این روزها هیجان و هایپ پیرامون بازی Mortal Kombat 1 به اوج خود رسیده است. بهطبع ما نیز در رسانه خبری و تحلیلی گیم پالت، دست کار شده و به تجربه و بررسی این بازی پرداختهایم. در ادامه با من همراه باشید تا نگاهی بیاندازیم به اینکه جدیدترین بازی سری نبرد مرگبار، تا چهاندازهای دربرآورده کردن انتظارات مخاطبان موفق بوده و چه پیشرفتهایی نسبت به نسخههای قبلی داشته است.
از همان زمان که موفقیت چشمگیر مورتال کامبت ۱۱ را مشاهده کردیم. حدس و گمانها حول محور اینکه بازی بعدی اد بون و Netherrealm احتمالا چیزی جز عنوان تازهی این مجموعه نخواهد بود، قوت گرفت. درنهایت نیز این حدس و گمانها کاملا درست بودند. درحرکتی غافلگیرکننده ندررلم روند یک در میان خود در انتشار آثار اینجاستیس و مورتال کامبت را متوقف کرده و با استراحت دادن به مجموعه اینجاستیس، دست به ساخت دنباله داستان نبرد مرگبار ۱۱ زد.
این دنباله که بازی Mortal Kombat 1 نام گرفته هم از جهاتی ریبوت و ریست خط داستانی سری بهشمار میرود و هم از تم کلی نسخه یازدهم پیروی کرده و داستانش، ادامه اتفاقات آن شماره را به تصویر میکشد. با این اوصاف نامگذاری بازی تحت عنوان مورتال کامبت 1، توحیج میشود. البته باید توجه کنیم که با یک ریبوت مستقیم نیز مواجه نیستیم.
با همه این اوصاف در ادامه از این خواهیم گفت که رویکرد و حال و هوای کلی مجموعه کامبت به چه سمت و سویی کشیده شده است. همچنین به بررسی موردی و بخش به بخش اثر خواهیم پرداخت تا ببینیم جدیدترین دستپخت اد بون دوستداشتنی در هر زمینه چه عملکردی از خود برجای گذاشته است.
ایدههای توخالی، روایت تکراری
در زمینه داستانگویی، بازی Mortal Kombat 1، تجربهای قابل قبول است، نه کمتر و نه بیشتر. بازی باتوجه به سبک و ژانر خود، روایتی سینمایی و پرزرق و برق را در خود جای داده است. روایتی که مشخصاً برای هر یک از کات سینهای آن هزینه هنگفتی شده است. بازی در کل داستانی سرگرمکننده، سینمایی و تااندازهای درگیرکننده دارد. درواقع حداقل میتوانیم بگوییم درقیاس با رقبا و بهخصوص عناوین شرقی رقیب که بعضا اصلا فاقد بخشی بهعنوان داستان به آن تعریف کلاسیک هستند، بازی Mortal Kombat 1، تحربه بهتری را ارائه میدهد. تجربهای که مخاطب را تا آخر پای داستان نگه میدارد.
اما کاش کمی به جای پرزرق و برقتر کردن کات سینها، نویسندگان به فکر نوشتن یک بازینامه کمحفرهتر، اصیلتر و منطقیتری میبودند. اصلا برخی باگها و مشکلات در بازی وجود دارند که منطق قصه را بهکلی زیر سوال میبرند.شخصیتهای بازی Mortal Kombat 1 از دید طراحی ظاهر، صداپیشگی و پرداخت خصوصیات کلی هر یک بهصورتی متناسب با جایگاهشان، کیفیت مناسبی دارند. اما در نهایت چیزی جز پوستهای توخالی از کاراکترهایی که باید باشند، نیستند.
کیفیت روایت در مرحله قیاس، بعضا حتی از داستانهای مولتی ورسهای دیسی و مارول نیز بهتر است. اما مشکل اینجاست که بارها و بارها در اثر با یک سناریو ضعیف تکرار شونده مواجه هستیم. سکانسهای متعددی وجود دارند که در آن شخصیتها باید تصمیم مهمی بگیرند یا یک کاراکتر که برای شخصیت دیگری اهمیت دارد، میمیرد. اما وقتی واکنش کاراکترها به چنین اتفاقاتی را میبینیم، متوجه اوج ناپختگی و سطحینگری تیم نویسندگی بازی Mortal Kombat 1 میشویم.
بعضا دیالوگها و واکنشها صرفا بینهایت کلیشهای هستند اما گاها ماجرا حتی بدتر است. تصور کنید فرزندی مرگ یکی از والدینش را جلوی چشمان خود ببیند و در عرض ده ثانیه با آن کنار بیاید و مبارزهی خود علیه دشمنانش را ادامه دهد و در ادامه داستان هم هیچ یادی از والدینش نکند. نمونههای چنین سناریویی هرچقدر هم غیرمنطقی و عجیب و غریب، بارها در بازی تکرار میشود.
ظاهرا هدف نویسندگان ندررلم این بود که با خلق چنین پیرنگها و طراحی چنین واکنشهایی، بار طنز روایت داستان بازی Mortal Kombat 1 را افزایش دهند. اما متاسفانه باید گفت که در همین هدف هم چندان موفق نبودهاند. درواقع بیش از خندهدار بودن، همه چیز به طرز مسخرهای، سطحی، متناقض و احمقانه از آب درآمده است.
مثال دیگر در مورد لحظات تصمیمگیری و یا سکانسهایی است که در آن شاهد وقوع یک اتفاق غیرمنتظره هستیم. بارها شاهد افشا شدن بک راز مهم داستانی هستیم درحالی که واکنش شخصیتها نسبت به آن مثل واکنش یک بچه به دیدن آبنبات است. همینقدر ابتدایی، کلیشهای و بیمنطق. یا مثلا لیو کانگ و Raiden برای اتخاذ مهمترین تصمیمهای زندگیشان در طول بازی، در عرض دو ثانیه تصمیم میگیرند.
جالبتر اینکه دلایل این کاراکترها برای تصمیماتشان هم همینقدر بیمعنی است. انگار من میخواهم برای همیشه روتین زندگی خود را به مقصد یک جهان دیگر و ماموریتی بازرگ ترک کنم اما مردد هستم، بعد دوستم میگوید چرا مرددی؟ بیا بریم. سپس من با خوشحالی راهی میشوم! درواقع بارها شاهد چنین صحنههای مسخره و حفرههای بزرگی در قصه هستیم.
مشکل دیگر این است که مورتال کامبت در نسخه اخیر خود، سیر هرچه مارولیتر شدن و ابرقهرمانیتر شدن خود را ادامه داده است. درواقع دیگر از آن داستان جدی، تراژیک و حماسی راهبان شائولین یا نسخه نهم خبری نیست. قصه مورتال کامبت از شماره دهم و پس از اینکه جان توبیاس ندررلم را ترک کرد. هر بار بدتر و سخیفتر از همیشه شده است. درنتیجه مخاطبانی که امیدوار بودند، بازی Mortal Kombat 1 بهطبع نامگذاریاش عنوان وفاداری باشد و به ریشههای داستانی سری برگردد، بدون شک ناامید خواهند شد.
البته این مارولی شدن در تمام مواقع هم لزوما چیز کاملا بدی نیست و حتی به نظر من نسخه یازدهم، از منظر روایی گرچه سوپرهیروییتر اما باکیفیتتر از نسخه دهم بود. اما درمجموع میتوان از همه این توضیحات نتیجه گرفت که روایت سینمایی مورتال کامبت جدید بهقدری هیجانانگیز و گیرا هست که طرفداران جدید و هواداران کم سن و سال سینمای ابرقهرمانی این روزها را خرسند کند. اما بدون هیچ شبههای توان راضیکردن و خشنود کردن کاربران قدیمی و پلیرهایی را که انتظار داستانی اصیلتر داشتند، را نخواهد داشت. بهخصوص اگر انتظار چیزی متفاوت با نسخه یازدهم و تراژیکتر، تاریکتر و جدیتر در مایههای آرماگادون با نسخه نهم داشتید.
