پس از سالها شایعه و گمانهزنی پیرامون ریمیک پرسونا 3 و بعد از ماهها انتظار برای عرضهی رسمی آن، سرانجام بازسازی یکی از کلیدیترین عناوین نقشآفرینی ژاپنی دو دههی اخیر بهدست علاقهمندان خواهد رسید. بازی Persona 3 Reload نهتنها وظیفه دارد که از پس راضی کردن مخاطبان قدیمی بازی اصلی بربیاید، که باید نظر میلیونها طرفدار جدید سری و عاشقان پرسونا 5 را نیز به سمت خود جلب کند. با نقد و بررسی بازی پرسونا 3 ریلود در گیم پالت همراه باشید تا ببینیم جدیدترین ساختهی استودیوی اتلس (Atlus) تا چه حد توانسته میراث بزرگ پرسونا 3 را برای مخاطبان امروزیتر تداعی کند.
پرسونا 3 جایگاه خاصی در مجموعهبازیهای شین مگامی تنسی دارد؛ بازیای که در ابتدا با نام «Shin Megami Tensei: Persona 3» و بهعنوان اسپین-آفی برای این سری عرضه شده بود، در نهایت دو نسخهی دیگر با پسوندهای FES و Portable دریافت کرد تا محتوای بیشتر و کاملتری را ارائه دهد و فرصت جذب مخاطبان بیشتری را داشته باشد. بازی Persona 3 FES برای پلی استیشن 2 در سال ۲۰۰۸ بهصورت جهانی عرضه شد و در کنار چندین پرسونا و سکانس جدید، از محتوایی به نام The Answer نیز برخوردار بود که داستان اصلی بازی را ادامه میداد. پرسونا 3 از دیرباز تا به حال همیشه جزو مورد انتظارترین ریمیکهای پلی استیشن به شمار میرفت.
سالها بعد از FES و تحت تأثیر محبوبیت تازهبهدستآمدهی پرسونا 4، اتلس بازی Persona 3 Portable را برای کنسول دستی PSP سونی منتشر کرد. این نسخه از پرسونا 3 بهعلت محدودیتهای سختافزاری، از روایت الهامگرفته از مدیوم ویژوال ناول بهره میبرد و تنها در مبارزات و دانجن اصلی بازی امکان چرخیدن در محیطهای سهبعدی را فراهم میکرد. با این حال، بسیاری از مشکلات بازیکنان با المانهای نقشآفرینی و سیستم مبارزات نسخههای قبلی در این عنوان برطرف شد و حتی امکان کنترل سایر اعضای پارتی در حین مبارزات برای اولینبار در اختيار بازیکنان قرار گرفت. علاوهبر اینها، نسخهی Portable پرسونا 3 به علاقهمندان اجازه میداد تا داستان این بازی را با یک پروتاگونیست دختر جدید و چندین و چند سکانس و Social Link مخصوص به او تجربه کنند.
با این توصیفات، هیچکدام از نسخههای قبلی پرسونا 3 نمیتوانستند پکیج کاملی را به طرفدارن ارائه دهند. از یک سمت، با Persona 3 FES نمیشد اعضای پارتی را کنترل کرد و از مسیر پروتاگونیست جدید بهرهمند بود و از سوی دیگر، بازی Persona 3 Portable بدون محيطهای ۳ بعدی و امکان چرخیدن در دنیای خارج از تارتاروس، تجربهی محدودتری را ارائه میکرد.
اگرچه فرمول فعلی پرسونا ریشه در بازی Persona 3 دارد و این عنوان آغازگر بسیاری از اصلیترین ایدههای بازیهای نقشآفرینی امروز اتلس محسوب میشود، اما سالهاست که طرفداران مشتاق نسخهی کاملی از پرسونا 3 هستند تا تمامی محتواها و بهبودهای این عنوان را زیر یک سقف گردآوری کند. متأسفانه، باید خبر داد که این اتفاق با Persona 3 Reload نیز تکرار نشده است و جستجو برای نسخهی کامل پرسونا 3 ادامه خواهد یافت.
