پس از خرید جنجالی و سر و صدای بتسدا (Bethesda) توسط مایکروسافت بسیاری از بازیبازان و مخاطبان عناوین این شرکت منتظر بودند تا عناوین انحصاری با کیفیتی را در کنسولهای مایکروسافت مشاهده کنند. Redfall اولین عنوانی بود که در سال 2021 معرفی شد و از زمان معرفی آن بسیاری از مخاطبان مشتاقانه منتظر آن بودند. به ویژه زمانی که نام استودیوی آرکین (Arkane) که به خاطر سری با کیفیت Dishonored شناخته میشوند، به عنوان توسعه دهندهی این اثر اعلام شد. اکنون بازی Redfall به عنوان اثری انحصاری برای پلتفرمهای مایکروسافت منتشر شده و با هم نگاهی به آن خواهیم انداخت.
همه پس از دیدن اولین تریلرهای بازی Redfall فکر کردند که ما الهامی از بازی Left 4 Dead با امضای Arkane را تجربه خواهیم کرد. پس از اینکه اطلاعات بیشتری در مورد این بازی منتشر شد، المانهایی از شباهت به برخی آثار جهان باز یوبیسافت را نیز در خودش داشت. پس از انتشار این اخبار مدام این سوال برای ما ایجاد شده بود که سرانجام این بازی و کیفیت آن چه خواهد بود.
اگر بخواهیم بازی Redfall را به صورت خلاصه برای شما تعریف کنیم میتوان گفت، خونآشامها شهر کوچکی را تصرف کردهاند و این به شما و گروه کوچکی از بازماندگان بستگی دارد که با موجوداتی که در شبها حضور دارند، مقابله کنید. عنوانی که به وضوح برای بازی چند نفره در نظر گرفته شده است. هر یک از قهرمانان بازی Redfall دارای سبک مبارزه خاص خودشان هستند.
در حالی که تواناییهای شخصیت شما در بازی مهم هستند و با پیشرفت شما از طریق امتیازات مهارتها نیز قابل ارتقا هستند، اما مهمترین موضوع در بازی Redfall اسلحه است. مبارزات بازی به خودی خود سرگرم کننده هستند و حس خوبی دارند. به ویژه این موضوع در پلتفرم رایانههای شخصی با ماوس و کیبورد بیشتر لذت بخش میشود. هدف گیری با دسته بسیار سنگین و غیردقیق به نظر میرسد و حتی با دستکاریهای زیاد، باز هم کمی این سنگینی احساس میشود. شما میتوانید سه سلاح را به صورت همزمان حمل کنید.
در بازی پتانسیل ساخت بیلدهای بسیار جالبی وجود دارد، اما بیشتر لوتهایی که پیدا میکنید پاداشهای جالبی را به شما نمیدهند. همین مساله ارزش گشت و گذار در محیط بازی را کاهش میدهد. هوش مصنوعی بازی یکی از نقاط ضعف Redfall محسوب میشود. با وجود این مساله که دشمنان به شما ضربات سنگینی وارد میکنند، اما میتوانید به راحتی راههای مقابله با آنها را یاد بگیرید و آنها ظرفیت و مهارتهای زیادی برای ارائه ندارند. این وضعیت هوش مصنوعی بازی میتواند به یک لحن کمدی ترسناک بازی کمک کند، اما متأسفانه بازی خودش را نسبتا جدی میگیرد. اگر به دنبال درجهی سختی و چالش کمی سختتر هستید، درجهی سختی Midnight نیز وجود دارد، اما باز هم آن چالش واقعی که به دنبالش هستید را به شما ارائه نمیدهد.
بازی در پلتفرم رایانههای شخصی با کارت گرافیک 3060 Nvidia دچار مشکل میشود. به طور معمول حدود 40 تا 60 فریم در ثانیه دریافت میکنید که بازی را کامل قابل اجرا میکند، اما ایده آل نیست و افت آن بسیار محسوس است. زمانی که گرافیک بازی را در کیفیت بالا با عملکرد DLSS فعال کنید نیز هیچ دستاورد قابل توجهی ندارد.
دنیای بازی ترکیبی از خانهها و ساختمانهای تجاری در کنار مجموعهای پراکنده از ساختارهای جادویی پیچیده است. اگرچه تا حد زیادی محیط بازی خالی دیده میشود، اما ساکنین شهرهای بازی اکثرا یا از شهر فرار کرده یا قربانی خون آشامان شدهاند. چند نفر از ساکنان بدبخت این شهر نیز در محیط بازی برای نجات وجود دارند، اما تعداد آنها زیاد نیست.