برگردیم به بحث شخصیتپردازی، این حفرههای داستانی متعدد و غیرمنطقی روی شخصیتپردازی بازی هم تاثیر منفی خود را گذاشتهاند. به این شکل که مخاطب وقتی شاهد واکنشهای بیمعنی و پوچ شخصیتها به اتفاقات حیاتی و زیر سوال رفتن منطق داستان است. طبیعتا دیگر به سرنوشت، پیشینه، انگیزه و احساسات این کاراکترها نیز اهمیتی نخواهد داد.
درواقع وقتی شخصیتها در باورپذیر بودن یا به بیان بهتری، دستکم موجه جلوه کردن، ناتوان هستند. طبیعتا کاربر نیز آنها را صرفا فیگورهایی جذاب با ظاهر و صدای باابهت و جالب اما فاقد اهمیت و کاغذی خواهد دید. عمده دلیل چنین بحرانی نیز همین واکنشهای غیرمنطقی و سکانسهای احمقانهای است که از آنها سخن به میان آوردیم. از این رو هرگز داستان و کاراکترهای مورتال کامبت یک، آن ماندگاری و تاثیر نسخه نهم را ندارند.
از آن طرف ایراد دیگری نیز وجود دارد که به این بحران دامن زده است. آن ایراد هم چیزی نیست جز دیالوگنویسی بهشدت کلیشهای، ابتدایی و ضعیف بازی. کیفیت و عمق دیالوگهایی که از زبان کاراکترها بیرون میآید و ترفندهایی که نویسندگان مثلا برای جذاب و جالبتر کردن آنها به کار بردهاند، به اندازهای پایین است که گویا یک بچه پنج ساله مسئول نوشتن چند خط دیالوگ برای داستان بازی بوده است. این ایراد ظاهرا نهچندان مهم، تاثیر فراوانی بر ضعف داستان و مقوایی بودن کاراکترها داشته که قبلا از آن سخن گفتیم.
در ساحت روایت داستانی و شیوههایی که سازندگان برای بازگویی قصهی بازی Mortal Kombat 1 برگزیدهاند نیز وضع به همین منوال است. داستان بهنسبت شروع امیدوارکننده و مرموزی دارد اما در ادامه هرجا که پای انتخاب مسیر روایت و نوع بازگویی آن در میان است. کارگردانان روایی، کلیشهایترین و سطحیترین مسیر موجود را برگزیدهاند. نهتنها آنتاگونیست اصلی این شماره و داستان پیرامون او کاملا تکراری و ضعیف است بلکه نوع کشیده شدن داستان به آن نقطه هم کلیشهای و کاملا سطحی است.
حتی تقابل نهایی با باس آخر هم هیچ غافلگیری، جذابیت روایی و حتی چالش گیمپلی خاصی ندارد. داستان بهشکل کاملا خطی و سرراست روایت میشود و فقط در چند برهه کوتاه از فلش بک و فلش فوروارد استفاده میشود. قلم نویسندگان بهقدری ناشی و ناپخته است که حتی نتوانستهاند افشاها و پلات توئیستهای داستانی به ظاهر مهمشان را بهموقع و به طرز صحیحی رو کنند. از همین رو تنها برگ برنده داستان هم از دست رفته است.
پایانبندی قابل پیشبینی، ساده، غیرحماسی، کلیشهای و احمقانه بازی هم یکی دیگر از نقاط ضعف بزرگ روایت داستانی است. پایانبندی بهگونهای است که گویی حتی خود بازی هم داستان خود را جدی نمیگیرد و آن را شایسته یک پایان سرسری، ناگهانی، کلیشهای و پوچ میداند. همه چیز به پیشبینیشدهترین حالت ممکن و با کمترین هیجان، غافلگیری و خلاقیت در اوج مسخرگی به انتها میرسد. با همه این اوصاف فکر کنم توانسته باشید تا تصویری کلی از داستان بازی جدید اد بون و ندررلم به دست آورده باشید و حال زمان جمعبندی رسیده است.
درکل از لحاظ روایی، بازی Mortal Kombat 1 یک عنوانی سینمایی و پر زرق و برق است. اثری که حداقلهای سینمای ابرقهرمانی را دارد و احتمالا خواهد توانست تا مخاطبان اینگونه آثار و نسل جوان را بهشدت به خود جذب کند. اما بدون شک دور شدن داستان از ریشهها در کنار حفرههای روایی متعدد، شخصیتپردازی سطحی، لحن طنز و عدم وجود حس تاریک، تراژیک و جدی نسخههایی مثل نه، دیالوگنویسی ضعیف و نحوه روایت پرایراد و سطحی قصه، چیزهایی نیستند که مخاطبان قدیمی مورتال کامبت، بتوانند به این سادگیها از کنار آنها عبور کنند. از این رو احتمالا کاربران قدیمی و عاشقان راهبان شائولین و مورتال کامبت نه، نخواهند توانست هیچ ارتباطی با داستان بازی بگیرند. داستانی که در کمترین حالت تاحدی سرگرمکننده ولی سطحی، خام و کلیشهای و در بهترین حالت قابل قبول است.
کاملترین و مدرنترین پکیج، یک مرتال کامبت واقعی
در بخش گیمپلی، بازی Mortal Kombat 1 در عین حفظ شالوده خود و مواردی که این سری را معروف کردهاند، تغییرات مهمی را نیز تجربه کرده است. یکی از این تغییرات، عوض شدن استایل کلی مبارزات و سنگینتر و کندتر شدن گیمپلی است. این عامل به خودی خود نقطه ضعف یا قوت خاصی نیست و میزان استقبال از آن بیشتر به سلایق مخاطبان مختلف بر میگردد. برای مثال خود من، شخصا در اوایل تحربه خود از این تغییر راضی نبودم اما وقتی بیشتر بازی کردم و بیش از پیش با مکانیکهای گیمپلی و کمبوهای مختلف اخت گرفتم، از آن خوشم آمد. بهگونهای که هم اکنون به نظرم هسته فعلی گیمپلی مبارزات مورتال کامبت، تاکتیکیتر، بالانستر، سینماییتر و واقعگرایانهتر از همیشه شده و بهشخصه لذت فراوانی از آن میبرم.
البته استایل کلی نبردها، تنها چیزی نیست که دچار تغییر شده است. برخلاف نسخهی پیشین، دیگر خبری از بخش Towers of Time و کریپت نیست. جای این دو مود را، قسمت جدیدی به نام Invasions گرفته است. همانطور که سازندگان بازی Mortal Kombat 1 نیز پیش از عرضه آن شرح داده بودند. این بخش درواقع ترکیبی از المانهای اصلی Towers of Time و کریپت است و این دو را به نوعی با یکدیگر ترکیب کرده است. نتیجه کار اما آنطور که باید و شاید جذاب از آب درنیامده است. درواقع Invasions نتوانسته تا جای خالی دو بخش مذکور را پر کند و ابدا آن تجربه نفسگیر با المانهای نقشآفرینی فراوان نیست که سازندگان وعده داده بودند.
گرچه پاداشهای ارزندهای برای شخصیسازی کاراکترها و موارد تزئینی در این بخش قرار داده شده و راه اصلی به دست آوردن آیتمهای جدید و تزئینی در بازی هم از همین طریق است. اما جدای از این موضوع، بخش Invasion آن هیجان لازم را ندارد تا ساعتها مخاطب را پای خودش نگه دارد. المانهای نقشآفرینی، زاویه دوربین و حرکات و نوع طراحی محیط بازی در این بخش به ابتداییترین و ضعیفترین شکل ممکن کار شده و هیچ خلاقیتی ندارد. درواقع بخش کریپت نسخه یازدهم از نظر دیزاین، بسیار هوشمندانهتر بود و بعضا توانایی حل مسئله مخاطب را واقعا به چالش میکشید. اما این موضوع در مورد مود Invasion صحیح نیست.
