالستیک نبردها، گیمپلی مرتال کامبت جدید را جذابتر و عالیتر از همیشه کرده است. سرورهای بازی و بخش آنلاین آن و همچنین مود Invasions نیز از کیفیت کلی متوسطی باوجود کاستیها و مشکلات خود برخوردار هستند اما حداقل محتوای لازم را برای ساعتهای طولانی سرگرم کردن مخاطب خود را فراهم آوردهاند. از این نظر با یکی از بهترین فایتینگهای چند سال اخیر و شاید بهترین بازی فایتینگ سال 2023 طرف هستیم.
ریمیک دد اسپیس، شاید با استانداردهای روز ویدئو گیم، نه در زمینه داستان و نه در بحث القای حس ترس و یا حتی المانهای گیمپلی و کیفیت بصری، حرف خاص و جدیدی برای گفتن نداشته باشد. اما بهترین بازسازی ممکن از آن چیزی است که دد اسپیس برای آن شناخته میشد و مورد تقدیر قرار میگرفت. از رونق افتادن بادی هارر و جامپ اسکرها کاری کرده که زحمت سازندگان و کار بینظیر که در بخش صداگذاری انجام دادهاند، از چشم دور بماند.
اما حقیقتا کافی است چند لحظه با هدفون به صداهای محیط این اثر گوش دهید تا شاهد کیفیت و ظرافت بالای افکتها و اضطرابی که سراسر وجودتان را فرا میگیرد، باشید. البته بخش سمعی، تنها نقطه قوت ریمیک دد اسپیس نیست بلکه گان پلی جذاب و سنگین آن نیز باعث شده تا درکنار انیمیشنهای قطع عضو جذاب و تنوع سلاحها، شاهد تجربه مناسبی از مبارزات باشیم. شاید اگر ریمیک رزیدنت ایول چهار امسال منتشر نمیشد، دد اسپیس بهعنوان یک ریمیک ایدئال و عالی و از بهترین ریمیکهای یکی دو سال اخیر، شانس بیشتری برای دستیابی به جوایز مهم را داشت. اما با این وجود، کیفیت بالای بخش سمعی و مبارزات در کنار این واقعیت که حقیقتا دد اسپیس به بهترین شکل ممکن تجربه کلاسیک سال ۲۰۰۷ را بارسازی کرده، باعث شده تا این اثر را در لیست خود قرار دهیم. درواقع دلایل اصلی ضعف دد اسپیس در نصف یا حتی اغلب مواقع، بیشتر به تغییرات سبکشناختی و تحولات کلی ویدئو گیم و دید و بینش کلی مخاطبان مدیومهای مختلف سرگرمی در طی این سالها به مسئله ترس و ژانر وحشت برمیگردد تا کمکاری سازندگان. از همین رو میتوان آن را با ارفاق هنوز هم یک تجربه ترسناک کلیشهای اما خوب قلمداد کرد.
بازی Zelda Tears of the Kingdom
زمانی که Breath of the Wild منتشر شد، طراحی دنیای باز در بازیهای ویدیویی متحول شد. ساختاری درگیر کنند و غنی که تجربهی گشت و گذار در محیط دنیای باز را معنادار میکند. در آن زمان همه متصور بودند که طراحی در بازیهای افسانه زلدا به سر حد خود رسیدهاند. اما با عرضه دنبالهی جدید، Tears of the Kingdom نظر همگان برگشت. طراحان در عین اینکه هویت دو عنوان به هم وابسته و نزدیک هستند، رویکردی کاملا جدید در دیزاین بازی اتخاذ کردند. مکانیکهای گیمپلی سابق را حذف کردند و سیستمها و مکانیکهای جدید را جایگزین. با توجه به تفاوت بخش ابتدایی Tears of the Kingdom و Breath of the Wild شاهد سیستم جدید و کارآمد در طراحی دنیای باز به عنوان یک لول گسترده، هستیم. استفاده از افق دید بازیکن و زوایای مختلف دوربین، دستها نامرئی طراحان بازی هستند که بازیکن را خصوصا در بخشهای ابتدایی بازی که به واقع بازیکن وسط ناکجا آباد سقوط میکند، راهنمایی میکنند. جدا از رویکرد جدید در طراحی بازی، نینتندو انتقادات کاربران را هم در ساخت دنباله بازی مدنظر قرار داد و سعی کرد از روشهای کلاسیک طراحی دانجنها در بازیهای مجموعه افسانه زلدا، در Tears of the Kingdom بهره بگیرد. نتیجه دانجنهای جذابتر و به قولی کلاسیکتر شد. به طور کلی این عنوان، از جمله بازیهایی است که حتما باید این لطف را در حق خودتان بکنید و آن را تجربه کنید.
