اثر جدید بندای نامکو (Bandai Namco) یعنی بازی Scarlet Nexus، چند وقتی میشود که وارد رادار من شده است. سبک انیمهی جذاب و محیط آیندهنگرانهی آن بسیار جذاب به نظر میرسید. البته پیش از تجربهی بازی، هیچ چیزی از داستان یا گیمپلی آن نمیدانستم. خبر خوب این است که پس از به پایان رساندن Scarlet Nexus، میتوانم با خیال راحت بگویم که شاهد ارجیحت فرم به محتوا نیستیم. علاوه بر ظاهر جذاب، شاهد عنوانی با اکشن و داستان درگیرکنده هستیم. Scarlet Nexus روایت یک ماجرای علمی-تخیلی پیچیده است. در ادامه با نقد و بررسی آن همراه گیم پالت باشید.
شاید بازی Scarlet Nexus را ببینید و صرفا آن را یک بازی انیمهای دیگر بخوانید. اما انجام این کار اشتباه خواهد بود. این بازی یکی از جاهطلبانهترین پروژههای بندای نامکو طی سالیان اخیر بوده که سعی میکند دو ژانر اکشن و نقشآفرینی ژاپنی را با هم پیوند بزند. باید گفت که در این زمینه نسبتا به موفقیت تحسین برانگیزی هم رسیده است.
دنیا را نجات دهید
در ابتدای Scarlet Nexus میتوانید از بین دو شخصیت Yuito Sumeragi یا Kasane Randall یکی را انتخاب کنید. هر دوی این شخصیتها عضوی از OSF هستند. OSF یک گروه ضربتی ویژه بوده که از مردم در مقابل دشمنانی به اسم Others محافظت میکند. راستش را بخواهید Others در دستهی عجیبترین دشمنان تاریخ بازیهای ویدیویی قرار میگیرد. لازم به ذکر است که Scarlet Nexus در دنیایی آلترنتیو جریان داشته و اکثر جمعیت جهان شامل تواناییهای عجیب و غریبی هستند. OSF این افراد را گرد هم میآورد. به شخصه Kasane را انتخاب کردم و باید گفت که داستان شدیدا حول او، خواهرش و رابطهی میان آنها میچرخید.
در جهان آلترنتیو Scarlet Nexus، اتفاقات جالب دیگری هم در حال رخ دادن است. یک انقلاب در حال شکل گرفتن است، تئوریهای توطئه فضای عمومی را پر کردهاند و دنیا هم رو به پایان است. داستان بازی پر از پیچ و خم است. بیشتر از این چیزی نمیگویم، چرا که نمیخواهم حتی بخش کوچکی از داستان بازی اسپویل شود. صرفا بدانید که بازی شامل روایتی منحصر به فرد است که تا پایان شما را درگیر نگه میدارد. حتی یک بار هم احساس نکردم که حوصلهام از داستان بازی سر رفته است. مسئلهای که برای یک بازی انیمهای شدیدا خاص است.
اتصالات در مبارزات بازی Scarlet Nexus
چرخهی گیمپلی بازی Scarlet Nexus را میتوان جذاب و در عین حال کمی عجیب دانست. اکثر بازی شامل ماموریتهای نیمه-خطی میشود که توسط تکههای داستانی از هم جدا شدهاند. بازی شامل فازهای استراحت هم میشود. در این فازها میتوانید به همجوخهایهای خود هدایایی داده، روابطتان را تقویت کنید و قدرتمندتر شوید. تعامل شخصیتها با یکدیگر و زمانی که صرف کار بر روی روابط میکنید من را تا حد زیادی به یاد Persona انداخت. البته این جا خبری از محدودیتهای زمانی نیست. اهدای هدیه به افراد و گذراندن وقت با آنها، باعث میشود تا کمی در مورد پسزمینهی آنها هم یاد بگیرید.