تنها کاری که باید بکنید این است که راه بروید و از تنها مسیر موجود به حوصلهسربرترین شکل ممکن و با یک حرکت کوتاه آنالوگ عبور کنید تا به یک مبارزه یا سسلهای ار نبردها برسید. مبارزات را پیروز شوید و از راه جدیدی گه باز شده است، مسیر را ادامه داده و همین منوال را در پیش بگیرید. تنها چیزی که در این شرایط تاحدی مرا برای تجربه بخش اینویشنز مشتاق نگه داشت، کات سینهای مخصوص پایانی هر بخش است که درواقع داستان یک کاراکتر را در قالب کامیک بوک به سبک نسخه یازدهم، روایت و تکمیل میکند. عامل اشتیاقآور دیگر نیز همان پاداشهای ارزندهای بود که به آنها اشاره کردیم. البته یک بخش فروشگاه و خرید و فروش آیتم نهچندان کارآمد هم در اینویشنز، تعبیه شده است.
بخش داستانی بازی Mortal Kombat 1 متشکل از ۱۵ چپتر است. چپترهایی که هر یک در استیجی جداگانه جای میگیرند و معمولا دو تا پنج مبارزه را شامل میشوند. کمپین داستانی نبرد مرگبار جدید، آسانتر از همیشه شده است. از این نظر با حدود چهل و پنج مبارزه مواجه هستیم که طبق فرمول ندررلم بین چند ساعت کات سین گنجانده شدهاند و هیچ چالش و خلاقیت جدیدی ندارند. از این نظر نباید انتظار گیمپلی هیجانانگیز و خاصی از بخش داستانی مورتال کامبت یک داشته باشید و این ساحت تنها توان راضی کردن، قانعترین طرفدارها را دارد.
تاورهای کلاسیک همچنان در بازی Mortal Kombat 1 حضور دارند اما مخاطب امروز احتمالا دلیل زیادی برای تجربه آنها نخواهد داشت. این تاورها عموما پاداش آنچنانی و مهمی به پلیر نمیدهند و از آن طرف هم ساختار بسیار تکراری و سادهای دارند. از همین جهت، احتمالا مخاطبان اگر قصد تجربه چنین محتوایی را داشته باشند، بخشی مثل اینویشنز یا مثلا تاورز آو تایم را ترجیح خواهند داد. البته وجود صرف این برجها در گیمپلی، ایراد محسوب نمیشود و ازقضا احتمالا طرفداران مورتال کامبتهای کلاسیک را خوشحال خواهد کرد ولی با این وجود طراحی آنها فاقد خلاقیت و یا نکته جالب توجه جدید و ویژهای است.
وجود آیتمها و آپشنهای آموزشی و توتوریال کارآمد و کامل در کنار بخش شخصیسازی جامع، گسترده و متنوع نیز از نقاط قوت مورتال کامبت یازده بود که همچنان به بازی جدید هم راه پیدا کردهاند. وجود دو تب و گزینه مجزا در منوی بازی برای این موارد و ساختار کامل آنها بهعنوان بخشی اساسی از گیمپلی نیز خود گویای همین مسئله است. درواقع در طولانی مدت همین دنبال کردن ایونتهای بخش Invasion در پی آیتمهای خاصی برای شخصیسازی شخصیتهای مورد علاقه پلیر است که میتواند از دلایلی باشد که او را پای اثر نگه میدارد.
بخش دو نفره نیز در دو قالب اساسی ورسس و تورنمنت مثل همیشه در عنوان، وجود دارد. هر یک از این بخشها نیز در زیرشاخه آنلاین شامل چند ستینگ متفاوت مثل King of The Hills و… میشوند. کیفیت تجربه دونفره اثر بسیار بالا و سازگار با ایدئالهای همیشه است. هنوز هم برداشتن دو دسته و کتککاری با دوستان و بچههای فامیل با کاراکترهایی که دوست دارید در بازی مورتال کامبت، یکی از جذابترین تجربیات گیمینگی است که میتوانید انجام دهید. رقابت با پلیرهای آنلاین در سراسر جهان در قالب یک تورنمنت فصلی با رتبهبندی مشخص و جوایز خاص یا حالت کژوال نیز لذت خاص خودشان را دارند.
چون در زمان تجربه ما از اثر، بازی Mortal Kombat 1 به شکل عمومی هنوز منتشر نشده بود، سرورها تاحد زیادی خلوت بودند که همین موضوع پروسه مچ میکینگ را تا اندازه زیادی دشوار میکرد. اما خبر بدی که برایتان دارم و یکی از نقدهای اساسی من به تجربه آنلاین بازی، چیزی نیست جز دشواری و مشکلات آزاردهنده در زمینه مچ میکینگ و پروسه طاقتفرسای آن که گریبانگیر تجربه آنلاین مخاطبان شدهاند.
درواقع حتی بااینکه سرورهای بازی هنوز مسدود نیستند اما با این حال بسیاری از مخاطبان در داخل و خارج، مشکل ورود به بخش آنلاین را دارند. بکی از این مشکلات رایج و آزاردهنده، بعضا در صفحات مچ میکنیگ و هنگام ورود به بخش آنلاین میدهد. ایرادی که در آن پس از چند دقیقه تلاش، پیامی مبنی بر ناموفق بودن اتصال به سرور نمایش داده میشود. میتوان گفت درکل تجربه مولتی پلیر بازی Mortal Kombat 1د هموز آنچنان پایدار نیست و مشکلات متفاوتی، جلوی کیفیت مناسب تجربه مخاطبان از این بخش را آن هم در صورت موفق شدن در اتصال، گرفتهاند.
بالانس بین شخصیتها یکی از مهمترین و اساسیترین عناصر گیمپلی هر بازی مبارزهای بهشمار میرود. به این منظور که هر کاراکتر حرکات و قدرتهای ویژه و لعضا قذرتمند و سنگین خود را داشته باشد و از جهاتی به دیگر کاراکترها برتری داشته باشد. اما درعین حال باید قدرتها و قابلیتهای هریک از کاراکترها بهگونهای طراحی و تقسیم شده باشد که در عین لمس کردن قدرت ضربات ویژه توسط کاربر، هیچ شخصیتی بر دیگری برتری نداشته باشد.
درواقع این سبک بازی مخاطب و کم و کیف سازگار شدن او با یک شخصیت است که باید نتیجه نبرد را تائین کند نه تفاوت قدرت بین این کاراکترها. برای مثال اگر یک شخصیتی لگدی با رنج دوربرد و دمیج بالا دارد، درعوض باید کاراکتر دیگر مشت قوی یا رنج بالایی داشته باشد یا مثلا قدرت ویژه دیگری با همین نقاط قوت و خاصیتها داشته باشد.
چنین عاملی اگر تحقق یابد، باعث میشود تا مخاطبان به جای انتخاب کاراکترهای قویتر به علاقه خود تکیه کرده و شخصیت جذابتر از نظر خود و سازگارتر با سبک بازی شخصیشان را برگزینند. خوشبختانه در مورد جدیدترین عنوان ندررلم، این مهم کاملا به حقیقت بدل شده است. هیچ کدام از مبارزان بازی Mortal Kombat 1، مطلقا نسبت به دیگری برتری ندارند و عامل تعیینکننده سبک مبارزه آنها و طراحی ظاهری متفاوتشان است که بینشان تفاوت حاصل کرده و برخی شخصیتها را برای گروهی خاص از کاربرها جذابتر و مناسبتر کرده است. بهشکلی که قدرت تمام کاراکترها متعادل و در یک اندازه قرار داده شده است.