برخلاف سایر پرسوناهای مدرن که در قالب Persona 4 Golden و Persona 5 Royal، بهترین و کاملترین نسخهی ممکن خود را در یکجا جمع کردهاند و تجربهی ۱۰۰ درصدی و بدون کمبودی را برای طرفداران و تازهواردان فراهم میکنند، برای نسخهی مشابه گلدن یا رویال پرسونا 3 باید همچنان صبر کرد و امیدوار به تصمیمات آیندهی اتلس بود. با در نظر گرفتن و کنار گذاشتن کمبودهای پرسونا 3 ریلود از نظر محتوا نسبت به نسخههای پیشین، در این نقد و بررسی تنها به محتوای بازسازی جدید نسخهی اصلی Persona 3 خواهیم پرداخت.
چشمان سنگین، آسمان زیادی آبی و خاطراتی که هرگز فراموش نمیشوند
قطاری که با تأخیر به مقصد رسیده است، پسر نوجوانی با موهای آبی و چشمان خسته و بیتفاوتی را هنگامی که عقربههای ساعت از ۱۲ شب تکان نمیخورند به «تاتسومی پورت آیلند» میرساند. در این ساعت گمشدهی شب و جایی که زمان قصد جلو رفتن ندارد، طابوتهای ایستاده و تاریکی مطلق این شهر مرموز تنها با رنگ سبز تهدیدآمیز آسمان مزین شدهاند. در این میان، با برشهایی از دختر نوجوانی روبهرو میشویم که تفنگی را روی سر خود گذاشته است اما دستان لرزانش اجازهی کشیدن ماشه را به او نمیدهند. بار دیگر کنترل شخصیت اصلی را برعهده میگیریم و به خوابگاه تاریک و ساکتی میرسیم. بلافاصله بعد از ورود به این خوابگاه، پسربچهای که لباس راهراه عجیبی به تن دارد، با کنجکاوی خاصی که در صدایش رخنه کرده است از پروتاگونیست سوالهای مبهمی میپرسد و به مرموزی تمامی سکانسهای قبلی میافزاید تا در نهایت قراردادی را جلوی بازیکن بگذارد. دقیقاً در همین نقطه است که باید نام شخصیت اصلی را انتخاب کرده و یکی از بهترین روایتهای سری پرسونا را آغاز کنیم.
داستان پرسونا 3 ریلود با سردرگمیها و تناقضات متعددی شروع میشود و درک بازیکن از ماهیت اتفاقات و دلایل پشت پرده را در ساعات اولیه مرتباً به چالش میکشد. نحوهی روایت بهگونهای است که آرامآرام و قطعهبهقطعه، باید این پازل کلی را تکمیل کرده و تصویر نهایی داستان بازی را ببینید. برخی از مهمترین قطعاتی که برای درک بهتر داستان و پاسخ دادن به سوالهای اولیهی خود نیاز دارید، در آخرین ساعات داستان بازی بهصورت کامل مشخص میشوند. یکی از جذابترین کارهایی که ریلود در این زمینه نسبت به سایر نسخههای پرسونا 3 کرده است، تأکید مضاعف بر اشارات جزئی به پیچشهای بزرگ داستانی بازی محسوب میشود. این موضوع باعث شده تا طرفداران پرسونا 3 درک بهتری از وقایع بازی اصلی پیدا کنند و همزمان، بازیکنان جدید فرصتهای بیشتری برای نظریهپردازی و شک کردن به اهداف و احساسات سایر شخصیتها بهدست آورند.

حالا که دربارهی شخصیتها صحبت میکنیم، باید به یکی از بهترین محتواهای جدید پرسونا 3 ریلود نیز اشاره کرد که اتفاقاً با هدف پرداخت بیشتر به شخصیتهای اصلی و اعضای SEES به بازی اضافه شده است. پرسونا 3 بهطور کلی چندتا از خاصترین، جذابترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای سری پرسونا را در خود جای داده و هر کدام از اعضای SEES بهتنهایی لایق چندین مقاله و ساعتها بحث، گفتوگو و تجزیه و تحلیلاند. این موضوع در پرسونا 3 ریلود اما بیش از پیش برجسته شده است و اتلس نهایت تلاشش را انجام داده تا فرصت دلربایی بیشتری به شخصیتهای محبوب پرسونا 3 بدهد.