طرفداران ژانر نقشآفرینی ژاپنی، همچنان دم از بازیهای Chrono Trigger و به طور کلی محصولات اولیه Square Soft میزنند. حق هم دارند. تجربههایی احساسی و جذاب این عناوین کلاسیک در کنار موسیقیهای دلنشین هرکدام، تا به امروز ارزش بازی کردن دارند. Sea of Star سعی در بازآفرینی همان احساسها و تجربهها دارد و برای این کار از استاد موسیقی همان دوران آقای میتسودا بهره گرفتن. همهی المانها از شخصیتهای داستان تا طراحی هنری بازی حس و حال آثار کلاسیک ژانر را میدهند. شخصیت گیل یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای بازیهای امسال است که میشود آن را مانند سم وایز گمجی ارباب حلقهها معرفی کرد. گیمپلی درگیر کنندهی الهام گرفته شده از ماریو آرپیجی تا پازلها و فعالیتهایی که روی نقشهی اصلی بازی میتوانید انجام دهید، همگی در ارائهی تجربهای جذاب کمک میکنند. اگر عاشق نقشآفرینیهای کلاسیک هستید، Sea of Stars برای شما است چراکه عاشقانه ساخته شده است.
زمانی که Resident Evil 2 Remake منتشر شد و به موفقیت دست یافت، بسیاری از هواداران این مجموعه، از همان ابتدا در سر رویای بازسازی عنوان Resident Evil 4 را پروراندند. سرانجام در سال 2023 این رویا به واقعیت تبدیل شد. شرکت کپکام (Capcom)، پس از تجربهی ساخت دو Resident Remake، با کوله باری از تجربه به سراغ ساخت یکی از محبوب و موفقترین آثار این سری رفت و توانست اثری قدرتمند و موفق را منتشر کند. Resident Evil 4 Remake جدا از اینکه به بهترین شکل ممکن به بازی اصلی وفادار است، بلکه توانسته به شکلی مناسب المانهایی از عناوین دنیای مدرن بازیهای ویدئویی را با این عنوان قدیمی پیوند بزند. این مساله با شکلی هوشمندانه پیاده شده و باعث شده توازن بسیار خوبی بین وفاداری به اصالت و به روز بودن بازی برای بازیبازان امروزی رقم بخورد.
موفقیت و فروش بازی Resident Evil 4 Remake به بهترین شکل ممکن نشان داد که با چه بازی بزرگی مواجه هستیم. باز هم شما داستانهای لئون و اشلی را به شکلی امروزیتر تجربه خواهید کرد. جایی که با بسیاری از اتفاقات نوستالژیک با کیفیتی فوق العاده مواجه خواهید شد. اگر از هواداران این سری هستید که بدون شک بدون کوچکترین تاملی به سراغ این بازی رفتهاید، اما اگر تا امروز هیچ کدام از عناوین این سری را تجربه نکردهاید بازی Resident Evil 4 Remake یکی از بهترین انتخابهایی خواهد بود که شما را وارد دنیای فرانچایز Resident Evil خواهد کرد.