گروهی از شخصیتها سرعتیتر و برخی قدرتیتر هستند اما ماهیت کلی بهشکلی است که مثلا اگر یک مبارز یک حرکت ویژه با رنج حمله دور و رو به بالا دارد، حتما کاراکتر دیگر نیز توانایی مشابهی را دارد. توانایی که از نظر افکت بصری متقاوت است و ممکن است مثلا ترکیب دیگری از دکمهها برای اجرای آن نیاز باشد.
بخش کامئو که به بازی Mortal Kombat 1 اظافه شده، تاثیر بالایی روی گیمپلی ندارد و نقطه قوت خاصی محسوب نمیشود. آپشنهای شخصیسازی و موارد استفاده از این کاراکترهای همراه بسیار محدود است و حضور آنها تاحدی غیرضروری است و جذابیت جدیدی به بازی نیفزوده است. اما بهقدری زائد و آزاردهنده هم نیست که آن را ناامیدکننده خطاب کرده و یک نقطه ضعف به حساب آوریم. بلکه بهتر است به سادگی از کنارش عبور کنیم.
متاسفانه اما دیگر خبری از اشیای قابل استفاده در محیط بازی نیست. وجود گلدانها یا مثلا مجسمهها و اشیای دیگر در استیجهای نسخه دهم و یازدهم از جنبههای متنوع و جذاب گیمپلی بود. موردی که بعضا حتی نتیجه بازی را برمیگرداند و هیجان خوبی داشت. کاربر باید همیشه حواسش جمع بود که پیش از حریف خود، استفاده مناسب را از محیط و اشیای قابل تعامل قرار داده شده در آن ببرد و مثلا با فرو کردن سر مبارز حریف در یک اجاق گاز، دمیج بالایی وارد کند. حال اما به هر دلیل، دیگر خبری از این بخش جالب در نسخه جدید نیست. موردی که احتمالا بیشتر طرفداران جدید، دلتنگ آن خواهند شد.
انیمیشنهای بخش Fatal Blow همچنان با خلاقیت، طنز خاص و جذابیت همیشگی خود طراحی شدهاند. درواقع استفاده از فیتال بلوها در جریان مبارزات نهتنها جذابیت بصری دارد و هیجانانگیز است بلکه جدای از سیراب کردن حس خشونتطلبی طرفداران، استفاده درست و بهموقع از آنها نیز عاملی حیاتی و تعیینکننده در نتیجه نهایی مبارزات بهشمار میرود. وقتی میزان نوار سلامت یک کاربر به زیر 30 درصد میرسد، امکان استفاده از این ضربههای ویژه و قدرتمند فراهم میشود که اگر بهدرستی به رقیب برخورد کنند، توان تغییر نتیجه یک راند نبرد را دارند
علاوه بر Fatal Blow فیتالیتیها، امضای قدیمی و همیشگی مجموعه مورتال کامبت هم باری دیگر بازگشتهاند تا با شیوههای جنونآمیز و فانتزی خود در کشتار و خشونت، طرفداران را به وجد آورند. البته مسئلهای که هست این مورد است که به شخصه حس میکنم گرچه فیتالیتیها از لحاظ بصری چشمنوازتر و پرجزییاتتر و بهطبع چندشآورتر از همیشه شدهاند. اما متاسفانه دیگر آن حس و حال ارجینال و خاص مورتال کامبت را ندارند.
فیتالیتیها در بازی Mortal Kombat 1 بیش از حد فانتزی و بهتعبیری مارولی و ابرقهرمانی شدهاند. از آن طرف شیوههایی که مبارزان در این فیتالیتیها برای کشتن یکدیگر به کار میبرند بهقدر نسخهی یازدهم و حتی دهم، مخوف، خلاقانه و جذاب نیستند. از آن طرف دائما حس میکردم که فیتالیتیها نسبت به نسخهی پیشین، کوتاهتر و خلاصهتر نیز شدهاند. البته این عامل یک نقطه ضعف قطعی نیست و ممکن است دیگر مخاطبان اصلا متوجه چنین تغییری نشوند و حتی آن را یک پیشرفت برای بازی Mortal Kombat 1 بدانند. اما با این حال دور شدن تدریجی سری مورتال کامبت از ریشههای خود در هر نسخه جدید، امری انکارناپذیر است که در بخش بررسی و تحلیل داستان، حتی بیشتر به آن خواهیم پرداخت.
درکل اما باید ذکر کنم که هسته گیمپلی مورتال کامبت جدید، همچنان هیجانانگیز، تاکتیکی، جذاب بوده و بهخوبی متعادل شده است. تجربهای مدرن و خیرهکننده ار عناوین فایتینک که بی شک هر مخاطبی را شیفته خود میکند. البته مشکلاتی در رابطه با بخش آنلاین، مود Invasion و برخی جنبههای دیگر و ریز گیمپلی وجود دارد که مانع از به ثمر رسیدن صددرصدی پتانسیل آن شدهاند. اما با این وجود کلیت گیمپلی و نقاط قوت نبرد مرگبار یک بهعنوان،یک بازی مبارزهای، بهقدری پررنگ هستند که هنوز هم باوجود همه تغییرات مذکور، قشر وسیعی از مخاطبان جدید و حتی قدیمی را جذب خود نمایند.
نوای منزجرکنندهی پاشیدن خون و استخوانهای شکسته!
در زمینه موسیقی، بازی Mortal Kombat 1، جای خالی و حفره بزرگی ندارد. کیفیت موسیقی کاملا مناسب و سازگار با تم اثر است. چه در حال انجام یک مبارزه حساس و هیجانانگیز باشید و چه در حال تماشای یک کات سین یا در جریان گذشت و گذار در منوهای بازی و بخش اینویشنز، آلبوم موسیقی مورتال کامبت یک، بهخوبی کار خود را در زمینه ایجاد و تقویت برخی احساسات مورد نیاز مثل هیجان، بهخوبی انجام میدهد، اما تنها تا این اندازه. هیچ قطعه موسیقی به یادماندنی، خاص و خارقالعادهای در آلبوم این بازی وجود ندارد.
اصلا در برخی سکانسهای مثلا عاطفی و احساس برانگیز اثر، یکی از دلایل اصلی عدم گیرایی و تأثیرگذاری کامل صحنه مدنظر جدا از مشکلات نویسندگی و دیالوگنویسی، به همین نبود یک موسیقی مناسب و تاثیرگذار در این سبک برمیگردد. درواقع وقتی موسیقی بازی را با نسخههای پیشین و بهویژه با شماره نهم مقایسه میکنیم، بیشتر متوجه این عقبگرد ناامیدکننده میشویم. سازهای غالب تشکیلدهنده قطعات موسیقی بازی، شامل پیانو، سازهای بادی و سازهای کوبهای میشود.
تم بیشتر قطعات هم بهطبع حماسی و هیجانانگیز است. اد بون و تیم آهنگسازی سعی کردند تا با ترکیب موسیقی شرقی و بهویژه چینی با نواهای غربی، حس و حال خاص و اتمسفر منحصر بهفردی برای بازی خلق کنند که با تم و ذاتش هم همخوانی داشته باشد. درکل و در بک کلام اما اگر بخواهیم، .وضعیت موسیقیایی بازی Mortal Kombat 1 را بیان کنیم. باید اعتراف کرد که باوجود همه موارد فوق و در مقام مقایسه با رقبا، هنوز هم آلبوم موسیقی مورتال کامبت یک قانعکننده و راضیکننده است و کیفیت کلی مورد نیاز را دارد.
