بعد از سالها کمپانی یوبیسافت نسخهی جدید از مجموعهی بازی شاهزاده ایرانی منتشر کرده است. عنوانی که اینبار بازیکن در نقش خود شاهزاده نیست. نو نواری از این بازی چکه میکند. با گیمپالت همراه باشید تا با هم Prince of Persia: The Lost Crown را زیر تیغ نقد و بررسی ببریم و همینطور بهرهای که این عنوان از اساطیر پارسی وام گرفته را بسنجیم.
بازیهای رایانهای یکی از مناسبترین رسانهها برای روایت اسطورهها است. شاید اگر از گیمرهای امروزی دربارهی اساطیر یونان یا اسکادیناوی بپرسید، به گسترهی وسیعی از پرسشها پاسخ خواهند داد. همهی ما با کریتوس از دنیای مردگان تا بالای کوه المپ سفر کردهایم و بعد از آن به سرزمین وایکینگها رفتیم و با اودین و تور نوشیدیم و گپ زدیم. تاثیر این رسانه در دانش اساطیری مورد نظرم، به وضوح پیدا است.
در این سوی دنیا اما اسطوره در صندوقی خاک گرفته، دست نخورده باقی مانده است. در دنیایی که رسانهی بازیها نقش حائز اهمیتی در انتقال فرهنگ ایفا میکند، در کتابهای درسی ما حتی اثری از اسطوره نیست. قصههای زیبایی که خود را به هر دری میزنند تا شنیده شوند. حالا بعد از سالها کمپانی یوبیسافت نسخهی جدید از مجموعهی محبوب شاهزاده ایرانی منتشر کرده است. عنوانی که اینبار بازیکن در نقش خود شاهزاده نیست. نو نواری از این بازی چکه میکند. با گیمینپالت همراه باشید تا با هم Prince of Persia: The Lost Crown را زیر تیغ نقد و بررسی ببریم و همینطور بهرهای که این عنوان از اساطیر پارسی وام گرفته را بسنجیم.
بازی شاهزاده ایرانی؛ متروبدوانیای دو بعدی
عنوان Prince of Persia: The Lost Crown در ژانر مترویدونیا و دو بعدی است. ژانری که این روزها کمپانی یوبیسافت کمتر به آن مشهور است. داستان بازی نیز حول محور یکی از اعضای گروه سربازان جاویدان به نام سارگان میچرخد. بعد از جنگی که از سوی سرزمین کوشانی به سرزمین پارس تحمیل میشود، پسر ملکه تایمریس، شاهزاده حسن ربوده میشود. پس ارتش اردشیر، سارگان و مبارزان جاویدان برای نجات شاهزاده روانه یکوهستان قاف میشوند. کوهی که نه تنها از مقدسترین نقاط سرزمین پارس است بلکه در روایت بازی، باشکوهترین شهر تاریخ پارس نیز در آنجا بنا شده بود. در راه نجات شاهزاده حسن، سارگان باید در خرابهها و گوشه کنار قاف طلسم شده بگردد و با پی بردن به راز کوهستان، به اصل ماجرا برسد و شاهزاده و سرزمین پارس را از اهریمن نجات دهد.
به طور کلی در بازیهای ژانر مترویدونیا، از آنجایی که سکوبازی یکی از عناصر مهم و ستونهای دیزاین است، حرکت شخصیت بازیکن جدا از بقیه مکانیکها و سیستمها بسیار حائز اهمیت است. در بازی شاهزاده ایرانی نیز این موضوع صادق است.
یک روش جالب و کارآمد سنجش کیفیت مکانیکهای مختلف بازیها، بررسی آن به تنهایی است. به این معنا که بازی را از همهی مکانیکها و عناصر دیگر بزدایید و مکانیک مدنظر را به تنهایی بررسی کنید. به عنوان مثال حرکت در بازیهای Ori را در نظر بگیرید. اگر اجزای مختلف بازی، عناصر بصری، دشمنها، موسیقی را از آن جدا کنید، حرکت به عنوان شخصیت بازیکن در محیط خالی بازی همچنان لذت بخش است. این موضوع تا حد خیلی خوبی در Prince of Persia: The Lost Crown نیز وجود دارد. بالا و پایین پریدن در گسترهی بازی به همراه انیمیشنهای جذاب حرکات سارگان در کنار کنترل با پاسخگویی دقیق بازی حس خوبی در بازیکن القا میکنند.