خونآشامها اسلحه حمل نمیکنند. خوشبختانه، آنها مستعد نابودی با گلوله هستند که شما از آن برای تضعیف آنها قبل از زدن ضربه نهایی به قلبشان استفاده میکنید. گلولهها تنها چیزی نیستند که میتوانید برای دفاع از خود استفاده کنید. سلاحهای غیرعادیتر در Redfall شامل لانچر نیز وجود دارد که تقریبا هر شی نوک تیز را از پوکر گرفته تا تکههای شیشه را پرتاب میکند و شما را قادر میسازد که طعمه خود را از راه دور شکار کنید.
همچنین می توانید به طور موقت خون آشامها را با استفاده از نور ماوراء بنفش زمین گیر کنید. هنگامی که آنها فریز میشوند، یک انفجار سریع از یک تفنگ ساچمهای کار را تمام میکند. بقیه زرادخانهی شما، از تفنگهای تهاجمی گرفته تا تفنگهای دستی، سادهتر هستند. حتی بیشتر از سلاحها، انتخاب شخصیت شما هم بر سبک بازی و هم بر گزینههای موجود در طول نبردها تأثیر میگذارند. جیکوب مزدور سابق پیمانکار نظامی خصوصی خیالی، بل وتر است. سربازان آنها نیز در جزیره حضور دارند، هرچند تعداد آنها کمتر از cultists ها است. cultists پیروان خون آشامان هستند که در بازی نبردهای بسیاری را با آنها تجربه خواهید کرد.
برای مبارزه، جیکوب دارای یک شنل نامرئی، یک تفنگ تک تیرانداز و یک کلاغ است که دشمنان نزدیک را علامت گذاری می کند، به طوری که هم شما و هم هم تیمیهایتان میتوانید آنها را از طریق دیوارها ببینید. لیلا در تله گذاری متخصص است و میتواند بازیبازان دیگر را به هوا پرتاب کند. دیویندر نویسندهی معروف و شکارچی رمزهای یوتیوب است که میتواند از راه دور، نیز پرتاب کند و نور فرابنفشی دارد که گروههای خونآشام را فریز میکند. در نهایت، رمی در گروه نجات بین المللی کار میکند و می تواند همه را شفا دهد، C4 را پرتاب و با فرمان آژیر خود حواس گروهی از دشمنان را پرت کند.
جالبتر اینکه این قدرتها با یکدیگر ترکیب می شوند. شنل جیکوب شخصیتهای دیگر اطراف را نامرئی میکند و لیلا میتواند همه را از سطح زمین بلند کند. همچنین میتوانید از مواد منفجره رمی روی خونآشامهایی که توسط لامپ UV دویندر مارک شدهاند، استفاده کنید و بازی Redfall طیف وسیعی از امکانات را برای تیمی متعادل از قهرمانان فراهم میکند. متاسفانه یکی از مشکلات بازی در این مورد است که شما امکان تجربهی این اثر با سایر بازیبازان را ندارید و فقط میتوانید با دوستانی که در لیست خودتان دارید به تجربهی این اثر بپردازید.
شما پس از شکست باسی در نقشهی اول به نام Hollow Man که فوقالعاده آسان و ناامیدکننده است، از قسمت دیگری از شهر تماسی دریافت میکنید و تشویق میشوید به آنجا بروید. بعد از اینکه به نقشهی دیگر بروید، امکان برگشت به نقشهی اول و جستجو در آن را ندارید. اگر به جستجو در این منطقه بپردازید خواهید دید که با یک سری ماموریتهای فرعی تکراری و خسته کننده مواجه هستید. این از بزرگترین مشکلات بازی است که باعث میشود شما میلی به جستجو در دنیای بازی نداشته باشید.
به محض اینکه به وارد نقشهی دوم Redfall میشوید، مشکلات بیشتری شروع می شود. در این قسمت متوجه خواهید شد که دشمنان اکنون بسیار قویتر هستند و تعداد بسیار بیشتری به سمت شما می آیند. اکثر دشمنان اکنون میتوانند شما را در یک تا دو ضربه بکشند و برخی حتی میتوانند بدون دلیل شما را از طریق دیوارها و سقفها شما را تشخیص دهند. مگر اینکه یک سلاح تک تیرانداز بی صدا داشته باشید.
