بازی Resident Evil Village جدیدترین عنوان در سبک ترسناک کلاسیک است و از نظر روایت داستان میتوان گفت که شیوه غیر معمولی را در پیش گرفت. در ادامه این مطلب به بررسی دقیق داستان بازی رزیدنت اویل 8 میپردازیم و نقش شخصیتهای مختلف را در آن شرح میدهیم. در ادامه با گیم پالت همراه باشید.
مقدمه
جدیدترین عنوان شرکت کپکام، بازیکنان را در یک دهکده دور افتاده قرار میدهد.جایی که در تمام نقاط آن مخلوقات ترسناکی در مقابل شما قرار میگیرند و این امر باعث انتقال هرچه بیشتر حس ترس و هیجان به بازیکنان میشود. داستان این عنوان مربوط به چند سال بعد از پایان ماجرای Resident Evil 7 میشود و ادامه داستان ایتن وینتر و همسر او، میا را شرح میدهد. هر دوی آنها در تلاش هستند که تجربه وحشتناک خود و اتفاقات تلخی که برای آنها رخ داد را فراموش کنند.
در نگاه اول ممکن است داستان بازی رزیدنت اویل 8 بسیار ساده به نظر برسد، اما باید گفت که داستان آن بسیار پیچیدهتر از چیزی است که به نظر میرسد. ماجرای بازی با نوشتهها و رازهایی که در طول بازی آنها را کشف میکنید، میتواند باعث سردرگمی شما شود. تمام کاراکترهای بازی، از لیدی دیمیترسکو تا عروسک ساز (دونا بنوینتو) همگی در روایت داستان بازی نقش دارند.
داستان بازی رزیدنت اویل 8
ایتن و میا بعد از حرکت به همراه کریس ردفیلد از ایالات متحده به سمت اروپا، تولد دختر بچه خود را جشن میگیرند و به دنبال آغاز یک زندگی ساده و شاد هستند. پس از اتفاقات تلخ گذشته شکنجه شدن توسط بیماران روانی، شروع یک زندگی جدید و فراموش کردن تمام وقایع، برای خانواده بیکر کار دشواری است. طی یک حمله شبانه به خانه این زوج، تمام رویاهای آنها برای داشتن آرامش و زندگی معمولی نابود میشود.
هنگامی که ایتن و میا در حال شام خوردن هستند، از پشت دیوارهای خانه افرادی شروع به تیراندازی میکنند که منجر به مرگ میا میشود. گروهی از سربازان به رهبری کریس ردفیلد وارد خانه میشوند. در ادامه ایتان به همراه دخترش رز توسط این تیم به مکان نامشخصی منتقل میشوند. در زمان انتقال، کاروان مسیر خود را تغییر میدهد و ایتان را در جنگلهای برفی اروپا بدون هیچ کمک و خبری از دخترش رها میکنند. ایتان راه خود را میان یخ و برف به دنبال یک شهر، روستا یا هر نشانی از تمدن در پیش میگیرد.
اربابان روستا
پس از طی کردن مسیری کوتاه، ایتن به یک روستا در حال ویران شدن برمیخورد که ظاهرا متروکه است. ایتن مشغول به جستجو در کلبهها میشود، در این میان توسط موجوداتی دیوانه که بسیار به گرگ شباهت دارند(لیکان) و در گوشه و کنار روستا کمین کردند مورد حمله قرار میگیرد. ماجرای بازی رزیدنت اویل 8 اینگونه ادامه پیدا میکند که ایتن در مرکز شهر با تعدادی از بازماندگان روستا برخورد میکند. در این حال یکی از بازماندگان و مجروحین به لیکان تبدیل میشود و بیش از پیش باعث کشتار میشود. زمانی که درگیری شدت میگیرد، لیکانها تصمیم میگیرند که مکان را ترک کنند و ایتن میتواند جستجوی خود در روستا را ادامه دهد.