همین موضوع به ظاهر ساده و ابتدایی، مهمترین عنصری است که کیفیت یک بازی آن هم در ژانر مترویدونیا را مشخص میکند. ساعتها (حدود ۲۵ ساعت) در نقشهی بازی مشغول گشت و گذار و جستجو خواهید بود. حالا تصور کنید که حرکت که لازمهی این کار است، اختلال داشته باشد. تمامیت تجربهی بازی متزلزل خواهد شد.
همانطور که پیشتر اشاره کردم سکوبازی عضو جدا نشدنی ژانر بازی شاهزاده ایرانی است و روان بودن حرکت صرفا حکم نتهای موسیقی است که طراحی مرحله باید با آن سمفونی بنوازد. زمانی که از یک سوی تصویر حرکت را آغاز میکنید، ریتم فشردن دکمهها و به واسطهی آنها، حرکات سارگان میان موانع مختلف بازی، آهنگ لذت بخشی دارند. در ازای هر سه بار پریدن، یک فاصله است و پرش چهارم. عناصر مرحله طوری کنار یکدیگر چیده شدهاند که میان بالا و پایین کردنها سکته و وقفهای نمیافتد. نتیجهی این موضوع خسته نشدن بازیکن از اساسیترین فعالیت بازی یعنی گشت و گذار است. در نظر داشته باشید که ویژگیهایی که از آنها یاد کردم به عنوان اساس ژانر و طراحی سکوبازی است و Prince of Persia: The Lost Crown به خوبی ابتداییترین پیشنیاز ژانر را برآورده کرده است.
اگر هر مرحله را به بخشهای مختلف یا به اصطلاح یک صفحه تقلیل دهیم، در هر صفحه تکههایی وجود دارد که به درستی هر کدام سناریوی مشخصی دارند. کیفیت این تکهها یا به اصطلاح Chunk ضربآهنگ (Pace) بازی را شکل میدهند.
در شاهزاده ایرانی ضربآهنگ بازی روند مناسبی به واسطهی این تکهها پیدا کرده است؛ سناریوی یکی از این تکهها عبور از موانع به واسطهی ایجاد سکوهای موقتی با شلیک تیر و کمان است و سناریوی تکهی دیگر، صرفا شکست دادن چند دشمن. ضرب آهنگ خوب بازی نتیجهی کمیت و کیفیت هرکدام از این تکهها است. این تکهها در هر مرحله با فضای کلی مرحله و تواناییهایی که در اختیار بازیکن است همخوانی دارند که در نتیجهی آن، شاهد تنوع خیلی خوب مراحل مختلف بازی هستیم.
سارگان جنگجوی جوان و ماهری است که حدود توانایی او همان ابتدای بازی به نمایش در میآید. سلاح او دو شمشیر خمیده است با نامهای قیس و لیلا. مبارزه در Prince of Persia: The Lost Crown همانطور که از مجموعه شاهزاده ایرانی برمیآید سرعتی است، اما از آنچه که در بازیهای ژانر مترویدونیا مرسوم است، عمق بیشتر و قابل توجهتری دارد. ترکیب حملهها و جهتهای حرکت تاثیر مناسب و خوبی در روند مبارزه با دشمنان دارد. ترکیب کردن آهنگین دکمهی حمله، به این معنا که مثلا، دو ضربهی پشت هم و یک بار نگاه داشتن دکمه، حملهی ترکیبی جذابی به نمایش میگذارد که جدا از زیبایی بصری، کاربردی نیز است.
در مواجه با بعضی دشمنان بهتر است که آنها را در شرایط بیتعادل روی هوا بفرستید و همان بالا به او حمله کنید، در مورد دیگر لازم است پشت سر او بروید و یک ضربهی محکم به او بزنید. سیستم مبارزهی شاهزاده ایرانی به گونهای طراحی شده است که تکرار بی منطق یک حرکت در مقایسه با ترکیب کردن حرکات و حملات با یکدیگر اثر گذاری کمتری دارند. به طور کلی دربارهی سیستم مبارزه میتوان گفت که به راحتی آموخته میشود اما استاد شدن در آن، هم زمان و دقت بیشتر میطلبد هم لذت بیشتری به همراه دارد. در کنار شمشیرها تیر و کمان نیز وجود دارد که بیشتر ابزاری برای حل معما و پیشبرد بازی است تا سلاحی برای جنگیدن.