برخلاف پرسونا 4 و پرسونا 5 که تقریباً تمامی شخصیتهای اصلی بهسرعت رابطهی گرمی با پروتاگونیست پیدا میکنند و تنش خاصی بین آنها و شخصیتی که بازیکن کنترلش را برعهده دارد دیده نمیشود، پرسونا 3 از همان ابتدا بین شخصیتهای خود دیوار جالب توجهی میکشند. دغدغههای احساسی، کمبودهای عاطفی و گذشتههای تاریک، همه و همه بخشی از عناصر سازندهی این دیوار نامرئی را تشکیل دادهاند و هرچهقدر که بیشتر در بازی جلو میروید، این دیوار بهشکلهای درگیرکننده و جذابی فرو میریزد و با هویت واقعی تکتک اعضای SEES بیشتر آشنا خواهید شد.
اگر قسمتهای دیگر پرسونا را تجربه کرده باشید، با نوع شخصیت «بهترین رفیق» آشنا هستید. در پرسونا 5 این نقش به «Ryuji Sakamoto» اختصاص داده شده بود و در پرسونا 4، این صمیمیت را از همان اوایل با «Yosuke Hanamura» تجربه میکردیم. در پرسونا 3 اما «Junpei Iori»، که در ابتدا شاید یک رفیق صمیمی دیگر به نظر برسد، خیلی زود حسادتها و تقابلهای خاص خودش را آغاز میکند و مستقیماً در حالوهوای سردتر اوایل بازی مؤثر است. سایر شخصیتهای بازی نیز خارج از دنیای پروتاگونیست شکل گرفتهاند و لایههای متعددی را باید کنار بزنید تا به شخصیت واقعی آنها پی ببرید.
این بخش از تجربه، همچنان در پرسونا 3 ریلود نیز باقی مانده است اما حالا بهلطف سکانسهای بیشتری که بین شخصیتها میگیریم و فرصتهای اضافیای که برای آشنایی بهتر با این کاراکترها در دسترس قرار دارد، یک زاویهی کاملاً جدید به احساسات، عواطف و علایقشان پیدا میکنید. در صورتی که قبلاً پرسونا 3 را بازی کرده باشید، با ریلود علاقهی بیشتری به شخصیتهای محبوب خود پیدا خواهید کرد و اگر این نسخه از بازی در واقع اولین تجربهی شما از پرسونا 3 است، برخورد اولیهی بهتر و نزدیکتری با این کاراکترها خواهید داشت.
بهطور مثال، فعالیتهای جانبی خاصی در خوابگاه پرسونا 3 ریلود اضافه شدهاند که جای خالی آنها در سایر نسخههای قبلی حس میشد. حالا میتوانید با شخصیتهای بازی به تماشای فیلم بنشینید، قبل از امتحانات درس بخوانید، به گلوگیاهی که در پشتبام کاشتهاید برسید یا در آشپزخانهی خوابگاه به آشپزی پرداخته و با اعضای SEED بیشتر وقت بگذارنید.

یکی دیگر از مواردی که در پرداخت بهتر شخصیتهای بازی تأثیر چشمگیری داشته است، اضافه شدن سکانسهای جدید بین اعضای پسر گروه به حساب میآید. در نسخههای قبلی پرسونا 3 (خارج از مسیر پروتاگونیست دختر در Portable)، امکان وقتگذرانی جداگانه با اعضای پسر نبود و «Social Link» مستقلی برای آنها در نظر گرفته نشده بود. پرسونا 3 ریلود نیز به چینش Social Linkهای بازی اصلی دست نزده است اما خارج از اینها، سکانسها و گفتوگوهای جدیدی بین شخصیت اصلی و سایر کاراکترهای پسر اضافه میکند تا رابطهی خودمانیتر و نزدیکتری با آنها داشته باشید و در این میان، برخی از جنبههای مبارزات و گیمپلی بازی را نیز برای خود بهبود دهید.
این جزئیات داستانی جدید و آشنایی بهتر با شخصیتهای اصلی، نهایتاً کاری میکند که داستان مرکزی پرسونا 3 نیز با احساسات مضاعفی همراه شود و در لحظات حساستر آن، بیش از گذشته نگران سرنوشت و وضعیت روانی کاراکترهای دردکشیدهی این عنوان باشید.
