کاش میشد بدانیم زمانی که استودیوی Rocksteady و کمپانی WB برای نخستین بار از پروژه بازی Suicide Squad رونمایی کردند، دقیقا چه چشماندازی از آیندهی این محصول در ذهن تیم توسعهدهندهی این بازی وجود داشت؟ چرا که بازی سوساید اسکواد ترکیبی از دو سبک کاملا متفاوت است و نتوانسته حتی یکی را به درستی به دست مخاطب برساند. یک بازی داستانمحور با تجربهای کاملا یک نفره، یا یک بازی سرویسمحور با تجربهای چندنفره و کاملا آنلاین؟
بازی Suicide Squad: Kill The Justice League مانند یک نوجوان سردرگم است که هویت خودش را فراموش کرده و سعی دارد خودش را با هویتی کاملا متفاوت و بیربط به طبیعت واقعیاش، معرفی کند. در این مطلب میخواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم که بازی سوساید اسکواد دقیقا کجای راه را اشتباه رفته و چرا به این سرنوشت شوم دچار شده؟
قبل از هرچیزی باید به این مورد مهم اشاره کنیم که این بازی ساختهی تیم Rocksteady است. آخرین بازی منتشر شده توسط این استودیو، بازی Batman: Arkham Knight بود که در سال 2015 به انتشار رسید و آخرین فصل از سری پرافتخار و موفق Batman Arkham را رقم زد. مادامی که همه طرفداران این استودیو با پیشینهی درخشانش منتظر رونمایی از پروژهی جدید این تیم بودند، استودیوی راکاستدی در کمال غافلگیری بازی Suicide Squad را رونمایی کرد که در آن زمان برای انتشار در سال 2022 برنامهریزی شده بود.
اینطور که از شواهد پیداست، ظاهرا بازی سوساید اسکواد پروسهی تولید بسیار سختی را در استودیوی راکاستدی پشت سر گذاشته است. به ندرت اتفاق افتاده است که پروسهی تولید یک بازی وارد یک جریان فرسایشی و پیچیده شود و در نهایت شاهد یک محصول موفق باشیم. مخصوصا اگر بخواهیم دخالت بیش از اندازهی کت و شلوارپوشهای کمپانی برادران وارنر را نیز به ماجرا اضافه کنیم.
وقتی که غیرگیمرها در کار گیمرها دخالت میکنند
معمولا وقتی با اثری به آشفتگی بازی سوساید اسکواد مواجه میشویم و کمی به پروسهی تولید بازی دقت میکنیم، با یک پروسهی پر فراز و نشیب مواجه میشویم که در طول آن بارها ایدههای موجود بر روی میز اعضای ارشد، دچار تغییر شدهاند. وقتی که محصول نهایی بازی Suicide Squad را تجربه میکنیم، با یک پروژهی نسبتا ناقص مواجه میشویم که انگار از یک جای کار به بعد، اعضای استودیو تمرکزشان را روی این موضوع به کار بستهاند تا هرطور که شده، تکههای بیربط این پازل بزرگ را با چفت و بست در کنار هم بگذارند و محصول سفارشی برادران وارنر را در تاریخ تعیین شده به دست ناشر برسانند.
به همین دلیل است که میگوییم با یک بازی بیهویت مواجه شدهایم که نه میتوان آن را یک اثر کاملا داستانمحور دانست، نه میتوان موفقیتش را به عنوان یک اثر سرویسمحور تایید کرد. نتیجهی کار یک روایت عجولانه از یک داستان است که متاسفانه هرچقدر هم که خوب باشد، در قالب این کالبد سرویسمحور و آنلاین بازی Suicide Squad نمیتواند تمام پتانسیلش را در معرض اجرا بگذارد.
با تمام این تفاسیر، وقتی که داستان بازی سوساید اسکواد را طی 10 ساعت تجربه بازی به اتمام میرسانید، به برنامههای پیش روی تیم سازنده امیدوار میشوید تا شاید بتوانند در قالب بهروزرسانیهای فصلی پیش رو، محتوای بیشتری به بازی خود اضافه کنند و بازی Suicide Squad: Kill The Justice League را به اثری تبدیل کنند که واقعا ارزش یک هزینهی 70 دلاری را دارد! چرا که کل بازی Suicide Squad با تمام محتویات بخش داستانی و ماموریتهای فرعیاش، متشکل از – حداکثر 3 الی 4 ساعت محتوای منحصر به فرد است که مدام تکرار میشود تا نویسندگان تیم بتوانند داستان خودشان را با کاتسینهای بین این ماموریتهای کاملا تکراری، روایت کنند. به همین دلیل وقتی محتوای اصلی بخش داستانی را به پایان میرسانید، دیگر هیچ اشتیاقی برای ادامه دادن محتویات اضافی بازی پس از به پایان رسیدن بخش داستانی، در وجود بازیکن باقی نمیماند.
