بازی Final Fantasy Tactics یکی از عمیقترین و هوشمندانهترین آثار نقشآفرینی تاکتیکی تاریخ است؛ روایتی از جنگ، سیاست و ایمان که در قالب نبردهایی استراتژیک و تصمیمهایی سنگین جان میگیرد.
بعید است که بازیباز باشید و نام مجموعه عناوین Final Fantasy را نشنیده باشید؛ مجموعهای است با تنوع بالا در نسخهها و داستانها. با این حال، حتی در این مجموعهی عظیم از روایات، بازیهایی هستند که مدتهاست با وجود محبوبیت، به دست چرخهی روزگار گرفتار آمده و از خاطرهی جمعی اکثر بازیکنان عبور کردهاند.
در سال 1997 میلادی، اثری از دنیای خیالانگیز Final Fantasy پا به واقعیت نهاد: بازی Final Fantasy Tactics. این عنوان در قلب بسیاری از طرفداران قدیمی این فرنچایز، جایگاهی خاص دارد. امروز در این مقاله نگاهی به Final Fantasy Tactics: The Ivalice Chronicles خواهیم انداخت؛ بازنگری بر عنوان منتشرشده در سال 1997 میلادی که پا به سال 2025 گذاشته است.
آیا این بازی در سال 2025 نیز میتواند همان احساسات و همان سطح کیفی که در قرن پیش داشت، دوباره نمایش دهد؟ با گیمپالت همراه باشید تا سوار بر چوکوبو، در دنیای پرتنش و درگیر Ivalice سفر کنیم و جواب این سؤال را بیابیم.
ایستاده بر اصول

اگر بخواهید مجموعه بازیهای Final Fantasy را توصیف کنید، با کلمهی «تراژدی» میتوان آن را تعریف کرد؛ درد، رنج و حماسه، فاکتورهای اصلی روایت تمام فاینال فانتزیها بودهاند و این اثر نیز مستثنا نیست.
بیایید نگاهی به ساختار روایت و داستان بازی Final Fantasy Tactics بیندازیم:
بخش داستانی بازی Final Fantasy Tactics. در چهار چپتر روایت میشود و شخصیتی به نام Ramza Beoulve توسط یک وقایعنگار به ما معرفی میگردد. روایت بازی از زاویه دید دانای کل (همان وقایعنگار داستان) است.
Final Fantasy Tactics از یک سال جلوتر آغاز میشود؛ جایی که رمزا اکنون یک مزدور جاافتاده است و همراه با گروهی برای حفاظت از شاهدخت استخدام و اعزام میشود. در کوران نبرد، شاهدخت دزدیده میشود و رمزا، هویت فردی که او را به گروگان برده است، میشناسد: دوستی قدیمی که تصور میکرد مرده است.
داستان به یک سال قبل بازمیگردد: رمزا اکنون یک تازهکار در آکادمی شوالیههای ستارهی شمالی است که مأموریت سرکوب افراد و رهبران شورشی با نیت سوء نسبت به تاج و تخت را بر عهده دارد. پادشاهی، بهدلیل شکست در جنگی ۲۵ ساله و حضور شاهی رنجور و ضعیف، در آستانهی فروپاشی و هرجومرج قرار گرفته است.
رمزا برای نجات یک گروگان از دست شورشیان اعزام میشود و اوضاع به وخامت میکشد و کار بالا میگیرد. چپتر نخست با یک فاجعه پایان مییابد و به زمان حال بازمیگردیم.

بازی در هر چهار چپتر از ساختار سهپردهای بهصورت جزء و کل استفاده میکند؛ به این معنا که این ساختار هم در درون خود چپترها بهعنوان یک داستان مستقل لحاظ شده و هم بهصورت کلی، بهعنوان بخشی از چهار قسمت داستان، از این ساختار پیروی میکند. Square Enix به بهترین شیوه از این ساختار روایی بهره برده است.