مدیریت ریتم داستان بازی اما جایی است که پرسونا 3 ریلود مانند نسخههای قبلی پرسونا 3 به مشکل میخورد. حتی با وجود تمامی محتواهای جدیدی که به بازی اضافه شده، باز چند ماه اول درون بازی از کمبود محتوای داستانی مهم رنج میبرند. پیسینگ و ریتم پرسونا 3 ریلود قطعاً با وقایع و پیچشهای بزرگ و حائز اهمیتی که از ماه اکتبر به بعد پشت سر هم اتفاق میفتند، سرعت مناسبی پیدا میکند اما یکسوم اول بازی تا حد زیادی از تهییج مخاطب باز میماند.
خارج از این مشکلات روایی ریز که تنها محدود به اوایل بازی هستند، «مرگ» بهعنوان اصلیترین تم و هستهی مرکزی پرسونا 3، در طول داستان ریلود هم بار دیگر وزن اصلی اهداف بازی را به دوش کشیده است و از همان ابتدا بازیکنان را با ایدهی مرگ و زندگی و جدال این دو مواجه میکند. بازی Persona 3 Reload با افزودن چند سکانس جدید و پرداخت بیشتر به برخی از انتاگونیستها و شخصیتهای بهظاهر فرعیتر، در برجسته کردن نقاط قوت ایدههای اصلی پرسونا 3 موفق عمل کرده و جنبهی روانی و احساسی اتفاقات را نیز متمایزتر از قبل نشان داده است. بهطور کلی، میتوان گفت که مسیر پیدا کردن معنی زندگی برای پروتاگونیست و کاراکترهای اطراف او، به سوالات و دوراهیهای جالبی ختم میشود که بعد از تقریباً دو دهه، همچنان یکی از احساسیترین روایتهای مدیوم بازیهای ویدیویی را رقم میزند.
زندگی روزمره با چاشنیهای اضافه
پرسونا 3 ریلود نیز مانند تقریباً هر پرسونای مدرن دیگری، به دو بخش کلی تقسیم شده است؛ شبیهساز زندگی و سیاهچالگردی. دربارهی دانجن اصلی بازی و گیمپلی و مکانیکهای آن در بخش بعدی صحبت خواهد شد اما ابتدا باید نگاهی به بخشی از بازی توجه داشته باشیم که شاید اکثر دقایق تجربه و قلب تپندهی آن را شامل میشود. پرسونا 3 نسبت به سایر پرسوناهای مدرن از این نظر وضعیت جالب توجهی دارد، چرا که همزمان برخی از بهترین Social Linkها و شخصیتهای فرعی مجموعه را در خود جای داده است و هم، چندتا از معمولیترین، قابل پیشبینیترین و سادهترین پیوندها را ارائه میکند. این سادگی البته در نهایت به حس کلی بازی کمک کرده و ریتم آرامشبخشتری به بخش شبیهساز بازی داده است اما میتواند به همان اندازه، برای برخی از مخاطبان خستهکننده و طولانی تلقی شود.
هر کدام از Social Linkها و شخصیتهای فرعیای که در طول داستان بازی با آنها روبهرو خواهید شد، آرکانای خاص خودشان را دارند و مستقیماً بر قدرت پرسوناهایی که میسازید تأثیر میگذارند. پرسونا 3 ریلود نیز مانند عناوین گذشتهی سری، از این طریق به اهمیت پیوندهایی که در طول بازی با بقیه تشکیل میدهید، تأکید داشته است و دائماً به وقتگذرانی با این شخصیتها تشویقتان میکند.