Scarlet Nexus یک اکشن نقشآفرینی سوم-شخص است و شامل یکی از بهترین سیستمهای مبارزات در چند سال اخیر میشود. سیستم مبارزات شامل سه بخش اصلی میشود. این بخشها خود شامل قسمتهای کوچکتر هم میشوند. تواناییهای تنبهتن شما به دو شاخهی حملات سبک و سنگین تقسیم میشوند. با کمک تواناییهای فرا-روانی خود میتوانید با محیط تعامل کنید. همچنین میتوانید تواناییهای ویژهی همجوخهایهای خود را هم قرض بگیرید. چیزی که من را عاشق این سیستم کرده، نحوهی سازگاری و کارکرد این سه بخش با یکدیگر است. به خوبی میتوانید این سه قسمت را با هم ترکیب کنید تا جریان نبرد را به نفع خود تغییر دهید.
جریان مبارزات و ترکیب مکانیکها باعث شده تا دائما در حال بررسی محیط برای رسیدن به کمبوهای جالب باشید. در حالی که Scarlet Nexus شامل ویژگیهای مخصوص دوالسنس میشود، باید گفت که تا حدی توسط Returnal و Ratchet and Clank: Rift Apart لوس شدهایم. تریگرهای کنترلر در هنگام مبارزات دچار تنش میشود. همچنین وقتی ضربه میخورید و به زمین میافتید بازخورد ویژهای را حس خواهید کرد. با این حال به نظرم این تجربه در نهایت به تاثیرگذاری عناوین مذکور نیست.
یک نقشآفرینی ژاپنی یا یک قطعهی هنری؟
به نظرم سبک هنری Scarlet Nexus بسیار زیبا است. یا حداقل اکثر آن زیبا است. شخصیتها بسیار جذاب هستند و در تضاد کامل با آن هیولاهای کریه قرار میگیرند. افکتهای بصری به هنگام مبارزه هم رنگارنگ هستند. تنها بخش بصری بازی که کمی من را ناامید کرد، طراحی محیطهای آن بود. محیطهای بازی اکثرا خالی از زندگی و بیش از حد ساده هستند. باید گفت که از کاتسینهای کامیکبوکگونهی بازی هم بسیار لذت بردم. این کاتسینها ترکیبی از استوریبردها، تکههای انیمیشنی و نقاشی هستند و منجر به منحصر به فرد شدن بیش از پیش روایت بازی میشوند.
مکمل این شخصیتهای زیبا، یک موسیقی متن محشر است که حسابی شما را هیجانزده میکند. موسیقی الکترونیک بازی به هنگام مبارزات خون را در رگهای شما جاری میکند. آکوستیکهای آرامشبخش بازی هم مناسب فازهای استراحت و کمسروصداتر هستند. از نظر فنی باید گفت که مشکلی با بازی بر روی پلیاستیشن 5 نداشتم. البته مواردی کمی من را آزار داد. مینی-مپ بازی در اکثر مواقع بیمصرف بوده و دوربین هم در مواقعی شما را اذیت میکند. مثلا به هنگام مبارزات ممکن است شاهد گیر کردن دوربین پشت دیوارها باشیم. البته این موارد کوچک بودند و به ندرت هم رخ میدادند.
سخن پایانی
Scarlet Nexus یک بازی فوقالعاده لذتبخش است. بازی شامل داستانی جذاب، سیستم مبارزاتی کمنظیر و جلوههای بصری زیبا میشود. البته که دوست داشتم دوربین بازی کمی دقیقتر بود. همچنین محیطها میتوانستند از تنوع بیشتری برخوردار باشند. اما در مجموع باید گفت که شدیدا از وقتگذرانی با این شخصیتهای دوستداشتنی خشنود شدم. لذت زیادی در کشتن گلهای از هیولاها و پرداختن به روایت بازی وجود دارد. به شخصه بین سی تا سی و پنج ساعت را صرف تجربهی Scarlet Nexus کردم. با توجه به محتوای جانبی بازی، تا 50 ساعت میتوانید با این بازی خودتان را سرگرم کنید.
پیش از نوشتن این نقد داستان Yuito را هم آغاز کردم، اما فعلا باید آن را متوقف کنم. در حالی که با اثر بینقصی طرف نیستیم، مطمئنا بازیبازان حداقل از یکی از جوانب Scarlet Nexus راضی خواهند بود. از سیستم مبارزات اعتیادآور گرفته تا روایت علمی-تخیلی آن، مواردی زیادی برای لذت بردن در این بازی وجود دارند.