سری Final Fantasy یکی از قدیمیترین فراتچایزهای صنعت بازیهای ویدئویی محسوب میشود که در طی نسلهای مختلف، با انتشار عناوین مختلف در سرتاسر جهان محبوبیت چشم گیری کسب کرده است. در طی تمام این سالیان، سازندگان این سری بارها با آزمون خطا، سعی در ساخت عناوینی در ژانرها و سبکهای مختلف داشتهاند. در طی سالیان اخیر سری Final Fantasy با تغییراتی که در ساختار گیمپلی خودش داشت، بیشتر به نقش آفرینیهای غربی نزدیک شد. تغییرات بیش از همه در سبک گیمپلی و روایت داستانی بازی محسوس است. Final Fantasy 16 یکی از متفاوتترین آثار سری محسوب میشود که بیش از گذشته به آثار غربی نزدیک شده است. ساختار گیمپلی بازی از یک عنوان نقش آفرینی به سمت یک اثر هک اند اسلش گرایش داشته و سبک روایت داستان شیوهی تاریکتری بهخودش گرفته است. سبک روایی که در این بازی شاهد آن هستیم تداعی کنندهی مجموعههای بزرگی مانند Game of Thrones است.
از سوی دیگر، فاینال فانتزی 16 همچنان برخی از بهترین المانهای مشهور خودش در زمینه سینماتوگرافی را به شکلی درخشان به نمایش در میآورد و داستانی درگیر کننده، شخصیتپردازیهای دوست داشتنی و پیچیده را شاهد خواهید بود. شاید موضوعی که به مذاق هواداران قدیمی مجموعه خوشش نیاید، کم رنگ شدن نقش المانهای نقش آفرینی در ساختار بازی خواهد بود. این موضوع را اگر فاکتور بگیریم عنوان Final Fantasy 16 یکی از بهترین عناوینی است که در طی سالیان اخیر میتوانید تجربه کنید.
در طی سالیان اخیر کمپانی Blizzard فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. بسیاری از بازیبازان قدیمی با آثار موفق و قدیمی ساخته شده توسط این شرکت خاطرات بسیاری خوبی دارند، اما تولیدات آنها در طی سالیان اخیر باعث شد که برخی از مخاطبان به آنها انتقاداتی را وارد کنند. بازی Diablo IV آخرین عنوانی از این مجموعه است که تا امروز منشتر شده و به بهترین شکل ممکن توانست فرانچایز را به روزهای خوب خودش برگرداند. نقش آفرینی عمیق، داستان زیبا و گیرا، گیمپلی جذاب و سرگرم کننده و فضای تاریک معروف بازی در کنار آنتاگونیست ماندگار، پکیجی اعتیاد آور را در قالب یک بازی به شما ارائه میدهد.
بازی Diablo IV تمام المانهایی که شما از یک عنوان در سری Diablo انتظار داشته باشید را دارد. دنیای بازی پر شده از Quest های فرعی و جذابی که شما در کنار خط داستانی اصلی میتوانید به تجربهی آن بپردازید. در کنار این موارد، تنوع ساختار کلاسهای بازی، باعث شده تا شما با چالشهای متعددی مواجه باشید. این مسائل باعث میشوند تا بازی ارزش تکرار بسیار بالایی داشته باشند. بیش از آنکه فکرش را بکنید در دنیای بازی محتوا برای تجربه و گشت و گذار وجود دارد. حتی پس از گذشت دهها ساعت باز هم شما دچار تکرار و دلزدگی نخواهید شد. بازی Diablo IV در دل خودش محتواهای بسیاری برای ارائه به شما دارد. شاید تنها موضوعی که بتواند باعث افول و شکست بازی در بلند مدت شود اشتباهات و پشتیبانیهای بد بازی باشند و گر نه بازی اصلی یک Diablo دلبر و جذاب است.