بازیهای نقش آفرینی زیادی در این سبک و دیگر سبکها از این ساختار بهره میبرند، و با این حال، حتی با وجود قدیمی بودن این نسخه از فاینال فانتزی، نسبت به دیگر رقبا و حتی در درون خود فرنچایز، سطح بالاتری از روایت و ساختارمندی را ارائه میکند.
لازم به ذکر است که این نسخه ریمستر شده، بر اساس محتویات عنوان اصلی و بعضی از محتویات نسخهی PSP بازسازی شده است؛ موارد داستانی نسخهی PSP نیز در اینجا حاضر هستند.
تاکتیک از آن توست
اگر نسخه های ۱۳ الی ۱۶ بازی فاینال فانتزی را تا به حال بازی کرده باشید، متوجه شدهاید که در هر نسخه، فاینال فانتزی سمتوسوی اکشنتری به خود گرفته است؛ تا جایی که فاینال فانتزی ۱۶ برای توسعهی بخش مبارزات بازی، سراغ طراح مبارزات DMC V رفت و اکنون فاینال فانتزی اکشنتر از همیشه شده است.
اما در فاینال فانتزی تاکتیکی این جنس از اکشن وجود ندارد، چرا که گیمپلی بهذات متفاوت است؛ با عنوانی در سبک تاکتیکی و با مبارزاتی نوبتی روبهرو هستیم. در درجهی اول، شما محدودیت نفرات برای هر مبارزه دارید؛ به این معنا که باید جایگاه، قدرت و رستهی نظامی موردنظر را تعیین کنید و نیروها را بر اساس نیاز خود وارد زمین مبارزه کنید. بسته به نیازتان میتوانید از انواع مشاغل بهره ببرید: از عیار گرفته تا جادوگر سیاه. بازی محدودیتی در رستههای نظامی ندارد؛ اما این رستهها در چارچوبی به نام «مشاغل» طبقهبندی شدهاند.
این مشاغل، بنیان کلیدی گیمپلی و پیشرفت در بازی هستند. اما این مشاغل چه هستند؟
در بازی Final Fantasy Tactics شما با دو شغل اصلی مواجه هستید: Squire و Chemist. این مشاغل، پایهی اصلی تمام دیگر مشاغل حاضر در بازیاند. با رشد در این دو شغل، دیگر مشاغل قابل دسترسی میشوند؛ اما این بهمعنای پایان کار با این دو شغل نیست. برای بعضی از مشاغل، نیاز است که سطوح بالایی از این مشاغل پایه و دیگر مشاغل داشته باشید که الزاماً بد نیست. با این حال، اگر نخواهید مدت زیادی را در شغلی که موردعلاقهتان نیست بگذرانید، بازی اندکی برایتان سخت خواهد شد.

در سیستم مشاغل، برای رشد و ارتقا از Job Points (به اختصار JP) بهره گرفته میشود. هرچقدر از شغل خود در مبارزات بیشتر استفاده کنید و مهارتهای مرتبط با آن شغل را بیشتر بهکار ببرید، شانس ارتقا در سطح آن شغل و بهطبع آن، دسترسی به مقادیر بالای JP راحتتر میشود. با این وجود، در هر شغل ردهای از مهارتهای مرتبط وجود دارد که نیاز به JP دارد و این مهارتها گران هستند و میزان بالایی از JP را طلب میکنند.
این مسئله، و همچنین سختی کلی بازی در رابطه با ارتقای سطح و کسب JP، حتی در پایینترین درجهی سختی بازی، کار را برای پیشروی در داستان و رشد نفرات نظامیتان دشوار میکند.
جدای از سیستم و مکانیکهای مرتبط با مشاغل و JP، بازی فاینال فانتزی تاکتیکی از یک سیستم سطحبندی نیز برای شخصیتها بهره میبرد که برخلاف سیستمهای ذکرشده، صرفاً با مبارزه در نبردها ارتقا و رشد مییابد. این سیستم سطحبندی اتوماتیک که برای شخصیتها تدارک دیده شده، بر میزان قدرت، جادو، نوار سلامت و دیگر مقادیر کلیدی قدرتهای فیزیکی و جادویی قهرمانان ما اثرگذار است.
