اگر شما هم از بازیکنان بازی Prince of Persia: The Lost Crown بودهاید، پس حتماً میدانید که روایت داستانی غنی این نسخه چه ارزشی دارد و چه پایان همه جانبهای را رقم زد. اگر به طور کلی متوجه داستان بازی شاهزاده ایرانی نشدهاید، این مقاله را از رسانه گیمپالت دنبال کنید.
عناوین مترویدوانیا بهعنوان ژانری که معمولاً به محیط و داستانهای غنی وابسته است، یک محصول بزرگ در این ژانر نه تنها باید بازیکنان را تشویق کند تا دنیای خود را از طریق مکانیزمهای گیمپلی، بلکه از طریق بخش روایی که خود در آن دخیل هستند نیز کشف کنند. خوشبختانه، بازی Prince of Persia: The Lost Crown دقیقاً همین کار را انجام میدهد و با وجو برخی از مکانیکهای پلتفرمینگ جذابش، وجود چند ایده ویژه نوآورانه، طراحی عالی در سطح درجه یک و روایتی جذاب که همیشه بازیکن را وادار میکند که به سمت جلو حرکت کند.
داستان بازی شاهزاده ایرانی در نیمه دوم امپراتوری ایران باستان روایت میشود. در طول این بازی، بازیکنان کنترل شخصیتی به اسم سارگون، که جوانترین عضو گروه سربازان نخبه ملی، یعنی گارد The Immortals (گارد جاویدان هست را در دست میگیرند. بسیار شبیه به گیم پلیای که ارائه میشود، روایت بازی Prince of Persia: The Lost Crown نسبتاً ساده شروع می شود و هر چه بازیکنان پیش میروند، داستان پیچیدهتر خواهد شد و به یک پایان بزرگ منجر میشود که مطمئناً ارزش وقت گذاشتن را دارد.
پس از یک دوره آموزشی کوتاه، بازی Prince of Persia: The Lost Crown ملکه تومیریس (Queen Thomyris)، ملکه ایران باستان و پسرش، شاهزاده غسان، را به بازیکن معرفی میکند. در حالی که سارگون و بقیه اعضای گروه The Immortals پیروزی اخیر کسب شده خود را جشن میگیرند، شاهزاده غسان توسط آناهیتا (Anahita)، مربی سارگون، ربوده میشود او را به کوه قاف، قلمرویی از قدرت اسرارآمیز و محل استراحت پرنده سیمرغ (یکی از خدایان ایران باستان و موجود افسانهای) میبرد.
سارگون که در تلاش است تا با محیط جدید خود کنار بیاید، برای مقابله با آناهیتا و آزاد کردن شاهزاده غسان به کوه قاف میرود و مانتیکور جهاندار را میکشد تا به مکان او دسترسی پیدا کند. درست زمانی که سارگون شروع به رویارویی با آناهیتا میکند، رهبر گروه جاودانهها یا همان Immortals، یعنی وهرام (Vahram)، ناگهان ظاهر میشود و با خونسردی کامل شاهزاده غسان را به قتل میرساند و سارگون را در تا آخرین ذره از جانش کتک میزند و او را از بالا به پایینترین اعماق کوه قاف پرت میکند.
در حین حضور در اعماق کوه قاف، بازیکنان در بازی Prince of Persia: The Lost Crown همراه با شخصیت سارگون با پیرمردی عجیب آشنا میشوند که به او میگوید اگر به گودال شنهای ابدی برود، ممکن است بتواند سرنوشت شاهزاده غسان را تغییر دهد، اما برای انجام این کار، ابتدا باید پرهای بیشتری از سیمرغ افسانهای را جمعآوری کند که هر کدام به او یک توانایی جدید دنیوی میبخشد. سارگون با پرهای در دست خود، در نهایت به درون گودال میرود و با خدای مار یعنی اژدها (Azhdaha) روبرو میشود که به سارگون میگوید برای پیروزی باید توجه چهار نگهبان آسمانی را جلب کند.