حالا تصورش را کنید که با تمام این ناامیدیها به سراغ محتویات فصل اول بازی که به تازگی به انتشار رسیده است بروید و مجددا با یک پروسهی تکراری از همان 3 ساعت محتوای همیشگی بازی مواجه شوید! اینجاست که حتی نسبت به آیندهی درحال توسعهی این بازی نیز نگران میشوید. طوری که انگار تیم سازنده بازی در تلهی برادران وارنر گرفتار شده باشند و حالا به اجبار هرچند ماه یک بار بخواهند چندتا از بیمحتواترین بستههای الحاقی ممکن را برای بازی نخالهشان به انتشار برسانند.
منباب محتویات جدید فصل اول بازی سوساید اسکواد همین اندازه بس است که بگوییم حتی از خود بازی اصلی نیز ناامیدکنندهتر ظاهر شده و به ما ثابت میکند که این بازی قرار نیست در طول زمان جبران خسارت کند و خودش را با محتویات جدید بالا بکشد. تنها محتوای جدید این فصل، کاراکتر قابل کنترل جوکر است که صرفا چند انیمیشن حرکتی جدید به بازی اضافه میکند. سپس باید همان محتویات تکراری را که در تمام طول بخش داستانی بازی تجربه کردهاید را این بار در نقش جوکر و در یک نقشه با یک پوستهی جدید و جوکری تجربه کنید. نه محتوای داستانی جدیدی و نه فرم جدیدی از طراحی مرحله و ماموریتهای متفاوت در مقایسه با مراحل همیشگی بخش اصلی بازی.
حالا میپرسید چرا طرفداران استودیوی راکاستدی فکر میکنند که از سوی استودیوی موردعلاقهشان به آنها خیانت شده؟ در واقع باید گفت در رابطه با این بازی، دو بار به طور کاملا متفاوت به طرفداران راکاستدی خیانت شده است. یک بار وقتی که طرفداران با محتویات بخش داستانی بازی مواجه شدند و یک بار هم وقتی که متوجه شدند در بستههای الحاقی جدید بازی هیچ خبری از محتواهای جدید نیست. به جز چند آیتم پرزرق و برق جدید در استور بازی که احتمالا قرار است سود خوبی از سوی پلیرهای سادهلوح برای ناشرین بازی در کمپانی WB داشته باشد!
خیانت به طرفداران بتمن
توجه: این بخش از متن حاوی اسپویلرهای داستانی از بخش داستانی بازی Suicide Squad: Kill The Justice League است.
استودیوی راکاستدی تا حد زیادی موفقیت خودش را در طول دو دههی قبلی، مدیون کاراکتر بتمن است. این استودیو با پر و بال بخشیدن به کاراکتر بتمن بود که توانست اعتماد گیمرها و طرفداران بتمن را به خود جلب کند و حتی همین حالا نیز تنها اسم استودیوی راکاستدی است که باعث به فروش رسیدن بازی Suicide Squad: Kill The Justice League میشود. بدون شک اگر این بازی از سوی یک استودیوی بینام و نشان به انتشار میرسید، سرنوشت این پروژه بسیار متفاوتتر از چیزی که حالا برایش رقم خورده، میشد.
حالا به این فکر کنید که طرفداران دو آتیشهی بتمن، قرار است در آخرین هنرنمایی صداپیشهی افسانهای ابرقهرمان موردعلاقهشان یعنی کوین کانروی، بتمن را در یکی از آبروبرترین موقعیتهای عمرش مشاهده کنند. زمانی که توسط یک موجود بیگانه، به یک ضدقهرمان شرور تبدیل شده و در پایان نیز بدون کوچکترین ادای احترامی، مثل یک تروریست بزدل آن را هدشات میکنند و به زبالهدان بخش داستانی بازی میاندازند.
در مقابل، کاراکتری مثل واندروومن را داریم که تا به حال حتی یک بار هم در آثار استودیوی راکاستدی حضور نداشته، اما در این بازی فرصت آن را پیدا میکند که مثل یک ابرقهرمان واقعی، یک پایان باشکوه را برای داستانش رقم بزند. بازی سوساید اسکواد نه تنها دربارهی به قتل رساندن اعضای تیم لیگ عدالت است؛ بلکه به نحوی کاملا غیراستادانه آنها را ترور شخصیتی میکند و به معنای واقعی کلمه حرص طرفداران دوآتیشهی این طرفداران را در میآورد.
در انتها شاید با خود فکر کنید که تمام این کارها انجام شدهاند تا یک بار هم که شده آدم بدههای داستان فرصت درخشیدن پیدا کنند. ولی نه اینطور نیست. نویسندههای بازی حتی برای شخصیتپردازی چهار کاراکتر اصلی و شرور بازی نیز اقدام خاصی را به کار نگرفتهاند و این مجددا همان اسامی بزرگ ابرقهرمانان لیگ عدالت مثل فلش و بتمن و سوپرمن و فانوس سبز هستند بار جذابیت خط داستانی را به دوش میکشند و بازیکن را تا انتهای بخش داستانی با خود همراه میسازند.