در بطن مبارزات، بهطور کلی دو ابزار کلیدی وجود دارد: جادو و شمشیر. شما با جادو امکان اجرای حملات از راه دور را دارید و در عین حال، میزان قابلتوجهی از آسیب را به دشمن وارد میکنید. از سمت دیگر، شمشیر (و در کل تسلیحاتی مانند کمان، عصا و دیگر تسلیحات) نیاز به نزدیک شدن به دشمنان و اعمال حمله به یک یا دو کاشی مجاور در کاشیای که شخصیت در آن قرار دارد دارد.
با این حال، جادو برتری قابلملاحظهای در مبارزات دارد. این برتری تا جایی است که در سه یا چهار نوبت، صرفاً با قرار دادن تعداد زیادی جادوگر و تعداد اندکی نیروی دفاعی برای محافظت از آنها، میتوانید تمام دشمنان را پاکسازی کنید. این برتری، با وجود عالی بودنش، احساس ناهماهنگی نسبت به نیروهای مسلح به تسلیحات سرد ایجاد میکند.
در Final Fantasy Tactics، جدای از همراهانی که شما معین میکنید، همراهانی تحت عنوان «مهمان» در نبردهای شما حضور خواهند داشت. این همراهان بسته به شرایط روایی بازی، به گروه مبارزات شما وارد یا خارج میشوند. با وجود قدرت زیادی که این شخصیتها دارند، هوش مصنوعی قدرتمندی ندارند و ممکن است در مبارزات باعث ایجاد موقعیتی سختتر شوند (هرچند برخلاف همراهان شما، اگر بمیرند بهسادگی احیا میشوند).

از دیگر بخشهای گیمپلی بازی فاینال فانتزی تاکتیکی، مکانیزم احیا و مرگ است. در حین نبرد، اگر نیرویی بمیرد، با جادوها یا آیتمهایی مانند Phoenix Down امکان احیای اعضای گروه خود را دارید؛ در غیر این صورت باید در سه راند تمام دشمنان را شکست دهید، وگرنه آن شخصیت برای همیشه از بین میرود و تمام پیشرفتهای آن نیز از دست میرود. در این صورت باید شخصیتهای جدیدی را از گیلدهای حاضر در شهرها استخدام کنید.
صحبت از گیلدها شد؛ در هر شهر یک گیلد، یک فروشنده و یک کاروانسرا وجود دارد که به شما امکان دسترسی به موارد بسیاری را خارج از مبارزه میدهد. در گیلدها میتوانید نفرات حاضر را ببینید و در صورت نیاز آنها را استخدام کنید. بر اساس میزان شجاعت و ایمانی که به آنها اختصاص داده شده، میتوانید با صرف مقدار قابلقبولی از ارز درون بازی (که gil نام دارد) آنها را استخدام، تجهیز و رشد دهید.
کاروانسراها محل کوئستهای فرعی بازی تحت عنوان Errands هستند. میتوانید بسته به مدت و نفرات موردنیاز هر مأموریت، افرادی را جهت کسب پول، آیتم و البته تجربه، از گروهتان جدا کرده و مدتی به مأموریت بفرستید. همچنین در کاروانسراها امکان شنیدن انواع شایعات دربارهی وضعیت حال پادشاهی وجود دارد که توضیحاتی به بازیکن میدهند.
فروشندهها نیز مانند دیگر عناوین فاینال فانتزی، آیتمهای موردنیازتان را میفروشند. با این حال، هر شهر آیتمهایی دارد که در دیگر شهرها موجود نیست و برای خرید آن آیتمها باید به شهر دیگر سفر کنید.
گرافیک، قابل قبول اما قدیمی
Square Enix در چند سال اخیر، عناوین متعددی را با گرافیکهای پیکسلی و دوبعدی عرضه کرده است؛ از مجموعهی Bravely Default گرفته تا ریمیک Dragon Quest II-III. تمام این بازیهایی که در این مدت منتشر شدهاند، با وجود گرافیک پیکسلآرت و دوبعدی بودن، چشمنواز بودهاند.