ایتن در ادامه مسیر، با فردی درویش و مسن برخورد میکند که او را به سمت یک قلعه که دخترش رز در آن اسیر است هدایت میکند. ایتن به سمت قلعه شروع به حرکت میکند. در همین هنگام مردی به نام هایزنبرگ به او جمله میکند. هایزنبرگ که قدرت جابهجایی اجسام را به کمک ارواح دارد ایتن را به سمت غارهای واقع در قسمت زیرین روستا میکشاند.
ایتن شکست ناپذیر
ایتن در زمان اسارت خود با مادر میراندا و چهار پیروش آشنا میشود که هر کدام از آنها به روش خود از روستا محافظت میکنند. اولین پیرو خونآشامی به نام لیدی دیمیترسکو است. لیدی دیمیترسکوزنی زنی بلند قامت و زیرک است که تمایل شدیدی به نوشیدن خون دارد. همچنین در این مکان عروسکساز ساکت دونا بنوینتو و سالواتور مورو حضور دارند. پیرو چهارم همان هایزنبرگ است که موفق به اسیر کردن ایتن شد و به خاطر هوش بالا و اطلاعات خود در ارتباط با فلزات از دیگر پیروان برتر است.
در حالی که چهار پیرو از مادر میراندا برای به دست آوردن ایتن درخواست میکنند، وظیفه کشتن ایتن بار دیگر به هایزنبرگ محول میشود. هایزنبرگ تحت تاثیر خوی سادیسمی خود، ایتن را به مکانی که پر از تله و لیکان است منتقل میکند. باتوجه به خطرات موجود، سرنوشتی جز مرگ در انتظار ایتن نیست. اما ایتن با اراده همیشگی خود موفق میشود که جان سالم به درببرد و دوباره راه خود را به سمت دهکده پیدا کند. اکنون او برای ادامه راه خود کاملا مصمم است و برای انتقام انگیزه بالایی دارد.
پاکسازی روستا
به خاطر تمام اتفاقاتی که تاکنون برای ایتن رخ داد، خشم تمام وجود او را فرا میگیرد. شخصیت اصلی بازی رزیدنت اویل 8 برای نجات دختر خود و برای نابودی مادر میراندا، تصمیم میگیرد به سمت قلعه لیدی دیمیترسکو حرکت کند. قبل از ورود به قلعه، ایتن یک تاجر سرخوش به نام دوک را ملاقات میکند که اطلاعات و منابع مورد نیاز در طول مسیر را در اختیار وی قرار میدهد. ایتن بعد از جمع آوری منابع موردنیاز، مسیر خود را در قلعه شیک و مجلل لیدی دیمیترسکو ادامه میدهد. او در نهایت موفق میشود لیدی دیمیترسکو و سه دخترش را از بین ببرد. اما در این میان ایتن دلیل اصلی خوی وحشی و خون خواری لیدی دیمسترسکو و دخترانش را پیدا میکند. در واقع این خونآشامها حاصل تغییرات و جهشهای ژنتیکی هستند.
در ابتدا خانواده لیدی دیمیترسکو انسانهای معمولی بودند. اما بعد از آلودگی به یک انگل ناشناخته، به شکل وحشتنکای تغییر شکل پیدا کردند و در حالت جدید خود زندگی جاودانه پیدا کردند. طی یک نبرد شدید در برجهای قلعه، لیدی دیمیترسکو شکل حقیقی خود را آشکار کرد. در اصل او یک موجود لزج خفاش مانند عظیم بود که از تغییر شکل لخته خون به وجود آمد.
پس از شکست لیدی دیمیترسکو، ایتن متوجه میشود که دخترش متبلور و به چهار قسمت تقسیم شد و قرار است در یک مراسم، دوباره احیا شود. ایتن بعد از اینکه یکی از چهار قسمت را پیدا میکند، تصمیم میگیرد که هرچه زودتر دیگر اربابان را نابود کند. در ادامه مسیر، ایتن موفق میشود سالواتور مورو و دونا بنوینتو را از بین ببرد و بدین ترتیب قسمتهای دوم و سوم را پیدا کند. در راه پیدا کردن قسمتهای مختلف رز، ایتن متوجه میشود انگلی که باعث آلوده شدن خانواده دیمیترسکو بود، در دیگر اربابان مقاومتر است.
