سری Metal Gear یکی از محبوبترین و تحسینشدهترین فرنچایزهای تاریخ بازیهای ویدیویی است. با ترکیبی منحصر به فرد از مخفیکاری، داستانگویی و استایل، سری اکشن جاسوسی هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) روایت درگیرکننده را با بحثهای فلسفی جدی و حس شوخطبعی خاص مخلوط میکند. علاوه بر این هر کدام از بازیهای این فرنچایز شامل باسفایتها عالی و تصمیمات هوشمندانه در طراحی میشوند. اگر عنوان دیگری وجود دارد که به شما اجازهی مخفی شدن در یک جعبهی مقوایی را میدهد، حتما آن را به ما معرفی کنید. با توجه به جدایی کوجیما از کونامی (Konami) و تعطیلی فعلی Metal Gear، تصمیم به بررسی تاریخچه این فرنچایز گرفتهایم. با گیم پالت همراه باشید.
تاریخچه سری Metal Gear؛ همه چیز از اینجا آغاز شد
اولین Metal Gear Solid در سال 1999 روانهی بازار شد، اما ابتدا بگذارید کمی شما را با سری Metal Gear بیشتر آشنا کنم. حماسهی Metal Gear منهای بخش Solid آن سالها قبل و در 1987 آغاز شده بود. این بازی بر روی پلتفرمهای MSX و NES عرضه شد. مخفیکاری بازی هنوز در سطح بسیاری سادهای بود و دشمنان تنها در صورتی به شما حمله میکردند که شما را دیده باشند. البته همین مخفیکاری ساده در زمان خود بسیار منحصر به فرد بود و همین المان باعث الهام گرفتن هیدئو کوجیما در خلق Metal Gear Solid شد. در دروانی که اکثر بازیها پلتفرمرهای ساید-اسکرولر بودند، Metal Gear شما را تشویق میکرد تا از دید دشمنان پنهان بمانید.
Metal Gear Solid
دوازده سال پس از انتشار Metal Gear، پلتفرم انقلابی سونی یعنی پلیاستیشن میزبان یکی از انقلابیترین بازیهای تاریخ بود. زاویهی دید از بالا به پایین، رادار موقعیت دشمنان بر روی صفحه، گیمپلی مخفیکاری سه-بعدی منحصر به فرد و گجتهای جذاب آن را به اثری کاملا متفاوت از بازیهای ویدیویی دیگر تبدیل کردند. عنوان Metal Gear Solid بازی هوشمندانهای بود و از بین بردن دشمنان نیازمند دقت و نقشهریزی زیاد بود. ساختهی کوجیما به تنهایی ثابت کرد که پلیاستیشن کنسولی برای بازیبازان است.
البته انتقاداتی به بازی وارد بود. بازی Metal Gear Solid برای داستانگویی بیش از حد بر روی گفتوگوهای رادیویی حساب باز میکرد و مدت زمان آن هم کمی کوتاه بود. با این حال Metal Gear Solid تا به امروز یکی از معدود بازیهایی است که تفکری خارج از چارچوب دارد. بازی ابایی از اشاره به گذشتهی داستانی غنی خود هم نداشت. بازیبازان مجبور بودند تا برای درک کامل داستان، نگاهی به روایت اولین Metal Gear بیندازند.
Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty
این بازی در بریتانیا با تاخیر مواجه شد تا به عنوان یک انحصاری پلیاستیشن، عرضهی کنسول ایکسباکس را سرکوب کند. Metal Gear Solid 2 با وجود دریافت تحسین منتقدان، به دنبالهای پر حاشیه تبدیل شد. Solid Snake، قهرمان بازی اول، جای خود را به Raiden داده بود. همچنین کوجیما حتی بیش از پیش با دیالوگهای گیجکننده به روایت داستان خود پرداخت. البته Metal Gear Solid 2 بازی بسیار با کیفیتی بود. گرافیک آن برای زمان خود درجه یک محسوب میشد. گیمپلی بازی هم هر چیزی که در مورد Metal Gear خوب بود را بهتر میکرد و شاهد هوش مصنوعی بهتر و طراحی مراحل گستردهتر بودیم.
Metal Gear Solid 2 همه چیز را بزرگتر کرد. همچنین مشخص شد که کوجیما از قربانی کردن محبوبیت برای اجرای بینقص ایدههای خود واهمهای ندارد. در حال حاضر با نگاه کردن به Sons of Liberty با بازی متناقضی روبهرو میشویم. با این حال Metal Gear Solid 2 در زمان خود یک اکشن ماجراجویی بلاکباستر نمادین بود. گروه The Patriots هم در این بازی به شهرت و محبوبیت رسیدند و شاهد زمینهچینیهایی برای داستان Metal Gear Solid 4 هم بودیم.