چگونه میتوان بازی Suicide Squad: Kill The Justice League را از این وضعیت نجات داد؟
برای نجات این بازی از منجلابی که در آن فرو رفته، سازندگان بازی فقط و فقط باید روی توسعه و انتشار محتواهای جدید برای فصلهای پیش روی بازی تمرکز کنند. بازی درحال حاضر به شدت به فرمهای جدیدی از طراحی مرحله نیازمند است تا بتواند پلیرهایی که تا اینجای کار با بازی همراه بودهاند را در فصلهای بعدی پای بازی نگه دارند. این اسکینهای رنگارنگ و استور بزرگ بازی نیست که پلیرها را در فصلهای بعدی پای بازی نگه میدارد. بلکه این فرم جدیدی از مراحل است که واقعا سروصدا به پا میکند و حتی پتانسیل آن را دارد که پلیرهای جدید را به بهانهی تغییر سیاست دادن تیم توسعهدهنده، پای تجربهی این اثر برای نخستین بار بکشاند.
بازی سوساید اسکواد یا میبایست به طور کامل تبدیل به یک بازی داستانی و تکنفره میشد، یا میبایست به طور کامل مسیر یک بازی سرویسمحور را در پیش میگرفت. این بازی برای اینکه تبدیل به یک اثر سرویسمحور تمام عیار شود، نیاز به محتویات بسیار بیشتری دارد تا بتواند ساعتهای طولانی گیمرها را پای تجربهی لذتبخش گیمپلی پر از اکشن خود نگه دارد.
گیمپلی بازی سوساید اسکواد واقعا پتانسیل زیادی در اختیار دارد و اگر سازندگان بازی در آینده بتوانند مراحل کاملا متفاوت و جدیدی را به بازی اضافه کنند، شاید فرصت آن را داشته باشند که بتوانند بازی Suicide Squad: Kill The Justice League را از این مخمصهای که در آن گرفتار شده، نجات دهند. تنوع طراحی مراحل در قالب ماموریتهای مختلف بازی به قدری کم است که واقعا به سختی میتوان از پلیرها انتظار داشت که با رضایت کامل 70 دلار برای تجربهاش پرداخت کنند.
اینطور که از شواهد پیداست، سازندگان بازی برنامههای زیادی برای آیندهی بازی Suicide Squad: Kill The Justice League در سر دارند و میخواهند سالهای پیش رو را با انتشار فصلهای بعدی بازی سپری کنند. با این وجود اما اگر فرم جدیدی را برای طراحی مراحل بازی در پیش نگیرند، احتمالا تا فصلهای بعدی هیچ پلیری پیدا نمیشود که صرفا برای به دست گرفتن کنترل یک ابرشرور جدید، ساعتهای طولانی خود را صرف تجربهی ماموریتهای تکراری کنند.
چرا که همین حالا نیز برای به دست گرفتن کنترل کاراکتر جوکر، باید سطح پیشرفت خودتان در محتواهای فصل اول را به لول 35 برسانید که نیازمند حداقل 6 الی 7 ساعت بازی کردن در قالب مراحل تکراری و خسته کنندهی موجود در سطح شهر است. مگر اینکه بخواهید با پرداخت پول واقعی از طریق پرداختهای درون برنامهای، از همان لول 1 کنترل کاراکتر جوکر را به دست بگیرید.
متاسفانه انتشار فصل یک بازی Suicide Squad: Kill The Justice League که قرار بود بهانهای برای برگشتن به بازی و تجربهی محتواهای جدید باشد، مساوی شد با تکرار مکررات تمامی محتویاتی که پیش از این در محتویات بخش اصلی بازی تجربه کرده بودیم. حالا دیگر هیچ بارقهی امیدی برای پلیرها وجود ندارد که بخواهند به آیندهی این بازی امیدوار باشند.
بهتر است از همین حالا تیم باتجربهی راکاستدی به استانداردهای پیشین خودش بازگردد و همچنین اعضای عالیرتبه و تصمیمگیرندهی برادران وارنر نیز کمی سیاستهای خود را دستخوش تغییر کنند تا به این شکل ایدههای بکر بازیسازهای با استعداد، قربانی سیاستهای اقتصادی مسئولینی که هیچ درکی از هنر و بازی کردن ندارند، نشوند.
نظر شما در رابطه با سرنوشتی که بازی Suicide Squad: Kill The Justice League به آن دچار شد چیست؟ از نظر شما تیم راکاستدی کجای راه را اشتباه رفته؟ آیا سیاستهای کورکورانه کمپانی WB را نیز این جریان مقصر میدانید؟