با این وجود، در ریمستر بازی فاینال فانتزی تاکتیکی کمترین زحمت ممکن برای بهروزرسانی گرافیک کشیدهاند. به عبارتی دیگر، صرفاً دستی به سر و روی بازی کشیده و سپس قابلیت پشتیبانی از رزولوشنهای بالا و صفحات نمایش عریض را به آن افزودهاند.
کیفیت تکسچرها و مدل شخصیتها با وجود بهروز بودن، آن رنگ و لعابی که در دیگر عناوین Square Enix دیده میشود را ندارد و برای بازیای که مدتزمان زیادی از عرضهاش گذشته، قابلقبول شمرده نمیشود.
با این حال، این بهمعنا نیست که گرافیک هنری بازی ضعیف است؛ بلکه برعکس، طراحی محیطها زیباست، شخصیتها به چشم مینشینند و مدلسازی دوست و دشمن واقعاً عالی کار شدهاست. بعضاً لحظاتی هست که میخواهید چوکوبوهای دشمن را آخر از همه شکست دهید، چرا که بسیار بامزه طراحی شدهاند.

با این حال، همانطور که پیش از این ذکر شد، این کیفیت گرافیک با زمانی که در آن زندگی میکنیم همخوانی ندارد و نباید قابلقبول باشد.
از منظر گرافیک فنی نیز مطابق انتظار، با پورتی مناسب در پلتفرم PC روبهرو هستیم: فریمریت ثابت بر روی ۶۰ فریم، پشتیبانی از نمایشگرهای عریض و عدم حضور هر نوع استاتر یا باگ، یک پورت آبرومندانه از Final Fantasy Tactics را به پلتفرم PC آورده است. با این وجود، تنها یک مشکل در بازی مشاهده کردم که بهعبارتی، آزاردهنده بود.
در گیم پلی تاکتیکی بازی فاینال فانتزی جدید شما در بازی امکان تغییر زاویهی دوربین در حین مبارزات را دارید؛ در اصل، در چهار جهت اصلی قطبی امکان تغییر زاویه وجود دارد تا نیروهایتان را بهدرستی حرکت دهید. اما امکان این را ندارید که دقیقاً از تمام جهات بتوانید مکان مبارزه را تماشا کنید.
این مسئله در مکانهای تودرتو یا مکانهایی که ساختمان در خط سیر شما قرار دارد، بسیار خودش را نشان میدهد و امکان حرکت دقیق نیروها را از شما میگیرد. آرزو داشتم که امکان تغییر زاویهی دید میدان مبارزه بهصورت ۳۶۰ درجه وجود داشت و بهصورت قطبی در بازی قرار نمیگرفت.
نمایی از نقشه شطرنجی نبرد در Final Fantasy Tactics با شخصیتها و واحدهای مختلف
موسیقی، صداگذاری و لوکالیزیشن، آنچه همه خوبان دارند، تمامش را نداری!
اگر بخواهم از نقاط قوت بازی بهصورت یک لیست نام ببرم، موسیقی و صداگذاری بازی در صدر آن لیست قرار میگرفت. موسیقی بازی بسیار زیباست؛ نوای پیانو که روحتان را به بطن احساس صحنه پیوند میزند، ریتم و تمپوهای بلند و کوتاه که حس آرامش و اضطرار را زنده میکند، و نوای ویولن که شما را در قارهی Ivalice جای میدهد و محسورتان میکند.
صداگذاری ژاپنی و انگلیسی بازی نیز کم از موسیقیاش ندارد. این دو نسخه از صداگذاری، توأماً هماهنگی خود را با دیالوگ و احساس حاضر در صحنه حفظ کردهاند و عمقی را به بازی میافزایند که در نسخهی سال ۱۹۹۷ وجود نداشت؛ جنبهی روایی و احساسی بازی را بهطرزی معنادار ارتقا میبخشند.