در طول راه، سارگون متوجه میشود که وهرام به اعضای گروه جاودانهها دروغ گفته است و به آنها میگوید که سارگون کسی است که شاهزاده را کشته است. در حالی که نیث (Neith) و آرتبان (Arteban) دروغهای وهرام را باور نمیکنند، بقیه جاودانهها واقعا فکر میکنند که قتل شاهزاده غسان توسط سارگون اتفاق افتاده که همین امر باعث رویارویی بین سارگون، منولیاس (Menolias) و ارود (Orod) میشود. سارگون در سفر خود از میان کوه قاف، با نسخه جوانتر وهرام نیز آشنا میشود که به نظر میرسد در جایی از زمان گم شده است. با وجود خیانت نسخه بزرگتر وهرام، اما سارگون با وهرام جوان رابطه دوستی برقرار میکند.
هنگامی که چهار نگهبان آسمانی ظاهر و قدرت آنها در بازی Prince of Persia: The Lost Crown فعال میشوند، سارگون توانایی بازگشت به گذشته را پیدا میکند و درست در زمان مناسب برای نجات جان شاهزاده غسان می رسد. با قدرت پرهای سیمرغ که اکنون در کنار اوست، سارگون میتواند این بار مبارزه بسیار گستردهتری علیه وهرام انجام دهد و او را مجبور به عقبنشینی کند، اما نه قبل از اینکه آناهیتا را بکشد. در اینجا سارگون از گذشته غمانگیز وهرام باخبر میشود. اینجا به نوعی داستان بازی شاهزاده ایرانی ما را شگفت زده میکند زیرا وهرام در واقع پسر داریوش بزرگ و شاهزاده برحق ایران بود، اما در مراسم تایید او با حضور سیمرغ، پدر و پسر در کمین تومیریس قرار میگیرند که او موفق میشود داریوش را بکشد و سیمرغ را نابود کند.
در ادامه داستان بازی شاهزاده ایرانی، مشاهده میکنیم که سارگون با دانستن گذشته پر درد وهرام، اکنون کمی بهتر میل او به قدرت نهاییاش را درک میکند. او حالا یک بار دیگر به دنبال وهرام میرود تا سعی کند او را نجات دهد. سارگون متوجه میشود که وهرام بر سر قبر پدرش، داریوش شاه نشسته است، اما قبل از اینکه بتواند به او برسد، وهرم ناپدید میشود و سارگون را ترک می کند تا با جسد زنده شده پدرش، یعنی داریوش بزرگ، مبارزه کند. پس از شکست دادن داریوش، سارگون وارد نبرد نهایی علیه وهرام میشود که اکنون قصد دارد قلب سیمرغ را تصرف کند تا بتواند واقعیت را آن طور که میخواهد، شکل داده و تغییر دهد.
پس از یک نبرد طولانی و سراسر اکشن در بازی Prince of Persia: The Lost Crown ، سارگون موفق میشود وهرام را شکست دهد و وهرام با دیدن آسیبهایی که میخواست به او وارد شود، ترجیح داد خودش را قربانی کند و قلب سیمرغ را پس بدهد. با تمام این اوصاف، در نهایت شاهزاده غسان در تخت جمشید تاج و تخت خود را بر زمین میگذارد و سارگون ملکه تومیریس را مجبور میکند تا به جنایات خود اعتراف کند. درست قبل از پخش تیتراژ، سارگون وهرام جوان را همراه با نیث و آرتبان میبیند که قول میدهند از شاهزاده غسان مراقبت کنند. سپس سارگون به سمت غروب خورشید می رود که مقصد نهایی او نامشخص است.
اگر شما مخاطبان عزیز با سری بازی شاهزاده ایرانی آشنا نیستید، اکنون فرضت مناسبی است تا تاریخچه بازی Prince of Persia را مطالعه کنید. به علاوه اگر به جمع آوری تروفیهای بازی و پلاتنیوم کردن آن علاقهمندید، پیشنهاد میکنم راهنمای قدم به قدم و همچنین راهنمای تروفی بازی شاهزاده ایرانی را از دست ندهید.
حرامزاده ها در نهایت پسر داریوش تاج و تختش و داده به کوسان ساراگوز داریوش و شکست داده ای بی شرف یوبیسافت