این موضوع بدین معناست که شما زیاد خواهید مرد. عدم توازنی که در این مرحله نسبت به مرحلهی قبل مشاهده میکنید به طرز آزاردهندهای نامناسب است. خوشبختانه، به جز از دست دادن مقداری پول، که به هر حال بی فایده است و مقداری از زمان، هیچ عواقبی برای مرگ در بازی وجود ندارد. هنگامی که از جنگل عبور کردید و به مرکز دریایی رسیدید، مجموعهی دیگری از ماموریتها را دریافت خواهید کرد که منجر به شکست دو دشمن جدید می شود.
خانم Whisper و Bloody Tom. به نوعی، هر دو حتی شخصیتپردازی کمتری نسبت به Hollow Man دارند و ماموریتهایشان ناتمام به نظر میرسد. توضیح آن بدون اینکه خودتان آن را تجربه کنید بسیار دشوار است. اما مانند این است که Redfall در حالی که به طور همزمان به طرز مضحکی دشوار میشود، شما را درگیر مراحلی با ساختار ناقص میکند.
دنیای بازی Redfall با پیش روی در بازی بیجانتر به نظر میرسد. اهداف شما با چندین مأموریت دفاعی از این نقطه بیشتر تکراری میشود و حتی غنیمت کمتری برای یافتن وجود دارد. به هر حال برای مبارزه با هر رئیسی باید حداقل سه ماموریت را انجام دهید، اما حتی ماموریتهای اصلی هم فاقد جذابیت لازم هستند و بازی به طرز عجیبی خسته کننده میشود.
اگر بخواهیم منصف باشیم، بازی به صورت انفرادی خوب کار میکند. بهطور خودکار درجهی سختیهای خود را برای بازیبازانی که به صورت تک نفره به تجربه میپردازند، متعادل میکند. زمانی که تنهایی بازی را تجربه میکنید هنوز فعالیتهای زیادی وجود دارد، اما نه از آن نوع ماموریتهای آشفتهای که اغلب وقتی سه دوست همراه خود دارید، ظاهر میشوند.
اهداف بزرگتر را میتوان به روشهای مختلف، از بالا رفتن از پشت بام گرفته تا برداشتن قفلها یا شکستن پنجرهها، قربانی کردن و به صورت مخفیانه به پایان رساند، اما این لحظات در بازی بسیار کم هستند. بیشتر اوقات در خیابانهای عریض جزیره قدم میزنید، گروههایی از Cultists یا خونآشامها یا هر دو را در مسیر رسیدن به هدف بعدی خود خواهید دید.
خونآشامها در طیف وسیعی وجود دارند که شامل Sin-Eaters نیز میشوند. وقتی آنها را میکشید، یک پژواک روانی ایجاد میکند. هنگامی که Rook میرسد و نیروهای Bellwether در منطقه هستند، آنها با خوشحالی با یکدیگر میجنگند در حالی که شما Stragglers را از کنار زمین انتخاب میکنید. مزدوران همچنین به Cultists حمله میکنند، بنابراین گاهی اوقات با نبردهایی برخورد میکنید که به طور طبیعی در اکوسیستم بازی رخ میدهد.
لانههای خونآشامها بهطور تصادفی به وجود میآیند، دشمنان اطراف را به شدت تقویت میکنند و به تدریج قدرت و مقیاسشان افزایش مییابد تا زمانی که شما با آنها وارد نبرد شوید و آنها را نابود کنید. ورود به یک لانه یادآور مناظر سورئال Void در Dishonored است، جایی که Corvo برای ملاقات با Outsider رفت. در اینجا تنها چیزی که قرار است ملاقات کنید، خون آشامهای خشمگین پر تعدادی است که مشتاقانه در حال دفاع از چمن خانهی خود هستند! شما باید آنها و قلب خانه را نابود کنید. سپس سعی کنید قبل از فروریختن کل عمارت فرار کنید.
گاهی در هنگام تجربهی یک اثری که کیفیت مناسبی ندارد شما متوجه ایدههایی که تیم توسعه دهنده سعی کردند در بازی قرار بدهند میشوید. ایدههایی خلاقانه که به دلایلی به خوبی پیاده نشدهاند، اما در بازی Redfall چنین موضوعی را حس نمیکنید. این یک بازی پوچ و بیجان است که ممکن است در مقطعی برای شما هیجاناتی داشته باشد، اما این موضوع به سرعت فرو مینشیند.
