به عنوان یک طرفدار سولز و بازی سولز لایک، تماشای الهام گرفتن عناوین مستقل از این سری همیشه برایم جذاب بوده است. خصوصا با توجه به اینکه Dark Souls با الهام زیاد از Metroid و بازیهای مشابه ساخته شده و به نوعی شاهد شکلگیری چرخهای کامل در قالب بازیهای مستقل هستیم. این علاقه منجر به ساخت شاهکارهایی مثل Hollow Knight هم شده است. بازی Tails of Iron جدیدترین بازی در این ژانر است که المانهای مترویدوینیا را در جهانی دو-بعدی با طراحی هنری زیبا قرار داده است. با این حال آیا این بازی موفق به رسیدن به سطح بالای Hollow Knight میشود؟ در ادامه به پاسخ این پرسش میپردازیم. با گیم پالت همراه باشید.
بررسی بازی Tails of Iron
Tails of Iron در سرزمینی تاریک که توسط طاعون جنگ زمینگیر شده جریان دارد. اولین نکتهای که در مورد این بازی جلب توجه میکند، طراحی هنری زیبای آن است. جهان Tails of Iron و شخصیتهایش کاملا با هنر دست طراحی شدهاند. با این حال زیبایی این دنیا نباید گولزننده باشد. چرا که با یکی از سختگیرانهترین سیستمهای مبارزه در تاریخ بازیهای مستقل طرف هستیم. به عنوان Redgi، پادشاه خلف سرزمین موشها، باید با قبیلهی خشن قورباغهها مقابله کنید و صلح و آرامش را به این سرزمین بازگردانید. با این حال انجام این کار ابدا ساده نخواهد بود.
جهان Tails of Iron
داگ کاکل (Doug Cockle) که پیش از این برای صداگذاری شخصیت Geralt در سری بازیهای The Witcher شناخته شده، راوی قصهی Tails of Iron است. Tails of Iron در مورد موشی به نام Redgi است که باید برادرش را از دست قورباغههای خونخوار و متجاوز نجات دهد. این قورباغهها به رهبری Green Wart به سرزمین موشها حمله کردهاند. البته آنها هم انگیزههای خاص خود را دارند. سمی شدن فضای زندگی قورباغهها باعث شده تا آنها به مکان جدیدی برای زندگی نیاز داشته باشند. همچنین Green Wart از پدر Redgi یعنی شاه Rattus کینه به دل دارد.
Odd Bug Studio در دنیاسازی Tails of Iron عالی عمل کرده و جهان بازی همزمان وسیع و پر از جزئیات به نظر میرسد. با وجود اینکه تنها پنج نفر بر روی این بازی کار کردهاند و تنها دو نفر مسئول طراحی محیطها بودهاند، هر محیط ظاهر زندهای دارد. صحنهسازی در Tails of Iron در یک کلمه کمنظیر است. مثالی خوب برای این مهم در یکی از سکانسهای آغازین بازی است. جایی که حرکت درختها و برگها طوری است که باعث به وجود آمدن ظاهری لایهلایه در جهانی دو-بعدی میشود. در یک صحنهی Tails of Iron، هر شی با فاصلهی چند میلیمتری از اشیای دیگر قرار داده شده است.
طراحی دشمنان هم رد پای خوبی در گیمپلی داشته و هر کدام از دشمنان ظاهر منحصر به فردی دارند. جالب است بدانید که تمام دشمنان در بازی بر اساس حیوانات خانگی کارگردان آن طراحی شدهاند! Tails of Iron با ظاهر زیبای خود ممکن است در ابتدا شما را فریب دهد. بدترین اتفاق ممکن در یک سرزمین موشها که شهروندان آن برای یکدیگر فلوت مینوازند چه میتواند باشد؟ حتی میتوانید برای موش خود زره و شمشیر هم انتخاب کنید. در حالی که در این افکار به سر میبرید، ناگهان به خودتان میآیید و میبینید که دل و رودهی یک قورباغهی وحشی را بیرون کشیدهاید.
خبری از بخشش نیست
بگذارید روراست باشیم. Tails of Iron، خصوصا با استانداردهای امروزی، بازی دشواری است. هر چه باشد با یک اثر سولزلایک طرف هستیم و المانهای این ژانر در جایجای این بازی به چشم میخورند. برای مثال در جهان بازی میتوانید نیمکتها و بشکههایی را ببینید. نیمکتها در واقع به عنوان نقطهی ذخیرهسازی عمل کرده و بشکهها هم فلاسک درمانگر Redgi را پر میکنند. طبعا مرگ به معنای بازگشت به آخرین نیمکت و از دست دادن تمام پیشرفتتان در این میان است. البته شما میتوانید فلاسک Redgi را با کشتن سوسکهای زرد هم پر کنید که کمی باعث آسانتر شدن بازی نسبت به سایر سولزلایکها میشود.