مشکلی که در بخش مبارزه میتوانم به آن اشاره کنم، مبارزه با دشمنانی است که پرواز میکنند. به طور کلی مقابله با این گروه از دشمنان در بیشتر طول بازی، روندی فرسایشی دارد. هوش مصنوعی این دشمنان طوری برنامهریزی شدهاند که بیش از اندازه بالا میروند، خصوصا در بخشهایی که محیط سقف بلندی دارد و از آنجایی که تیر محدود است و کمان ضعیف، مجبور هستید با پریدن به دشمنان برسید و با شمشیرها آنها را از پای دربیاورید، اما به واسطهی فاصلهی بیش از اندازهی آنها با زمین، این کار بسیار طاقت فرسا است.
در جذابیت مبارزهی Prince of Persia: The Lost Crown جدا از انیمیشن، حرکت دوربین نیز اهمیت بالایی دارد. جدا شدن دوربین از نمای دو بعدی بازی در لحظات حساس و چرخش آن به چهرهی سارگان، اثر گذاری، شدت و حدت ضربات سارگان را دو چندان میکند. موضوعی که در بازی شاهزاده ایرانی جای تقدیر دارد، تنوعی است که در طراحیهای محیط و دشمنان وجود دارد. جدا از محیطها با اقلیم و پالتهای رنگی متنوع، طراحی دشمنان بازی نیز تنوع قابل توجهی دارند. در طول بازی با انواع و اقسام دشمنان با الگوهای حرکتی خاص و طراحیهای جذاب و منحصر به فرد مبارزه خواهید کرد. در ادامه به طراحی هنری شخصیتها اشاره خواهم کرد.
یکی از مهمترین و جذابترین بخشهای Prince of Persia: The Lost Crown، باسفایتهای متعدد آن است. همهی باسهای اصلی نسخه جدید بازی شاهزاده ایرانی، عمیقا مکانیکال هستند و چالش مناسبی برای بازیکن هستند. طراحی باسفایتها به گونهای است که حرکات و حملات مختلف باس به خوبی مشخص هستند و برای بازیکن علامت گذاری شدهاند. این سیستم سبب شده تا روند یادگیری باسفایت برای بازیکن مهیا شود. صرفا فشردن دکمهها شما را به جایی نمیرساند، تامل در حرکات باس و به خاطر سپردن حملات و مکانیکها کلید پیروزی شما است. جزییات مبارزهها، حساسیت و دقتی که سازنده در طراحی این مبارزات خرج کرده را به خوبی نمایان میکند.
بدون اینکه بخواهم با کلمات بازی و جمله را زیبا کنم، شاهزاده ایرانی اسطورهی ایرانی را شاید برای اولین بار به بهترین شکل ممکن بازیوار کرده است. از خصوصیات ققنوس گرفته تا اینکه معادل مانا در بازی «مشک» نامگذاری شده. واضح است، سازنده در عین اینکه آزادی هنرمندانهاش را حفظ کرده، پایبندی به اصول و روایات اسطوره را دستور کار خود قرار داده است و نتیجه اقتباسی دلانگیز است که از پس تحقیقات عمیق در اساطیر ایران بدست آمده. به طور خلاصه میتوانم این رویکرد را در طراحی یکی از شخصیتها مثال بزنم. وهرام یکی از مبارزان جاویدان است. او بزرگ و خردمند گروه است. او زرهای فلزی با نقش شیر روی سینه دارد، اما شمشیر او مانند کاتانا است؛ کاتانایی با طراحی ایرانی.