یکی از بهبودهای اصلی پرسونا 3 ریلود نسبت به نسخههای قبلی پرسونا 3 هم دقیقاً در این زمینه خودش را نشان میدهد و خوشبختانه اتلس تصمیم گرفته است تا در ریمیک، فرصت و آرامش خاطر بیشتری به بازیکنان برای مدیریت زندگی روزمرهی شخصیت اصلی بدهد. بهطور مثال، در نسخههای قبلی باید به معیارهای نامرئی و پشت پردهای مانند حسودی شخصیتها به یکدیگر و قهر کردن دائمی آنها توجه نشان میدادید اما پرسونا 3 ریلود دست بازیکنان را از این نظر بازتر گذاشته است و اجباری به مدیریت لحظهای و برنامهریزی طولانیمدت ندارید. هرچند همچنان نباید کاملاً به این بخش از بازی بیتفاوت باشید و وقت خود را هدر دهید، وگرنه بخش بزرگی از محتواهای بازی و بامزهترین سکانسهای آن را از دست خواهید داد.
البته در بخش شبیهساز لزومی ندارد که نگران اشتباهات موقتی خود شوید، چرا که پرسونا 3 ریلود قابلیتی به نام «ریوایند» (Rewind) را دقیقاً به همین منظور در بازی گنجانده است. در مجموع 5 اسلات زمانی وجود دارد که پیشرفت شما تا آن مقطع را ذخیره میکنند و در صورت بروز هر گونه اشتباه، میتوانید به عقب برگشته و وقت خود را بهتر بگذرانید یا دیالوگهای مناسبتری انتخاب نمایید.
بخش شبیهساز زندگی روزمرهی پرسونا 3 ریلود اما تنها محدود به آشنایی با شخصیتهای فرعی و ایجاد پیوندهای جدید نیست. در ریلود، مانند بازی اصلی، باید به ۳ معیار شخصیتی (Charm و Courage و Academics) هم توجه داشته باشید و در فعالیتهای روزانهی خود بهدنبال کارهایی باشید که این ۳ مورد را بهبود میدهند. بهعنوان مثال، اگر هنگام درس دادن معلمها احساس خستگی کنید و بخوابید، امتیاز «Courage» بیشتری بهدست خواهید آورد اما اگر به صحبتهای آنها گوش دهید، امتیاز «Academics» دریافت میکنید.
این بخش از بازی خصوصاً در شبها بیشتر حائر اهمیت میشود، چرا که اکثر Social Linkها در روز جریان دارند و شبها بهترین فرصت برای بهتر کردن شخصیت خود در این ۳ زمینه است. میتوانید بهطور پارهوقت در یک کافه کار کنید و علاوهبر حقوقی که هر شب کسب خواهید کرد، یک امتیاز برای «Courage» و «Charm» هم نصیبتان میشود. با تهیهی سیدیهای مختلف نیز میتوانید از کامپیوتر مشترک خوابگاه برای بهبود این معیارها کمک بگیرید یا به کارائوکه بروید و شجاعت شخصیت اصلی را به چالش بکشید! برخی از سناریوهای داستانی و گفتوگوهایی که با اعضای SEES دارید نیز مستقیماً در کسب امتیازها مؤثر هستند و بهندرت میتوان فعالیتی را در طول بازی پیدا کرد که به هر نحوی امتیازتان را بالا نبرد.
بازگشت به تارتاروس بیانتها!
تارتاروس، دانجن چند صد طبقهای پرسونا 3، بار دیگر در ریلود برمیگردد تا یکی از متفاوتترین نمونههای پیشرفت در گیمپلی و داستان را ارائه کند. این مورد شاید همان بخشی باشد که بسیاری از اختلاف نظرها پیرامون پرسونا 3 ریلود با محوریتش شکل خواهند گرفت. به عبارت دیگر، طراحی چنین دانجن طولانی و بزرگی مطمئناً طرفداران را به دو دسته تقسیم میکند؛ یا از پشت سر گذاشتن طبقهها و بالا رفتن از تارتاروس حس رضایتبخشی پیدا میکنید، یا ساختار کلی آن بعد از مدتی دل شما را میزند و برایتان حوصلهسربر خواهد شد.
با این حال، باید به بازیکنان قدیمی و جدید مژده داد که تارتاروس با تغییرات قابل توجهی روبهرو بوده است و اتلس تلاش کرده تا این دانجن طولانی را بسیار متنوعتر و جذابتر از قبل طراحی کند. از جلوههای بصری جدید و ریمیکس موسیقی گرفته، تا اضافه شدن چندین تقابل جدید و ابزار کاربردی، چرخیدن در تارتاروس و بالا رفتن از طبقههای متعدد آن در پرسونا 3 ریلود به لذتبخشترین حالت خود رسیدهاند.