در بخش صداگذاری شاهد عملکرد همچنان تحسینآمیز تیم سازنده هستیم. در ادامه مسیری که از بازی دهم شروع شد، صداگذاری افکتها و نواهای مربوط به مبارزات و برخورد ضربات مبارزان با پیکر یکدیگر بهشکلی ملموس و عالی انجام شده است. صدای شکستن استخوانها، دریده شدن گوشت، برخورد ضربات محکم و همهی آواهای مرتبط با صداگذاری مبارزات در سطحی مثالزدنی و بینقص، صورت گرفته است.
از آن طرف سایر صداهای محیطی که در جریان کات سینها یا در پس زمینه استیج های مبارزه مختلف پخش میشوند و قرار گرفتهاند نیز همگی از کبفیت بالا و مناسبی برخوردار هستند. این صداگذاری درست و حسابی باعث شده تا مخاطب با پوست و گوشت خود تکتک ضربات را احساس کند و همین عامل نیز به نوبه خود گیرایی گیمپلی را به طرز ملموسی، ارتقا داده است.
صداپیشگی و گویندگی نیز در بازی Mortal Kombat 1 در سطح بسیار خویی قرار دارد. گرچه برخی راویها و صداهای آشنا به کار رفته در منوهای بازی عوض شدهاند و متناسب با تغییرات داستانی، برخی صداپیشگان ارجینال در نسخه جدید ایفای نقش نکردهاند. اما همچنان کیفیت ادای دیالوگها توسط صدابازیگران در بازی، بسیار بالا و مناسب است. برای مثال بی هان یا لیو کانگ را در نظر بگیرید. این واقعیت که مورتال کامبت یک بازی فایتینگ است به اجرای دوبلورها ضربهای نزده و شاهد اجراهایی بسیار خوبی هستیم.
گوینده هر شخصیت با لحن خاص خود و صدای مناسب یه شیوهای سازگار با کات سینها و هویت کاراکتر و با احساس به ادای دیالوگ خود پرداخته است. همین عامل نیز باعث کیفیت بالای بازی در این بخش شده است. برای نمونه، لحن آرام و صدای خاص و گیرای لیو کانگ، بهخوبی به او ظاهر و هویتی خداگونه بخشیده است که با پرداخت او در نسخه اخیر هماهنگ است.
سیندل با لحن محکم، نیشدار و عشوههای موجود در صدای خود از سایر کاراکترها متمایز میشود. شائو کان نیز ابهت و خشونت همیشگی خود را حفظ کرده است. بی هان یا همان ساب زیروی اول، لحن خشمگینانه، کینهتوزانه، مغرور و تاحدی گستاخانه گستاخ را دارد. این موارد در کنار نوع لحن جدیای که دارد، باعث شده تا این نوای شکسته و کلفت، کاملا با ذات شخصیت او هماهنگ باشد. شنگ سونگ با گویش مکارانه، لحن نیشدار و حالت آهنگین حرف زدنش، کاملا تبدیل به همان جادوگر آبزیرکاه و پستی میشود که میشناختیم.
وضع کاراکترهای دیگر بازی Mortal Kombat 1 اینچنین است. بیش از این مثال زدنهای خود را ادامه نمیدهم، فقط همین مقدار بگویم که باتوجه به موارد فوق، صداپیشگان حقیقتا بهخوبی و باذوق و دقت نقش خود را ایفا کردهاند و لحن و صدای هر شخصیت هم کاملا با گوینده خود تطابق دارد. همین موارد نیز باعث کیفیت بسیار عالی مورتال کامبت جدید دز بخش صداپیشگی شدهاند.
در مجموع میتوان گفت که جدیدترین ساخته ندررلم در زمینه موسیقیایی در حد متوسط رو به بالا و رضایتبخش ردهبندی میشود. در زمینه صداگذاری و صداپیشگی اما میدرخشد و درنهایت کیفیت ممکن قرار دارد. همین موضوع و دقت در صداگذاری افکتها و اصوات مبارزات و صداپیشگی هنرمندانه صدابازیگران، دست در دست هم کیفیت سمعی اثر را ارتقا داده و باعث همذاتپنداری هرچه بیشتر مخاطبان با داستان نهچندان گیرا، خلاقانه و جالب اثر شدهاند.
زیبایی خیرهکنندهی یک نبرد جنونآمیز!
بازی Mortal Kombat 1 در ادامه مسیری که از نسخه نهم و به ویژه دهم شروع شد، رئالستیکتر، طبیعیتر و واقعی تر از همیشه شده است. این مورد هم درخصوص بخش بصری و هم در ساحت گیمپلی صدق میکند. درواقع سرعت کلی گیمپلی کمتر شده و با اثری کندتر، واقعگرایانهتر و سنگینتر مواجه هستیم. از آن رو طراحی انیمیشنها و گرافیک نیز پرجزئیاتتر، چشمنوازتر و البته واقعیتر از همیشه شده است.
این مقدمه را شرح دادیم تا تصویری کلی از سبک و سیاق گیمپلی و بهخصوص گرافیک جدیدترین نسخه مورتال کامبت به دست دهیم و این عامل که آیا این تغییرات ضروری هستند و آیا مسیر واقعگرایانهتر کردن بازیها، سودآور است یا زیانبار، مبحث مقاله دیگری است. پس ابتدا بررسی خود را فارغ از همهی این موارد از بخش فنی شروغ خواهیم کرد و سپس گرافیک هنری و سطح بصری اثر را زیر ذرهبین خواهیم برد. همچنین از این خواهیم گفت که تغییرات اعمال شده در زمینههای مختلف، درکدام موارد در جهت مثبت بودهاند و کجا به ذات و کلیت عنوان ضربه زده اند.
در ساحت فنی، مورتال کامبت یک، بهشکلی روان، باثبات و درمجموع رضایتبخش اجرا میشود. لگ و افت فریم در طول لحظات گیمپلی یا کات سینها به چشم نمیخورد. بازی هرگز کراش نمیکند و خبری از ایرادات آزاردهنده دیگر نیست. البته با این وجود، مورتال کامبت جدید در زمینه فنی، کاملا هم بینقص و بیعیب نیست. چند باگ کوچک در بازی وجود دارند که احتمالا با آپدیتهای روزهای آتی برطرف خواهد شد. یکی از این ایرادات مربوط به منوی انتخاب کاراکتر میشود که بعضا حرکت آنالوگ دسته در آن انجام نمیپذیرد یا با مکث عمل میکند.
برای مثال شما میخواهید کاراکتر اسکورپین را انتخاب کنید ولی وقتی از روی عکس سایر کاراکترها به طرف آیکون این کاراکتر میآیید تا آن را انتخاب کنید، ممکن است مجبور شوید دو بار مثلا دکمه سکت چب را بزنید. به این منظور که حرکت مدنظر انجام بشود. برای اطمینان بیشتر در عناوین دیگر و منو کنسول تست کردم و مشکل از دکمهها یا آنالوگ کنترلر نبود و مربوط به خود بازی میشود. البته این موضوع، اهمیت چندانی ندارد و به احتمال بالا بهزودی برطرف خواهد شد. بهخصوص که در بسیاری از مواقع هم رخ نمیدهد و فقط گاها شاهد اتفاق افتادن آن هستیم.
دومین باگ آزاردهنده بازی Mortal Kombat 1 مربوط به بخش صداگذاری میشود. در حین مبارزه و در میان دقایق نبرد، بعضا شاهد باگ سمعی عجیبی هستیم. گاها میببنیم که درحالی که موسیقی پس زمینه درحال پخش است و صدای کاراکترها و برخورد ضرباتشان به هم و واکنششان به این ضربات نیز به گوش میرسد اما خبری از نوا، اصوات و افکت برخورد ضربهها نیست. به گونهای که مثلا وقتی یک شخصیت به دیگری لگد میزند، ما صدای برخورد لگد را نمیشنویم اما صدای موسیقی پسزمینه و واکنش کاراکتر دوم و ناله او در جواب به لگدی را که نوش جان کرده را شنوا هستیم.