اما در مبحث لوکالیزیشن (ترجمهی بازی)، اندکی بازی برای مخاطب امروزی سخت است. چرا که مهم نیست انگلیسیزبان باشید یا فردی باشید که انگلیسی را بلد است، متن بازی بهغایت سختخوان است و از اصطلاحات و واژگان نسبتاً قدیمی و درباری استفاده میکند. این مورد با فضای روایی داستان قابل درک است، اما با توجه به ردهی سنی مخاطبان بازی که از نوجوانان تا بزرگسالان را در بر میگیرد، شاید بهتر بود برای مخاطب امروزی، از انگلیسی مدرنتر و سادهتری استفاده میشد. چرا که بعضی مواقع احساس میکردم در حال شنیدن و خواندن دیالوگی از اواخر دوران شکسپیر هستم!
جمعبندی؛ میراثی تاکتیکی، در زمانهای دیگر
ناشر بازی (Square Enix) نسخه PC این اثر را به منظور نقد و بررسی در اختیار رسانه گیم پالت قرار داده است.

Final Fantasy Tactics: The Ivalice Chronicles نه صرفاً یک بازسازی، بلکه بازگشتی است به یکی از پیچیدهترین و عمیقترین روایتهای تاکتیکی تاریخ بازیهای ویدیویی. اثری که با ساختار سهپردهای منسجم، شخصیتپردازی چندلایه و دنیایی پرتنش، هنوز هم میتواند مخاطب امروزی را درگیر خود کند، البته اگر از برخی سختگیریهای گیمپلی و زبان سنگین روایت عبور کند.
در بخش گیمپلی، سیستم مشاغل و مبارزات نوبتی همچنان ستون فقرات تجربهی بازی فاینال فانتزی جدید هستند؛ پیچیده، پاداشمحور و گاه خستهکننده، اما در نهایت پاداشدهنده برای بازیکنانی که به عمق آن فرو میروند. در کنار آن، موسیقی و صداگذاری بازی، تجربهای احساسی و سینمایی خلق میکنند که حتی در غیاب گرافیکی مدرن، بار احساسی روایت را به دوش میکشند.
با این حال، ریمستر حاضر در بخشهایی چون گرافیک فنی و زاویهی دید دوربین، از استانداردهای امروزی عقبتر است و لوکالیزیشن سنگین و گاه دشوار آن، ممکن است برخی مخاطبان را از تجربهی کامل بازی بازدارد.
در نهایت، بازی Final Fantasy Tactics: The Ivalice Chronicles همچنان اثری ارزشمند است؛ نه بهخاطر آنچه امروز ارائه میدهد، بلکه بهخاطر آنچه در گذشته ساخته و هنوز هم میتواند الهامبخش باشد. اگر آمادهاید تا درگیر یک روایت سیاسی-نظامی پیچیده، گیمپلی چالشبرانگیز و دنیایی پر از تضاد شوید، نسخه جدید بازی فاینال فانتزی هنوز هم میتواند شما را غافلگیر کند.
نقد و بررسی
Final Fantasy Tactics: The Ivalice Chronicles
بازی Final Fantasy Tactics: The Ivalice Chronicles یک بازگشت تاکتیکی به قلب فرنچایز فاینال فانتزی است؛ با روایتی پیچیده، موسیقی احساسی، و گیمپلی نوبتی عمیق. اگرچه گرافیک فنی آن قدیمی مانده و لوکالیزیشن سنگین ممکن است مخاطب امروزی را خسته کند، اما طراحی هنری، سیستم مشاغل و صداگذاری قدرتمند، تجربهای ارزشمند را رقم میزنند. این ریمستر، با وجود کاستیهایش، هنوز هم میراثی قابل احترام از دوران طلایی تاکتیکها را زنده نگه میدارد
مثبت
- روایت پیچیده و ساختارمند
- سیستم مشاغل تاکتیکی
- موسیقی احساسی و تأثیرگذار
- صداگذاری دو زبانه با کیفیت
- پورت فنی مناسب برای PC
منفی
- گرافیک فنی قدیمی
- زاویه دید محدود در مبارزات
- لوکالیزیشن سنگین و دشوار
- سختی ارتقا در سیستم JP
- هوش مصنوعی ضعیف مهمانها