یکی از ابتداییترین شیوههای جدید کاوش تارتاروس، دکمهی دویدن است. حالا با نگهداشتن R2/RT میتوانید در هر زمان که تمایل داشتید، با سرعت در محیط جابهجا شوید و دشمنان و موانع مختلف را پشت سر بگذارید. مکانیک دیگری که به لذت کاوش تارتاروس افزوده است، سازههای شکستنی خاصی در مسیر بازیکن هستند که با سلاح خود میتوانید همزمان با دویدن و جابهجا شدن در محیط تارتاروس، آیتمهای مخصوصی بهدست آورید.
از جمله آیتمهای کاربردیای که در طول کاوش تارتاروس به آنها برخواهید خورد، میتوان به «Twilight Shard»ها اشاره کرد. با استفاده از این منابع، قادر به باز کردن صندوقهای مختلف و مخفیای در تارتاروس خواهید بود که برخی از بهترین سلاحها، لباسها و منابع بازی را در خود جای دادهاند. علاوهبر این، «Twilight Shard»ها را میتوانید در خارج از تارتاوس و بخش شبیهساز زندگی روزمره نیز پیدا کنید که در گوشهوکنار محیطهای مختلف بازی پنهان شدهاند و نیازمند توجهی شما هستند. شخصیت الیزابت نیز براساس کوئستها و درخواستهایی که کامل میکنید، به شما «Twilight Shard»های زیادی هدیه میدهد و راههای متعددی برای بهدست آوردن این آیتمهای کاربردی و ارزشمند در اختیار دارید.

تارتاروس شاید در نگاه تازهواردان به نقشآفرینیهای ژاپنی، این سری، یا حتی خود پرسونا 3، بسیار طولانی و بیپایان به نظر برسد اما اگر بتوانید با ساختار کلی آن و گیمپلی نوبتی بازی ارتباط بگیرید، این دانجن طولانی شاید برای شما تبدیل به یکی از متمایزکنندهترین بخشهای تجربهی پرسونا 3 ریلود بشود. پشت سر گذاشتن طبقات و حس پیشرفت و نزدیک شدن به حقیقت اصلی آن، از تارتاروس یک دانجن استثنایی و خاطرهانگیز ساخته که در نهایت یا عاشقش خواهید شد، یا تنها برخی از خستهکنندهترین لحظات بازی را برایتان یادآوری میکند.
تأثیرات مثبت پرسونا 5 رویال بر گیمپلی پرسونا 3 ریلود
هستهی اصلی گیمپلی پرسونا 3 تا حد زیادی در ریلود هم ثابت باقی مانده است؛ باز باید به نقاط ضعف دشمنان خود توجه کنید، از المانهای مطابق با آنها بهره ببرید و فرصتطلب باشید. سیستم All-Out-Attack و حملهی همهجانبه و آشنای سری نیز بار دیگر در ریلود حضور پررنگی دارد و وظیفهی اصلی هر تقابل، سوءاستفاده از نقاط ضعف دشمنان و به زمین انداختن آنها جهت فعال کردن این حملهی همهجانبه است. با این حال، برخی از مکانیکهای محبوب و جذاب پرسونا 5 رویال مانند Baton Pass و Showtime نیز در شکلهای جدیدی به پرسونا 3 ریلود راه پیدا کردهاند.
بهطور مثال، وقتی با یکی از اعضای پارتی خود قادر به سوءاستفاده از نقاط ضعف دشمنانتان هستید و آنها را به زمین میاندازید، آن شخصیت میتواند از مکانیک جدید شیفت (Shift) استفاده کند و نوبت خود را به شخصیت دیگری بدهد. با بهکارگیری شیفت، به سایر اعضای پارتی خود اجازهی خودنمایی میدهید و از نقاط قوتشان به نحو احسنت بهره میگیرید.