یکی از بازیهای موردانتظار امسال، بهخصوص برای علاقهمندان به زیرژانر سولزلایک، قطعاً عنوان Lies of P از استودیوهای کرهای «Round 8» و «Neowiz Games» بود که قصد داشت اقتباس رادیکال و منحصربهفردی از داستان پینوکیو را ارائه دهد. با وجود اینکه برخی از المانهای این بازی برای مخاطبان ژانر سولزلایک آشنا به حساب میآیند و مشابه آنها قبلاً در عناوین دیگر نیز حضور پررنگی داشتهاند، همچنان میتوان شاهد نکات جدید و متفاوتی در طراحی گیمپلی Lies of P بود که این عنوان را تبدیل به یکی از برجستهترین و سرزندهترین سولزلایکهای این چند سال اخیر میکند. تنوع شیوههای مبارزه و اسلحههایی که در اختیار بازیکنان قرار گرفته، در کنار سرعت بالای مبارزات و اهمیت بهرهگیری از مکانیکهای دقیق و حسابشدهی آن، از Lies of P یک تجربهی رضایتبخش و سرگرمکننده ساخته که در حفظ چالش و عمق مبارزات، تقریباً همیشه موفق ظاهر میشود. بازی Lies of P از هویت و ریشههای ادبی خود برای ساخت دنیای مرموز و درگیرکنندهی جدیدی بهره میبرد تا بازیکنان را غرق فضای مرگبار و مملو از بیماری و آفتی کند که لبریز از داستانگوییهای ریز اما جذاب است. در راستای همین موضوع، اتمسفر بازی Lies of P به لطف گرافیک فنی و هنری تماشایی، معماری جذاب قدیمی ساختمانهای بازی، فضاسازیهای دلهرهآور، موسیقی متن و صداگذاریهای باکیفیت و دهها مورد قابل توجه و متمایزکنندهی دیگر، به سطوح استثنایی و غوطهورانهای دستیافته تا نتوان حتی برای ثانیهای در این دنیای مرموز غرق نشد.
سالها هواداران دنیای هری پاتر خلا نبود یک بازی عمیق و بزرگ که رویای حضور آنها را در مدرسهی جادویی هاگوارتز را ارضا کند را حس میکردند. بازیهای زیادی در فرانچایز هری پاتر در طی سالهای مختلف به ویژه در دوران انتشار فیلمهای این سری ساخته و عرضه شدند، اما هیچ کدام نتوانستند این رویا را به شکلی مناسب محقق کنند. بازی Hogwarts Legacy سرانجام توانست این رویا را به حقیقت مبدل سازد. شما میتوانید شخصیت خودتان را در این بازی بسازید و به مدرسهی رویایی قدم بگذارید. بازی به بهترین شکل ممکن دنیای هاگوارتز را به نمایش کشیده است. شما طبق برنامهای که دارید به کلاسهای مختلف جادوگری خواهید رفت، در مراسمات مختلف شرکت میکنید، خیلی از جزئیاتی که در داستانهای سری هری پاتر به آنها اشاره شد را اینجا با چشمان خودتان تجربه خواهید کرد. میتوانید در هر گروهی که میخواهید حضور داشته باشید و دیگر صرفا محدود به یک گروه خاص نخواهید بود. جادوهای مختلف را یاد بگیرید، به باشگاه دوئل بروید، با حیوانات جادویی تعامل داشته باشید و مهارتهای جادوگری خودتان در مبارزات را به رخ دیگران بکشید. دنیای بازی Hogwarts Legacy تنها محدود به خود مدرسه نخواهد بود بلکه به بهترین شکل ممکن اطراف مدرسه نیز به تصویر کشیده شده است. از جنگل ممنوعه گرفته تا هاگزمید، همه جز مناطقی هستند که میتوانید به گشت و گذار در آنها بپردازید. اگر رویای سوار شدن بر روی جاروهای پرنده را هم دارید، این بازی در این بخش هم درخشان ظاهر میشود. خلا نبود مسابقات کوئیدیچ شاید از معدود مواردی باشد که در بازی حس میشود.
داستان بازی به خوبی سری داستانهای هری پاتر و سایر موارد دنیای آن که توسط شخص جی.کی رولینگ نوشته شدهاند نیستند و نمیتوانید انتظار داستانی به خوبی داستانهای اورجینال سری را داشته باشید، اما بازی در زمینهی تجربهی یک دانش آموز مدرسه هاگوارتز بودن بهترین تجربهی ممکن را برای شما به ارمغان خواهد آورد.