Metal Gear Solid 3: Snake Eater
در حالی که همه منتظر نبردی هیجانانگیز میان Snake، Liquid و The Patriots بودند، کوجیما تصمیم به ساخت یک پیشدنباله گرفت. Metal Gear Solid 3: Snake Eater در دوران جنگ سرد جریان داشت و روایتگر داستان Snake و پدر Liquid یعنی Big Boss بود. این بازی ریشههای The Patriots را به تصویر میکشید و شامل اتفاقات منجر به Metal Gear 1987 میشد. در واقع این بازی نقش Revenge of the Sith را برای کوجیما داشت.
البته Metal Gear Solid 3: Snake Eater هنوز هم شامل توقفهای زیادی در جریان گیمپلی میشد. کاتسینها و گفتوگوها فراوان بودند. صفحات منوها هم بخشی از زمان گیمپلی را به خود اختصاص میدادند. البته باز هم با طولانیترین Metal Gear تا آن زمان طرف بودیم و برای اتمام آن به بیش از 20 ساعت زمان لازم بود. به دور از ایرادات کوچک، Metal Gear Solid 3: Snake Eater دستاورد بزرگ دیگری برای کوجیما و کونامی بود. با توجه به جریان داشتن بازی در دوران جنگ سرد، این بار خبری از گجتهای پیشرفته و حتی رادار نبود.
سری Metal Gear بر روی کنسولهای دستی
در کنار نسخههای اصلی بر روی سیستمهای خانگی، Metal Gear چندین بازی فرعی را هم بر روی کنسولهای دستی منتشر کرده که درجات مختلفی از موفقیت را تجربه کردهاند. Metal Gear: Ghost Babel یک بازی برای کنسول Gameboy Color در سال 2000 بود که شباهتهایی به Metal Gear اصلی داشت. البته این بازی در غرب صرفا نام Metal Gear Solid منتشر شد و به نوعی نقش دنبالهای آلترنتیو برای Metal Gear 1987 را بازی میکرد. Metal Gear Ac!d و Metal Gear Ac!d 2 دو بازی در سالهایی 2005 و 2006 بودند که مبارزات کارتی و نوبتی را جایگزین اکشن معمول Metal Gear کردند.
اولین Metal Gear Solid واقعی بر روی کنسولهای دستی در سال 2007 و با نام Metal Gear Solid: Portable Ops منتشر شد. این بازی یکی از عناوین کنسول PSP بود و بار دیگر شامل Big Boss به عنوان شخصیت اصلی میشد. Portable Ops برای اولین بار یک سیستم Squad را این فرنچایز اضافه کرد که به شما اجازهی استخدام سربازان و استفاده از تواناییهای منحصر به فرد آنها را میداد. همچنین بازی شامل یک بخش چندنفره با استفاده از وای-فای میشد. یک سال بعد شاهد انتشار Metal Gear Solid: Portable Ops Plus بودیم که محتوای چندنفرهی جدیدی را به بازی اضافه میکرد.
Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots
پنج سال پس از رویدادهای Metal Gear Solid 2: Sons of Liberty، داستان Metal Gear Solid 4: Guns of the Patriots دنبالکنندهی Solid Snake است. Solid Snake به عنوان آخرین ماموریت خود قصد دارد تا دشمن دیرینهاش یعنی Liquid Snake را از بین ببرد. Guns of the Patriots با تحسین کمنظیر منتقدان روبهرو شد و تا به امروز از آن به عنوان یکی از بهترین بازیهای تاریخ پلیاستیشن 3 یاد میشود. نشریههای معتبر متعددی از جمله GameSpot آن را بازی سال خواندند. انتشار آن باعث رشد فروش قابل توجه کنسول پلیاستیشن 3 که در آن زمان حسابی از ایکسباکس 360 عقب بود شد.
یکی از مکانیکهای جدید گیمپلی بازی Psyche Meter نام داشته و با الهام از روانشناسی به هنگام مبارزات طراحی شده است. المانهای استرسزا مثل شکار شدن توسط دشمنان باعث پر شدن نوار Psyche میشوند. از عوارض جانبی پر شدن این نوار میتوان به کاهش دقت نشانهگیری Snake و احتمال از هوش رفتن او در صورت دریافت آسیب اشاره کرد. البته Snake ابزارهای جدیدی هم دارد که به او در ماموریتها کمک میکند. لباس OctoCamo میتواند ظاهر هر سطحی را به خود جذب کرده و کار دیدن Snake را برای دشمنان سختتر کند. در مجموع گیمپلی Metal Gear Solid 4 با نوآوریها و بهبود مکانیکهای قبلی به یکی از محبوبترینها در میان طرفداران تبدیل شد.