مکانیک جذاب دیگری تحت عنوان «Theurgy» به پرسونا 3 ریلود اضافه شده است که تا حد زیادی مکانیک شوتایم (Showtime) پرسونا 5 رویال را یادآوری میکند. اینبار، با انجام برخی از حرکات خاص و رسیدن به شرایطی که بسته به هر شخصیت متفاوت است، میتوانید از قابلیتی استفاده کنید که همراه با یک انیمیشن تماشایی، آسیب قابل توجه و شدیدی به دشمنان وارد میکند. برای مثال، از آنجایی که شخصیت یوکاری ذاتاً مهربان است و از ابتدا به تواناییهای هیل کردن و بهبود جان سایر اعضا دسترسی دارد، انجام این نوع کارها باعث تسریع رشد نوار «Theurgy» او میشود. پروتاگونیست بازی Persona 3 Reload نیز براساس پرسوناهای گوناگونی که جذب میکنید، از «Theurgy»های مختلفی بهرهمند خواهد شد که هرکدام با قابلیت و کاربرد مخصوص خود به افزایش تنوع مبارزات، کمک چشمگیری خواهند کرد.

انفجار هنر و خلاقیت در یکی از رنگارنگترین عناوین سال
عناوین مختلف سری پرسونا شاید بیش از هر چیز دیگری، برای طراحی ظاهری متفاوت و خلاقانهی منوها و رابط کاربری جذابشان شناخته میشوند. این موضوع قسمتبهقسمت و نسخهبهنسخه پیشرفت کرد و در پرسونا 5 و پرسونا 5 رویال به اوج خودش رسید. حتی جدیدترین اسپین-آف پرسونا 5 یعنی Persona 5 Tactics نیز در این زمینه با دستانی پر ظاهر شده بود و به مسیر هنری سری ادامه میداد.
پرسونا 3 ریلود اما رنگارنگی و خلاقیت رابط کاربری پرسونا 5 را قرض میگیرد و احساسات و سردی خاص خودش را به آن تزریق میکند. نوشتهها دقیقتر از قبل نقش بستهاند و رنگهای آبی، مشکی و سفید در دمیدن روح پرسونا 3 به رابط کاربری آن نقش قابل ملاحظهای داشتهاند. در یکی از زیباترین تصمیمات پرسونا 3 ریلود، منوی اصلی پروتاگونیست را در حال غرق شدن به تصویر میکشد. تمرکز بر رنگ آبی نهتنها توانسته حالوهوای نسخههای قدیمی پرسونا را حفظ کند، که آرامش دوچندانی به این ریمیک تزریق نموده و ترکیب آن با موسیقی بازی پرسونا 3 در خلق یکی از برجستهترین تجربههای بصری و شنیداری سالهای اخیر مؤثر بوده است.

این موسیقی متن فوقالعاده هم در ریمیکس، تنظیم و بازسازی مجدد آهنگهای قدیمی پرسونا 3 موفق ظاهر میشود و هم چندین و چند آهنگ زیبای دیگر برای ارائه دارد. از آهنگی مانند «Color Your Night» که در شبهای بازی پخش میشود و حسوحال متفاوت و دلنشینی به این بخش از بازی اضافه میکند گرفته، تا آهنگ «It’s Going Down Now» که تم اصلی مبارزات (و شاید بیشترین موسیقیای که در طول بازی خواهید شنید) را با انرژی دوچندان و هیجانانگیزی به ثانیهبهثانیهی گیمپلی نوبتی پرسونا 3 ریلود تزریق کرده است.
عملکرد فنی بازی Persona 3 Reload نیز جایی برای گله باقی نمیگذارد و بدون هیچگونه مشکل فنی قابل ملاحظهای، یکی از باکیفیتترین و صیقلخوردهترین عناوین سری پرسونا را به دست علاقهمندان به نقشآفرینیهای ژاپنی میرساند. علاوهبر اینها، اگرچه مدل سهبعدی کاراکترهای پرسونا 5 رویال بین عناوین JRPG سری در بهترین حالت خود قرار داشت و نزدیکترین نمونه به پرترههای دوبعدی شخصیتها بود، پرسونا 3 ریلود در این زمینه نیز پیشتازی کرده و با اختلاف قابل لمسی، بهترین مدلهای سهبعدی سری پرسونا را ارائه میدهد. برخی از عناصر گرافیکی تأثیرگذار مانند بازتاب نور و اشیا یا غلظت سایهها هم در بازی Persona 3 Reload بسیار بهتر از عناوین گذشته کار شده و «تاتسومی پورت آیلند» و تارتاروس را دائماً در زیباترین شکلشان به نمایش میگذارد.