این عامل باعث از هم گسیختگی حس نبرد و آسیب دیدن ملموس حس و تجربه مخاطب از گیمپلی شده است. البته این ایراد هم در بیشتر مواقع رخ نمیدهد و فقط گاهی شاهد آن هستیم. احتمال برطرف شدن این مشکل ریز هم با آپدیتهای آتی، قطعی بهنظر میرسد. اما درکل میتوان گفت که از لحاظ فنی با یک تجربهی بسیار باثبات و رضایتبخش مواجه هستیم.
در زمینه استفاده از قابلیتهای ویژه کنسولهای جدید هم شاهد عملکرد درخشان سازندگان هستیم. بازی Mortal Kombat 1 موفق شده تا تجربه مناسبی از قابلیتهای خاص دوال سنس به دست دهد و درست مثل نسخه نسل نهمی مورتال کامبت ۱۱، از آنها در زمینه افزایش عمق و تاثیرگذاری گیمپلی و حس برخورد ضربات و افکت آنها استفاده کند. همچنین صفحات لودینگ بهندرت در بازی مشاهده میشوند و در صورت مشاهده شدن هم بسیار کوتاه هستند. که این مورد باتوجه به گرافیک خارقالعاده بازی، یک پیشرفت ملموس و ارزشمند برای ندررلم در خلق اولین بازی نسل نهمیشان است.
از طرف دیگر بازی از رزولوشن 4K پشتیبانی کرده و در بیشتر مواقع بهخوبی روی آن اجرا میشود. این درحالی است که نرخ فریم هم بین ۳۰ و ۶۰ در نوسان است و معمولا نزدیک به ۶۰ فریم نیز میرسد. موردی که کمتر در عناوینی که با نام نسل نهمی تا اینجای کار عرضه شدهاند، شاهد آن بودیم. همچنین وضوح و عمق دورنماها و جزئیات محیطها و استیجها، بیشتر و پویاتر از همیشه شدهاند. فیزیک و انیمیشن کاراکترها و محیط و حرکت اجزای آنها، کیفیت، وضوح، جزئیات و اجزای ریز پسزمینه و استیج انتخاب شده، وضوح و تراکم بافتهای ظاهر کاراکترها و ریزهکاریهای هر استیج و محیط و دورنمای آنها، همه و همه از پیشرفتهای قابل ملاحظهای هستند که به برکت قدرت کنسول های نسل جدید تحقق یافتهاند.
درمجموع پس میتوانیم با جرات بگوییم که مورتال کامبت جدید واقعا یک بازی فایتینگ نسل نهمی است و سازندگان آن به خوبی از ساختار و پتانسیلهای کنسولهای نسل جدید آگاه بوده و بهطرزی مثال زدنی از آن استفاده کردهاند. از این رو میتوان ادعا کرد که در کل مورتال کامبت یک در زمینه فنی عملکرد مناسبی داشته و علاوهبر پیشرفتهای مختلف و استفاده درست و مناسب از قابلیتهای کنسولهای نسل جدید، توانسته تا تجربه کلی روان و باثباتی را نیز تقدیم مخاطب نماید. اما حال زمان آن شده تا از جلوههای بصری و طراحی هنری اثر صحبت کنیم.
کیفیت بافتها و تکسچرها در حد فوقالعادهای هستند. از این رو و از منظر بصری، بازی Mortal Kombat 1، حقیقتا عنوانی نسل نهمی است. وقتی به جزئیات انیمیشنها و افکتهای به کار رقته در کات سینها یا لحظات گیمپلی دقت میکنید، جزئیات بیداد میکنند. کافی است تا به چهره یا لباس یک شخصیت، جلوهی پاشیدن خون از بدن یک کاراکتر در اثر برخورد ضربه یا ریزهکاریهایی که در طراحی استیجها، پسزمینه و محیط بازی به کار رفتهاند، دقت کنید. بهخوبی متوجه این موضوع خواهید شد که بافتها بسیار متراکم، با وضوح و جزئیات تصویر بالا و اجزای ریز کار شدهاند و صورت شخصیتها بسیار طبیعی هستند. دیگر خبری از طراحی زاویهدار یا مات برای ظاهر کاراکترها یا اجزای پسزمینه نیست. حتی سلاحهای مورد استفاده جنگجویان بازی نیز با جزئیات کاملی به تصویر کشیده و طراحی شدهاند.
برای مثال به یکی از جنبههای مهم بصری که پیشرفت مشهودی کردهاند، میپردازیم. طراحی چهره و بدن کاراکترها را درنظر بگیرید. فیزیک و انیمیشنهای به کار رفته در جریان مبارزه و حتی حین حرف زدن شخصیتها بهقدری طبیعی و خیرهکننده است که حتی ممکن است آن را با یک فیلم سینمایی اشتباه بگیرید. جزئیات هیکل شخصیتها واقعیتر از همیشه و حرکات آنها با دقت طراحی شده است و از لحاظ پرجزئیات بودن، تفاوت چندانی با یک شخص واقعی ندارند. این مورد در خصوص لباسها هم صادق است. وقتی به صورت هر کاراکتر نگاه میکنیم در لحظات گوناگون کاملا شاهد بروز و پیدایی نشانههای احساس درونی آنها و منظور باطنیشان در چهرهشان هستیم.
موردی که خود دستاورد بیسابقهای برای عناوین فایتینگ در زمینه گرافیکی است. اجزای صورت مثل چشم، لبها و موها، بینی و سایر اعضا همگی در بازی Mortal Kombat 1 بهشکلی پرجزئیات، واقعگرایانه و دقیق طراحی شدهاند. موهای ریز صورت کاراکترها و موهای سرشان و حرکت تکتک این اجزای صورت و بدن در جریان گیمپلی یا کات سینها خود بر رئالستیکتر و چشمنوازتر شدن بازی میافزاید. نتیجه این تغییرات و پیشرفتها این شده است که اکنون، انتخاب شخصیت مورد علاقهتان در مورتال کامبت و بازی با آن، جذابتر و چشمنوازتر از همیشه شده است که به نوبه خود لذت کاربر از تجربه اثر را افزایش داده است.
در زمینه طراحی محیط هم ماجرا به همین منوال است. بازی Mortal Kombat 1 شامل بیست استیج مختلف برای مبارزه میشود. این استیجها هر یک از جزئیات گرافیکی فوقالعادهای بهره میبرند و از آن از طرف تنوع بصری بالایی نیز برخوردارند. همین عامل باعث شده تا دست پلیر برای انتخاب زمین مبارزه مورد علاقه خود، همیشه باز باشد و چشمانش به این زودیها از بازی خسته نشوند. کمپین داستانی عنوان جز آشنا کردن مخاطب با شخصیتها، سبک مبارزه و فنون منحصر به فرد هر یک از آنها، شرح پیشینه قصهها و فراهم کردن یک روایت داستانی مناسب، مزیت دیگری نیز دارد.
آن مزیت هم چیزی جز معرفی و نشان دادن این استیجها به کاربر نیست. سازندگان با هوشمندی، هر یک از چپترهای داستان بازی Mortal Kombat 1 را در محیط مربوط به یکی از این استیجها، روایت کردهاند. همین مورد باعث اخت گرفتن و علاقهمند شدن پلیر به این زمینهای مبارزه شده است. خبر خوب این است که طراحان در ترسیم حتی کوچکترین جزئیات بصری هیچ یک از این زمینهای مبارزه و پس زمینه آنها، حتی ذرهای کمکاری نکردهاند. از همین جهت با تنوع بالای استیجها و جزئیات بسیار بالای گرافیک محیط هر یک از آنها مواجه هستیم.