Metal Gear Rising: Revengeance
یکی از مشهورترین نسخههای فرعی که توسط استودیوی پلاتینومگیمز (PlatinumGames) توسعه یافته Metal Gear Rising: Revengeance است. اتفاقات این بازی چهار سال پس از Metal Gear Solid 4 جریان داشته و روایتگر داستان Raiden است. برخلاف نسخههای اصلی Metal Gear، این بار با یک بازی کاملا متفاوت در سبک هک-اند-اسلش طرف بودیم. شما در این بازی با یک شمشیر و سلاحهای مشابه دیگر باید کمبوهای مختلفی را اجرا کنید. Metal Gear Rising: Revengeance در سال 2013 منتشر شد و توانست نقدها و نمرات مثبتی را دریافت کند. گیمپلی متفاوت بازی از سوی بازیبازان ستوده شد و بازی از نظر تجاری هم موفق بود.
Metal Gear Solid 5: Ground Zeroes
این بازی نه یک اثر کامل، بلکه پیشدنبالهای برای Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain بود. در واقع Ground Zeroes اصالتا یک ماموریت برای The Phantom Pain بود. روند توسعهی طولانی بازی باعث شد تا کوجیما آن را به عنوان اثری جداگانه عرضه کند. مدت زمان کوتاه بازی با توجه به قیمت 40 دلاری آن، باعث دریافت نقدهای منفی شد. البته گیمپلی، گرافیک، داستان و مکانیکهای بازی توسط منتقدان ستوده شدند. یک نرمافزار همراه IOS و اندروید هم برای بازی منتشر شد که به شما اجازهی دسترسی به نقشهها و دستورهای iDroid را از طریق تلفن همراه میداد.
Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain
The Phantom Pain شما را به سال 1984، نُه سال پس از وقایع Ground Zeroes و 11 سال پیش از وقایع Metal Gear اصلی، میبرد. داستان بازی دنبالکنندهی Venom Snake و سفر او با افغانستان تحت کنترل شوروی است. مکانیکهای گیمپلی متنوع و به هم پیوسته، آزادی عمل بسیار بالای بازیبازان و روایت احساسی باعث شد تا Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain با تحسین شدید منتقدان روبهرو شود. البته نیمهی دوم نسبتا تکراری بازی و همچنین پایان نارضایتبخش باعث شد تا بسیاری این بازی را ناتمام بدانند. مسئلهای که با توجه به درگیریهای کوجیما با کونامی در آن زمان حالا مشخصتر به نظر میرسد.
Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain شامل یک سیستم ساخت پایگاه هم میشود که به بازیبازان اجازهی ساخت و توسعهی سلاحها و گجتهای مختلف را از طریق پایگاه خانگی آنها میدهد. بار دیگر یک نرمافزار اندروید و IOS به بازیبازان اجازهی کنترل این پایگاه را از طریق تلفنهای همراه میداد. هوش مصنوعی دشمنان بهبود یافته و شاهد آگاهی موقعیتی آنها هستیم. به این شکل که اگر بازیبازان از یک سلاح یا ابزار خاص به صورت مداوم استفاده کنند، دشمنان در رویاروییهای بعدی نسبت به آن سلاح دفاع بهتری خواهند داشت. متاسفانه این آخرین بازی کوجیما در فرنچایز Metal Gear بود و پس از آن شاهد جدایی او از کونامی بودیم.
Metal Gear Survive؛ پایانی بر سری Metal Gear
البته کونامی نمیتوانست فرنچایز Metal Gear را به حال خود رها کند. Metal Gear Survive حاصل توسعهی اولین بازی Metal Gear بدون دخالت کوجیما از دههی 90 میلادی است. پر بیراه نیست اگر بگوییم که با بدترین بازی تاریخ Metal Gear هم طرف هستیم. از نظر داستانی بازی در حد فاصل میان Metal Gear Solid 5: Ground Zeroes و Metal Gear Solid 5: The Phantom Pain جریان دارد. خبری از شخصیتهای مشهور فرنچایز نیست و در عوض دنبالکنندهی داستان Captian، یک سرباز MSF، هستیم. Captain وارد جهانی موازی شده و متوجه ویروسی عجیب میشود که مردم را به زامبی تبدیل میکند.
Metal Gear Survive با نقدهای شدیدا منفی روبهرو شد. بازیبازان و منتقدان نحوهی برخورد کونامی با این فرنچایز و فلسفهی طراحی Survive را مورد خشم خود قرار دادند. مخفیکاری در بازی به عنصری جانبی تبدیل شده بود و اکشن بازی هم ابدا رضایتبخش نبود. المانهای بقای بازی هم نه تنها به جذابیت بازی اضافه نکردند، بلکه به یکی دیگر از جوانب آزاردهندهی آن تبدیل شدند. Metal Gear Survive نه تنها باعث احیای کونامی نشد، بلکه حتی نام آنها را بیش از پیش برای بازیبازان خراب کرد.