این انتخابها در طراحی سبب شده تا شخصیتها خاص و به یاد ماندنی شوند. رویکردی که در طراحی وهرام به آن اشاره کردم، در تمامی شخصیتها وجود دارد و البته به طراحی هنری آنها ختم نمیشود. اورود یکی دیگر از شخصیتها که هیکلی عظیم دارد شوخطبعی خاصی دارد که از ذکاوت کم او نشات میگیرد، اما این به این معنا نیست که او جاهل باشد، بلکه در مسند جنگجویی خاص خودش بسیار خرمند است. به طور کلی هر کدام از اعضای مبارزین جاویدان، نمایندهی یک تیپ شخصیتی هستند و این موضوع به خوبی در طراحی آنها نمایان است.
در طول بازی با شخصیتهای دیگری نیز آشنا میشویم که عموما مربوط به مراحل جانبی بازی هستند. طراحی این شخصیتها نیز با ظرافت انجام شده است و همگی صدا پیشگی دارند. نکتهی جالب توجه در مورد آنها در نویسندگی دیالوگهای آنها است. در جایی از بازی با یک ماهیگیر آشنا میشویم که روبروی دریا و موج عظیمی که زمان برایش متوقف شده نشسته است.
در برخورد اول او از گذشتهی خود، پیش از زمان طلسم کوه قاف میگوید. تعریف میکند که چطور همسرش از او درخواست داشته تا کوه را ترک کنند و از شر طلسم در امان بمانند، اما ماهیگیر با شوخطبعی بیان میکند که ترس از موجی که هنوز بر سرش آوار نشده بیفایده است. او میگوید که در لحظه و دم ماندن از مدام نگران آینده، بودن مهمتر است. مقصودم از این نمونه از این قرار است که نویسندگی جزئیترین دیالوگها نیز با رویکردی شرقی صورت گرفته است.
طراحی بازی Prince of Persia: The Lost Crown از آن جهت عالی است که به خوبی از همهی سیستمها و مکانیکهای جذاب ژانر استفاده میکند. موسیقی نیز در این بازی جور دیگری مینوازد. هیاهوی مبارزه جذاب مقابل یک باس با نوای موسیقی ایرانی حسی در شما میانگیزد که شاید جای دیگر نمیتوان آن را یافت. همه چیز به نظم در کنار یکدیگر قرار دارد. عناصر و مکانیکهایی که بهترین شکلشان در Prince of Persia: The Lost Crown وجود دارد را در بازیهای دیگر نیز میتوان یافت؛ پازلها، تکههای سکوبازی و سیستم مبارزه. اما جدا از بحثهای مربوط به روایت که مملو از خلاقیت است، نوآوری چندانی در گیم پلی بازی شاهزاده ایرانی مشاهده نمیشود. این موضوع لزوما نکتهی منفی نیست، اما بازی را از اینکه تبدیل به شاهکاری ابدی کند باز میدارد. چیزی که مسلم است اما قدمی است که این عنوان در راستای رسیدن به آیندهای درخشان برداشته است.
سخن پایانی:
ناشر بازی (Ubisoft) نسخه PS5 این اثر را برای نقد و بررسی در اختیار رسانه گیم پالت قرار داده است
Prince of Persia: The Lost Crown یک عنوان مترویدونیای کامل و فرزند خلف پدران خویش است و همینطور به بهترین شکل اسطورهی ایرانی را بازیوار کرده است. گشت و گذار در کوه قاف لذت بخش است و با قیس و لیلا جنگیدن زیبا. این عنوان روشنی آیندهی این فرنچایز قدیمی و محبوب را هلهله میکند و طرفداران را هیجان زده.
نقد و بررسی
Prince of Persia: The Lost Crown
Prince of Persia: The Lost Crown یک عنوان مترویدونیای کامل و فرزند خلف پدران خویش است و همینطور به بهترین شکل اسطورهی ایرانی را بازیوار کرده است. گشت و گذار در کوه قاف لذت بخش است و با قیس و لیلا جنگیدن زیبا. این عنوان روشنی آیندهی این فرنچایز قدیمی و محبوب را هلهله میکند و طرفداران را هیجان زده.
مثبت
- طراحی شخصیتهای جذاب و به یاد ماندنی
- سکوبازی جذاب و روان
- موسیقی خوب
منفی
- نبود نوآوری در مکانیکها
- ضعفهای جزئی در سیستم مبارزه.