هر یک از این زمینهای نبرد شامل اجزای محیطی ریز بسیاری میشوند و جزئیات و وضوح بالا در ترسیم حتی کوچکترین اشیا بیداد میکند. از لوازم قیمتی روی قفسههای دکور خانه جانی کیج تا لوسترها و تابلوهای گران قیمت و درخشان قصر سلطنتی امپراطوری اوت ورلد. وقتی در کتابخانه شنگ سونگ به مبارزه میپردازید، جسدهای دریده شده روی میزها، فضای سبزرنگ، شیشههای محلول عجیب و لوازم آزمایشگاهی او، همه و همه خبر از در جریان بودن یک پروژه شیطانی میدهند.
بهگونهای که شما از همان ابتدا حس تشویش و انزجار ناشی از بودن. و نبرد در چنین منطقهای را حس میکنید. طراحی پرجزئیات این اجساد پاره شده، محلولها و موارد محیطی دیگر نیز، صدالبته به تأثیرگذاری این اتمسفر خاص افزوده است. فضاسازی منحصر به فرد و ترسیم فوقالعاده هنرمندان ندررلم اما به یک استیج خاص محدود نشده و قضیه در مورد تکتک زمینهای مبارزه دیگر نیز از همین منوال است و مخاطب با قرار گرفتن در فضاسازی خاص هر کدام که بهشکلی مثالزدنی انجام پذیرفته، در حس و حال خاص آنها غوطهور میشود.
هر سنگ، گیاه، موجود، شخص، بنا و خلاصه هر شیئی که در هر کدام از این محیطها قرار دارد از طراحی درجه یکی برخوردار است که نشان از وسواس و دقت بالای سازندگان روی بالا بودن درجه کیفی نتیجه کارشان دارد.
حال که داریم از گیرایی محیطها، اتمسفر و طراحی بصری و هنری اثر تعریف میکنیم. بد نیست نگاهی هم به سینماتوگرافی رضایتبخش بازی Mortal Kombat 1 داشته باشیم. در مواردی چون رنگبندی، طراحی صحنه و قاببندی، مورتال کامبت جدید شامل قابهای استتیک و صحنههای جذاب متعددی میشود. شاید سینماتوگرافی در مورتال کامبت و بهطبع ذات بازی نسبت به برخی شاهکارهای تاریخ ویدئو گیم، آنقدرها تخصصی و هدفمند نباشد و شاید زاویه دوربین و کارگردانی همیشه در سطح اعلای خودش نباشد. اما بدون شک رضایتبخش است.
بازی Mortal Kombat 1، عنوانی سینمایی و زیبا است که چه در گیمپلی و چه در جریان کاتسینها، هدف اصلی خود را سینمایی بودن قرار داده و درنظر داشته است. تاجایی که ممکن است، چشمنواز باشد که خوشبختانه این مهم کاملا تحقق یافته است. درنتیجه به سادگی میتوان گفت که سینماتوگرافی و کارگردانی هنری در جدیدترین بازی فایتینگ ندررلم در سطح بسیار خوب و مطلوبی کار شده است. البته با این وجود با دقت در برخی جزئیات و ریزهکاریها، هدفمندی کلی دوربین و قابها و برخی عناصر دیگر متوجه میشویم که عناوین بسیار بهتری در این زمینه در مدیوم ویدئو گیم وجود دارند. هرچند بیشک در ژانر فایتینگ شاهد اثری بسیار باکیفیت و کمنظیر هستیم.
در ساحت نورپردازی و سایهزنی شاهد عملکرد خیرهکننده ندررلم هستیم. اشعههای نوری که در محیطهای بسته بازی از خلال حفرههای پنجرهها یا در به درون این اماکن سرپوشیده میتابند، آنقدر زیبا و پرجزئیات کار شدهاند که مخاطب را سحر میکنند و تا دقایقی چند مجذوب خود نگه میدارند. همچنین وقتی نگاهی به مناطق باز و طبیعی بازی مثل باغها، دشتها، کمپهای بیابانی و کلا مناظر طبیعی آن میاندازیم، همچنان شاهد درخشش نورپردازی و سایهزنی هستیم.
خورشید درخشان که در پشت صحنه نبرد دو جنگجو برفراز کوهها خودنمایی میکند یا بازتاب پرتوهای نازک آفتاب از روی آب روان یک دریاچه که در میان زمین نبرد جاری است، همه و همه مناظر خیرهکنندهای را پدیدآوردهاند. از این جهت باید به استودیو سازنده آفرین گفت. چراکه با وجود اینکه از عناوین فایتینگ انتظار بالایی در این بخش نمیرود اما بازی Mortal Kombat 1 همچنان از دید هنری و زیباشناختی در زمینه نورپردازی و سایهزنی کم نگذاشته و در سطح عناوین ممتاز این نسل ظاهر شده است.
درمجموع نیز باید اذعان داشت که در زمینه گرافیکی چه از بعد هنری و چه بصری با اثری بسیار شایسته و چشمنواز مواجه هستیم. اگرچه بازی Mortal Kombat 1 از برخی مشکلات ریز فنی رنج میبرد اما در زمینه فنی هم ثبات و هم کیفیت بالایی دارد. از این رو میتوان به جرئت گفت، گرافیک مورتال کامبت یک باوجود همه موارد ذکر شده و پیشرفتهایی که نسبت به نسخه قبلی کرده، یکی از نقاط قوت اصلی آن و مثال بارز یک بازی مبارزهای نسل نهمی است. به شکلی که بیشک انتظارات مخاطبان را برآورده خواهد کرد.
سخن پایانی
ناشر بازی نسخه PS5 این اثر را برای نقد و بررسی در اختیار رسانه گیم پالت قرار داده است
پس از طی این مسیر همراه با یکدیگر به پایان مقاله امروز خود رسیدهایم. درنهایت میتوان گفت که بازی Mortal Kombat 1 با تغییراتی گسترده در حال و هوای گیمپلی و تم کلی داستان عرضه شده است. تغییراتی که گروهی از کاربران قدیمیتر را خشنود نخواهند کرد. از آن طرف اما شاهد طراحی و گرافیک فوقالعاده بازی در بخش هنری و بصری هستیم. بخش فنی نیز گرچه فعلا ایراداتی دارد اما از ثبات و کیفیت قابل قبولی برخوردار است.
از سوی دیگر بالانس بین شخصیتها کاملا رعایت شده و استیجها از تنوع خوبی برخوردارند. تجربه دونفره بازی به شکل لوکال بینهایت لذتبخش است و هسته گیمپلی کاملا جذاب و تاکتیکی کار شده است. بخش آنلاین با مشکلاتی روبهرو است و هنوز به ثبات نرسیده و مودInvasions نیز جای کار زیادی دارد و نتوانسته است تا جای Towers of Time و Crypt را پر کند. آپشنهای شخصیسازی و قسمت توتوریال به شکل فوقالعاده، غنی، پرجزیبات، کارآمد و جذابی ساخته شدهاند. فیتالیتیها در کل قابل قبول هستند اما بعضا آن اصالت و حس و حال ویژه تاریک و خلاقانه خود را ندارند.