در زمینهی مکانیکهای مبارزه، باید گفت که بازی ترکیبی از Hollow Knight و God of War 2018 است. طبعا دو-بعدی بودن محیطها، باعث محدودتر شدن زوایای حملهی دشمنان و آسانتر شدن جاخالی دادن نسبت به یک بازی سه-بعدی شده است. حملات دشمنان هم به وسیلهی چند نشانگر خاص به شما هشدار داده میشوند. قرمز به این معنا است که توانایی دفع این ضربه را ندارید و باید جاخالی دهید. زرد یعنی باید حملهی دشمن را Parry کنید و بلاک خالی کافی نیست. حملات سفید در واقع حملات از راه دور هستند که میتوانند بلاک شوند. در نهایت هم حملات صورتی را داریم که محیط گستردهتری را پوشش میدهند.
این حملات شاید در نگاه اول گسترده و کمی دردسرساز باشند. اما تفاوت Tails of Iron با سایر بازیهای سولزلایک این است که خبری از نوار استقامت نیست و میتوانید بدون نگرانی حملات را جاخالی دهید. باید گفت که Tails of Iron در متعادلسازی انعطاف بازیباز و سطح تهدید دشمنان تا حد زیادی موفق عمل کرده است. خبری از نوار استقامت نیست، اما در عوض دشمنان هم الگوهای حملهی متنوع و وسیعی دارند و دائما شما را تهدید میکنند. در ابتدا دشمنانی وجود داشته که توانایی بلاک کردن حملات شما را دارند. البته با پیشروی در داستان و دسترسی به سلاحهای دو-دستی مثل شمشیرهای پهن، میتوانند دفاع این دشمنان را بشکنید. در این حالت سرعت خودتان را قربانی خواهید کرد.
المانهای نقشآفرینی در Tails of Iron
Tails of Iron از متدهای مختلفی برای داستانگویی استفاده میکند. اول از همه صدای راوی را داریم که در طول بازی همراه مخاطب است. در کنار راوی، شخصیتها افکار خود را از طریق حبابهای دیالوگ بیان میکنند. این روش داستانگویی طبعا یادآور نقشآفرینیهای قدیمی است. از دیگر جوانب نقشآفرینی در Tails of Iron دو برادر Redgi یعنی Smith و Chef هستند. Chef با پختن غذاهای مختلف به افزایش نوار سلامت Redgi کمک میکند. Smith هم بلوپرینتهایی که در دنیای بازی جمعآوری کردهاید را به سلاح و زره تبدیل میکند. المانهای نقشآفرینی Tails of Iron به هیچ عنوان انقلابی نیستند. اما در نهایت برای عمق بخشیدن به گیمپلی بازی کفایت میکنند.
Tails of Iron فاقد سیستم ارتقای معمول اکشنهای نقشآفرینی بوده و خبری از شاخههای مهارتی نیست. با این حال میتوانید با طیف وسیعی از آیتمهای گوناگون Redgi را شخصیسازی کنید. سبک بازی شما با استفاده از سلاحهای مختلف شدیدا تغییر خواهد کرد. همچنین ترکیب زرهها و سلاحهای مختلف نتایج مختلفی را در بر خواهد داشت. این مهم به همان متعادلسازی بازی برمیگردد. هر سلاح یا زره وزن خاص خود را دارد که میزان سرعت و انعطاف Redgi در مبارزات را مشخص خواهد کرد. این المانها منجر به باز گذاشته شدن دست بازیباز در انتخاب میشود.
برای مثال شمشیرهای یک-دستی آسیب بیشتری را نسبت به نیزهها وارد میکنند، اما نیزهها سریعتر هستند و به شما برد بیشتری در مبارزه میدهند. همچنین برخی از زرهها مقاومت بیشتری نسبت به نژاد خاصی از دشمنان دارند، اما در عوض در زمینههای دیگر ضعیفتر هستند. Tails of Iron به بازیبازان حق انتخاب زیادی در زمینهی انتخاب سلاح و زره میدهد. از شمشیرهای کوچک تا شمشیرهای دو-دستی و چکشهای بزرگ و کمانها، میتوانید با انتخاب سلاحهای مختلف سبک بازی خود را کاملا تغییر دهید.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت که Tails of Iron نسخهای جمع و جورتر از Dark Souls برای آنهایی است که علاقهای به صرف 30 ساعت در جهان بازی را ندارند. به پایان رساندن بازی حدود 10 ساعت زمان خواهد برد که بسیار کمتر از بازیهای FromSoftware و حتی همدستههای Tails of Iron به مانند Hollow Knight است. با این حال این زمان کوتاهتر باعث نشده که Odd Bug Studio از عمق مکانیکها و المانهای گیمپلی بازی یا طراحی هنری فوقالعاده زیبای آن بکاهد.
به عنوان یکی از نکات آخر باید گفت که بازی بر روی پلیاستیشن 4 عملکرد فنی خوبی داشته و کاملا روان اجرا میشود. مسئلهای که برای یک بازی دو-بعدی قابل انتظار است. همچنین بازی بر روی پلیاستیشن 5 از ویژگیهای کنترلر دوالسنس بهره خواهد برد. Tails of Iron بازی نوآورانهای نیست. اما تمام تمرکز خود را بر روی اجرای موفق ایدههای ثابتشده میگذارد و در طراحی یک بازی بسیار سرگرمکننده و رضایت بخش موفق عمل میکند.