سخن پایانی
ناشر بازی، نسخهی PS5 این عنوان را برای نقد و بررسی در اختیار رسانه گیم پالت قرار داده است.
بازی Persona 3 Reload از نظر گیمپلی، گرافیک بصری، طراحی هنری، موسیقی، ساختار روایی، داستان و هر آنچه که به نسخهی اصلی Persona 3 مربوط میشود، قصد ارائهی بهترین تجربه از این عنوان را دارد و با موفقیت نیز از پس این وظیفهی دشوار برمیآید. اگرچه بسیاری از محتواهای سایر نسخههای پرسونا 3 (Portable و FES) در ریلود حضور ندارند و برخی از مشکلات نسخههای قبلی مانند ریتم و پیسینگ کندتر یکسوم اول بازی در ریمیک نیز دیده میشوند، اما اتلس با این پکیج نهایی همچنان با دستانی پر به استقبال بازیکنان آمده است. سکانسهای جدید بین شخصیتهای اصلی و برجستهتر نشان دادن هستهی مرکزی داستان، در کنار سبک هنری دلنشین و مکانیکهای سرگرمکننده و جدیدی که تحت تأثیر پرسونا 5 رویال و عناوین قبلی اتلس به بازی اضافه شدهاند، پرسونا 3 ریلود را تبدیل به نقشآفرینی جذابی کردهاند که هم برای علاقهمندان به این سری و هم برای تازهواردان، ارزش تجربهی بالایی دارد.
نقد و بررسی
Persona 3 Reload
پرسونا 3 ریلود از نظر گیمپلی، گرافیک بصری، طراحی هنری، موسیقی، ساختار روایی، داستان و هر آنچه که به نسخهی اصلی Persona 3 مربوط میشود، قصد ارائهی بهترین تجربه از این عنوان را دارد و با موفقیت نیز از پس این وظیفهی دشوار برمیآید. اگرچه بسیاری از محتواهای سایر نسخههای پرسونا 3 (Portable و FES) در ریلود حضور ندارند و برخی از مشکلات نسخههای قبلی مانند ریتم و پیسینگ کندتر یکسوم اول بازی در ریمیک نیز دیده میشوند، اما اتلس با این پکیج نهایی همچنان با دستانی پر به استقبال بازیکنان آمده است. سکانسهای جدید بین شخصیتهای اصلی و برجستهتر نشان دادن هستهی مرکزی داستان، در کنار سبک هنری دلنشین و مکانیکهای سرگرمکننده و جدیدی که تحت تأثیر پرسونا 5 رویال و عناوین قبلی اتلس به بازی اضافه شدهاند، پرسونا 3 ریلود را تبدیل به نقشآفرینی جذابی کردهاند که هم برای علاقهمندان به این سری و هم برای تازهواردان، ارزش تجربهی بالایی دارد.
مثبت
- داستان بازی همچنان مدعی اصلی لقب بهترین داستان سری است
- سکانسهای جدید بین شخصیتهای اصلی و پرداخت بهتر آنها
- اضافه شدن مکانیکهای جذابی مانند شیفت و «Theurgy» به مبارزات نوبتی
- تنوع بسیار بیشتر تارتاروس نسبت به نسخههای قبلی پرسونا 3
- موسیقی متن استثنایی، آرامشبخش و هیجانانگیز
- رابط کاربری خلاقانه و خیرهکننده
- زیباترین و پرجزئیاتترین مدلهای سهبعدی سری پرسونا
- قابلیت ریوایند و جبران اشتباهات روزمره
منفی
- از ریتم افتادن و پیسینگ کندتر یکسوم اول بازی نسبت به ادامهی آن
- طولانی بودن و عظمت تارتاروس میتواند برای تازهواردان خستهکننده شود
- سادگی بیش از حد و قابل پیشبینی بودن برخی از Social Linkها