مکانیزم کامئو آنچنان کارآمد و حائز اهمیت ظاهر نمیشود اما Fatal Blow با هیجان و جذابیتی بیش از پیش بازگشته است.. کمپین داستانی کوتاه بوده و خلاقیت جدیدی ندارد اما احتمالا بتواند بیشتر مخاطبان را برای ساعاتی کوتاه راضی و سرگرم کند و بهانهای شود که بیشتر با گیمپلی خاص و سبک مبارزه هر شخصیت و استیجهای گوناگون بازی آشنا شوند. در همین حین هم مخاطب ایدهای کلی از ماهیت داستان سری به دست میآورد،
با وجود تمام نقصها، تجربه یکباره بخش داستانی کوتاه اثر، بیضرر است. تاورهای کلاسیک هنوز در بازی قرار دارند و قطعا طرفداران قدیمی را خوشحال میکنند. اما حداقل به شخصه برای من جذابیت بالایی نداشتند. بهخصوص که پاداشی که با پیشروی در بخش Invasion میگیرید هم اصلا قابل قیاس با برجهای کلاسیک نیست. موسیقی از کیفیت معمولی و مناسبی برخوردار است و صداگذاری و صداپیشگی در سطح اعلای خودش انجام پذیرفته است. داستان نقصهای فراوانی دارد و در مجموع یک پکیج کلیشهای نسبتا سرگرمکننده با باگها، حفرهها، مشکلات و کمبودهای فراوان است. پکیجی که نه به ریشهها وفادار است و نه حداقل توان ارائه یک پایانبندی درخور، روایتی هوشمندانه یا دستکم شخصیتپردازی اصولی و چهارچوبمند را دارد.
بازی Mortal Kombat 1، بهعنوان جدیدترین بازی منتشر شده توسط ندررلم، کالکشنی تمام و کمال و ارتقا یافته از شالوده گیمپلی نسخههای اخیر سری بهشمار میرود. جلوههای بصری خیرهکننده هستند و صداگذاری فوقالعاده انجام شده است. شاید اگر مشکلات متعدد مربوط به بخش داستانی نبودند و بازی بیشتر به ریشههای خود وافادار بود، شاهد عنوان بسیار بهتری بودیم. اما با این حال و باوجود همه موارد ذکر شده و مشکلات بخش آنلاین، مود اینویشنز و سایر موارد که در زمینه گیمپلی به آنها پرداخت شد. نبرد مرگبار جدید هنوز هم یک فایتینگ فوقالعاده است که به احتمال بالا بیشتر مخاطبان و علاقهمندان نسخه قبلی را راضی خواهد کرد. اما ایرادات آن، بخشی از پتانسیل موجود را کشتهاند و از این رو شاید بهترین نسخه موجود برای پیشنهاد دادن به کابران قدیمی و مخاطبان سختگیرتر نباشد.
نقد و بررسی
Mortal Kombat 1
مورتال کامبت یک، بهعنوان جدیدترین بازی منتشر شده توسط ندررلم، کالکشنی تمام و کمال و ارتقا یافته از شالوده گیمپلی نسخههای اخیر سری بهشمار میرود. جلوههای بصری خیرهکننده هستند و صداگذاری فوقالعاده انجام شده است. شاید اگر مشکلات متعدد مربوط به بخش داستان نبودند و بازی بیشتر به ریشههای خود وافادار بود، شاهد عنوان بسیار بهتری بودیم. اما با این حال و باوجود همه موارد ذکر شده و مشکلات بخش آنلاین، مود اینویشنز و سایر موارد که در زمینه گیمپلی به آنها پرداخت شد. نبرد مرگبار جدید هنوز هم یک فایتینگ فوقالعاده است که به احتمال بالا بیشتر مخاطبان و علاقهمندان نسخه قبلی را راضی خواهد کرد. اما ایرادات آن، بخشی از پتانسیل موجود را کشتهاند و از این رو شاید بهترین نسخه موجود برای پیشنهاد دادن به کابران قدیمی و مخاطبان سختگیرتر نباشد.
مثبت
- گرافیک و جلوههای بصری نسل نهمی، درجه یک و پیشرفتی خارقالعاده
- صداگذاری و صداپیشگی تراز اول و کمنظیر
- هسته جذاب و متعادل گیمپلی در کنار انیمیشنهای باکیفیت مبارزه، حرکات ویژه و Fatal Blow
- یک کمپین داستانی سینمایی و تاحدودی سرگرمکننده
- بخش توتوریال کارآمد و شخصیسازی گسترده
- جذاب بودن تجربه دو نفره بازی و مود تورنومنت
- وجود استیجهای متنوع و متعدد با طراحی بصری خیرهکننده و پرجزئیات
- تنوع بالا و بالانس کم نظیر مبارازان بازی
منفی
- مشکلات فعلی اتصال و پروسه طولانی مچ میکینگ
- روایت و شخصیتپردازی تک بعدی، کلیشهای و سطحی
- حفرهها و باگهای داستانی مسخره، احمقانه و متعدد
- دور شدن از ریشهها در تمام بخشها
- موسیقی میتوانست تأثیرگذارتر، وفادارتر و تاریکتر باشد
- مشکلات لول دیزاین در مود Invasion
- برخی ایرادات آزاردهنده در بخش فنی علیرغم کیفیت مناسب آن
- دیالوگ نویسی بسیار ضعیف و ابتدایی
- تاثیر و اهمیت پایین بخش کامئو در گیمپلی
استیج ها با نظرم خیلی غیر واقعی شدن مبارزات خیلی کند شدن و شخصیتهای خیلی زیادی جاشون خالیه که احتمالا بخاطر تایم لاین باشه ولی در کل کمبات عشقه
فیتالیتیاش فوق العادن و در عین حال مضحک 🤣 ولی به نظرم سرعت مبارزات یکم پایین اومده اما بقیه چیزاش خوبه ولی خداکنه شخصیتهای جدید هم به بازی اضافه بشه
نمیدونم چرا از بازی مبارزه ای انتظار دارید داستان در حد لستاو اس داشته باشه کلا ملت مورتال کمبت رو فقط واس کل کل و کیف دوئلهاش بازی میکنند بخش داستانی آخه چه اهمیتی داره که انقدر ریز به ریز تحلیل میکنید و میگید خوب نبوده
مقاله کامل و جالبی بود و از خوندنش لذت بردم خیلی ها در مورد کمبات مینويسن اما انگار سوادش رو ندارن اما معلومه که شما بازیو خوب بازی کردین و کاملا بهش احاطه دارین و تونستین یه نقد فوق العاده بنویسید، چیزی که من همیشه بخاطرش نقدها رو از گیم پالت میخونم
اتفاقا بخش تاور به نظرم خیلی جذابه
راهنمای فیتالیتی های بازی هم بگذارید لطفا
به نظرم کمبات بعد از ۹ دیگه فاتحش خونده شد لین بازسازی هم چنگی به دل نمیزنه حیف نبود کمبات ۹ با اون مبارزات سریع و خفنش
به به کمبات جدید هم رسید بریم نقدو بخونیم و بازی رو بعدش بازی کنیم
مثل همیشه عالی🔥در بخش داستانی به عنوان دوره جدید مورتال کمبت بد نبود خوب بود ولی آخراش رو بدجور گند زدن از اون جایی که شنگ سونگ زمان بد(ویلن اصلی) خودشو لو میده خیلی گیج در گیج و بد بود در این مورد
مثل همیشه عالی🔥در بخش داستانی به عنوان دوره جدید مورتال کمبت بد نبود خوب بود ولی آخراش رو بدجور گند زدن از اون جایی که شنگ سونگ زمان بد(ویلن اصلی) خودشو لو میده خیلی گیج در گیج و بد بود در این مورد
خسته نباشید اقای تبریزی مث اینکه صرفا گیم درگیر همون مشکلاتی بوده که از قبل هم داشته اما یجورایی با اهمیت ندادن بهشون باعث شده تا اینجا یکم بیشتر نمود پیدا کنن در مورد ویژگی های جدید هم خب این باز برمیگرده به سلیقه گیمر انشاالله که بتونم تجربش کنم و لذت ببرم خسته نباشید بابت نقد عالیتون