این انگل کادو نام دارد و به نظر میرسید که این انگل را در حومه روستا ساخته باشند. در طول داستان بازی رزیدنت اویل 8 مشخص میشود که مادر میراندا و پیروانش، سالها از مردمان روستا به عنوان موش آزمایشگاهی برای تحقیقات درباره انگل کادو استفاده میکردند. در این حال ایتن برای اینکه آخرین قسمت رز را به دست آوردف مجبور میشود که به کارخانه هایزنبرگ بازگردد.
نقشههای مادر میراندا
بعد از ورود ایتن به کارخانه، مانند ابتدای داستان بازی درگیری شدیدی بین ایتن و هایزنبرگ صورت میگیرد. در طول این نبرد ایتن از قسمتهای مختلف کارخانه عبور میکند و تجربههای حولناکی را پشتسر میگذارد. در این میان مشخص میشود که هایزنبرگ هم به انگل آلوده است. هایزنبرگ با اضافه کردن قطعات مکانیکی به اهالی روستا، قصد دارد یک ارتش روباتیک برای خود بسازد. همچنین هایزنبرگ قصد دارد که از مادر میراندا به خاطر اینکه او را به انگل کادو آلوده کرد شخصا انتقام بگیرد. در نهایت هایزنبرگ تصمیم میگیرد برای نابود کردن میراندا ایتن را در مقابل او قرار دهد. ایتن که نبردهای بسیاری را پشت سر گذاشت، بسیار زخمی و درمانده است. در همین حال ایتن مادر میراندا را در محل برگزاری مراسم احیا کردن رز، پیدا میکند.
زمانی که ایتن با مادر میراندا مبارزه میکند، کریس ردفیلد به همراه تیمش وارد روستا میشوند و برای ازبین بردن مادر میراندا اقدام میکنند. کریس ردفیلد طی پاکسازی مناطق مختلف روستا، همسر ایتن را پیدا میکند که در یکی از آزمایشگاههای میراندا اسیر است. در این آزمایشگاه کریس مدارکی پیدا میکند که میراندا انگل کادو را در اواخر دهه 1910 کشف کرد. میراندا از همان زمان با استفاده از انگل و انجام آزمایشهای مختلف، سع داشت تا دختر مرده خود را احیا کند.
میراندا با آلوده کردن خود به انگل کادو، توانایی تقلید چهره دیگر افراد را پیدا کرد. یعنی از همان ابتدای داستان بازی رزیدنت اویل 8 او هویت همسر ایتن را جعل کرد. در حقیقت چهار ارباب دهکده در واقع میزبانهای دختر میراندا بودند و باید برای احیا آن، از قدرت انگل خود و یک قربانی نیرومند برای انجام مراسم استفاده میکردند.
پایان بازی رزیدنت اویل 8
در نهایت ایتن میتواند با کمک کریس مادر میراندا را شکست دهد و دخترش رز را نجات دهد. میا و رز به یک مکان امن منتقل میشوند اما ایتن تصمیم میگیرد که برای این که به این ماجرا پایان دهد، خود را قربانی کند. ایتن با راهاندازی یک انفجار بزرگ، منجر به نابودی روستا و تمام آزمایشگاهها و تحقیقات میراندا به همراه انگل کادو میشود و اینگونه داستان بازی رزیدنت اویل 8 به اتمام میرسد.
چند سال از این ماجرا میگذرد. اکنون رز جوان را مشاهده میکنیم که به دیدار مزار پدرش میرود. رز توضیح میدهد که در حاضر مشغول انجام تمرینات خود است. به علاوه بعد از پشتسر گذاشتن رویدادهای گذشته، رز تواناییهای فرابشری پیدا کرده است. باتوجه به این موارد به نظر میرسد که قهرمان نسخه نهم رزیدنت اویل، دختر ایتن یعنی رز باشد. اگر از علاقهمندان به بازی Resident Evil 8 هستید، پس پیشنهاد میکنم بازیهای مشابه آن را از دست ندهید.