حتی موسیقی بازی نیز برخلاف موسیقیهای آثار قبلی استودیوی Arkane عمل میکند. با توجه به سابقه این استودیو، ارکین موسیقیهای با دقت ساخته شده را در بازیهای خود قرار میدهد. این آثار میتوانند هر چیزی باشند، از یک قطعهی اتمسفریک گرفته تا یک معرفی غمانگیز که نمایانگر زیباییشناسی بازی است. اما متاسفانه در بازی Redfall به سختی قادر به شنیدن موسیقی هستید. اعضای استودیوی Arkan در آثار قبلی خودشان این موضوع را نشان دادند که از خلاقانهترین توسعه دهندگان در دنیای بازیهای ویدئویی هستند که سعی دارند بسیاری از کلیشهها را تغییر بدهند و خلاقیت داشته باشند. با این وجود عملکرد استودیو در بازی Redfall به شدت تعجب برانگیز است.
من فکر می کنم انتظارات به طور ناعادلانهای از Redfall بالاست. بسیاری از بازیبازان از ابتدا فکر میکردند این بازی یک Left 4 Dead اما جهان باز یا Co-op Dishonored خواهد بود و نتیجهی نهایی حقیقتا بسیار متفاوت است. پس از حدود 8 ساعت تجربه بازی، چه به صورت تک نفره و چه به صورت چند نفره، نزدیکترین مقایسه در واقع عنوان Sea of Thieves است. عنوانی که گروهی از دوستان بهانهای برای با هم بودن آنلاین پیدا میکنند. در مبارزات، مخفی کاری و مکانیکهای نقش آفرینی بازی چندان عمیق نیست، بنابراین جذابیت اصلی این است که تعدادی فعالیت و ماموریت با موضوع ترسناک برای انجام با دوستان داشته باشید.
سخن پایانی
متأسفانه، نقاط مثبت و قابل اتکای بازی Redfall بسیار کمتر از ایرادات پر شمار بازی هستند. Redfall شبیه خون آشامهایی است که بر اساس آنها ساخته شده است. فاقد هویت است و انرژی شما را میمکد. هر بار که جرقهای از پتانسیل را میبینم، با باگها، هوش مصنوعی ضعیف و دنیایی خالی که ارزش کاوش را ندارد از بین میرود. ممکن است بازی با دوستان، Redfall را به اثری بهتر تبدیل کند، اما بدون آن گزینه، چیزی که باقی میماند یک بازی اکشن مناسب است که به اندازهی کافی برای استفاده از ویژگیهای منحصربهفرد ژانر مورد علاقهی توسعهدهندهاش عمل نمیکند. زمانی که مردم آن را با یک کلون Left 4 Dead اشتباه میگرفتند، بتسدا در عوض به سرعت Redfall را با Far Cry مقایسه کرد. اما به نظر نمیرسد هیچ کدام از این فرنچایزها، چیزهایی باشند که توسعه دهندگان Arkane باید به دنبال الهام گرفتن از آن باشند.
نقد و بررسی
بازی Redfall
بازی Redfall اثر مورد انتظار استودیوی Arkane اثری است به هیچ وجه نمیتواند توقعات مخاطبانش را پاسخگو باشد. متأسفانه، نقاط مثبت و قابل اتکای بازی Redfall بسیار کمتر از ایرادات پر شمار بازی هستند و نتیجه نهایی فاقد خلاقیت و جذابیت آثار قبلی آرکین است. حتی اگر دنبال تجربه یک اثر چند نفره هم باشید، باز هم آثار بهتری هم پیدا خواهید کرد.
مثبت
- تنوع بالای سلاحهای بازی
- طراحی برخی مناطق و ساختمانهای بازی جالب و خلاقانه شدهاند
منفی
- دنیای خالی و فاقد محتوا
- ارزش پایین گشت و گذار در دنیای بازی
- داستان بی سر و ته
- هوش مصنوعی بسیار ضعیف
- ایدههای خام و به درستی پردازش نشده
- تعداد زیاد باگ و گلیچ
به نظرم نمره منصفانه ای بود برای این بازی
ردفال شروعی بر ناکامی های بزرگ ایکس باکس
حیف و صد حیف این بازی به این روز کشیده شد و مایکروسافتی که حتی کیفیت نهایی بازی براش مهم نیست لیاقتش نمره یک از دهه
امیدوارم این اولین و آخرین اشتباه بتسذا باشه و به استارفیلد کند نزنه من بخاطر همینا ایکسباکس خریدم
استارفیلد هم همینه الان میگن ، نه ما دیگه نظارت داریم استارفیلد دیگه این طوری نمیشه قول میدیم و از این حرفا ولی الکیه، چون مایکرو اصلا براش مهم نیستن کیفیت بازیش و نیازی به پولش ندارن که بخوان مثلا با بازی با کیفیت کنسول بفروشن خرید کمپانیها هم فقط برای پولشویی و فرار مالیاتیه