بدون شک عنوان God of War که در سال 2018 منتشر شد، یکی از بهترین عناوینی است که میتوانید به عنوان یک بازی کامپیوتری تجربه کنید. این عنوان یک سافت ریبوت جذاب و متفاوت برای سری بهشمار میآمد. لذت تجربهی چندین بارهی این عنوان شیرین، هنوز در ذهن شما باقی مانده است.
معرفی 10 بازی کامپیوتری مشابه God of War
جدا از تغییرات عمدهای که در ساختار بازی God of War 2018 شاهد بودیم، از نظر داستان گویی و شخصیت پردازی بازی نسبت به عناوین قبلی روند متفاوتی را در پیش گرفت. این بار شخصیت پردازی کریتوس عمیقتر از گذشته بود. مانند عناوین قبلی سری خدای جنگ با شخصیتی سرکش و طغیانگر طرف نبودیم. پدر شدن روحیه و شخصیت او را تغییر داد و کریتوس در نقش یک پدر بسیار محتاط و دلسوز رفتار میکرد. گذر زمان شخصیت او را تغییر داد و پختگی در رفتار و عملکرد او دیده میشود. از طرفی شیمی فوق العادهای بین او و پسرش در سرتاسر بازی حس میشود. روایت تک برداشت بازی نیز از جمله مهمترین تغییراتی بود که با عملکرد خیره کنندهاش میتوان آن را به عنوان یک الگو برای سایر عناوین در این زمینه بهحساب آورد.
مطمئنا برای بسیاری از مخاطبان تجربهی عناوین مشابه، میتواند فرصت مناسبی باشد تا دوباره لذتی مشابه را تجربه نمایند. از طرفی دیگر با این کار میتوانند برای نسخهی بعدی این سری نیز آماده شوند. در این مقاله تصمیم داریم شما را با 10 بازی کامپیوتری آشنا کنیم که میتوانند به مانند بازی God of War 2018 لذتبخش باشند و از طرفی ایدهها و فضاهای متفاوتی را نیز برای شما رقم بزنند. با گیم پالت همراه باشید.
1- Assassin’s Creed Odyssey/Valhalla
بازی Assassin’s Creed Odyssey در سال 2018 توسط شرکت یوبیسافت (Ubisoft) منتشر گردید. این سری با انتشار عنوان Origins در سال 2017 مسیر جدیدی را در این سری پیش گرفت. عنوانی که به عنوان یک سافت ریبوت برای سری به حساب میآمد. عنوان Odyssey نیز همین راه را ادامه داد. در این مسیر جدید، شاهد این موضوع بودیم که بازی بیش از گذشته ساختار نقشآفرینی و اکشن به خودش گرفت و از فضای مخفیکاری دور شد. بازی نبردها و درگیریهای بسیاری را در ساختار گیمپلی خودش قرار داد که میتوانست برای علاقمندان به عناوین این سبک جذاب باشد.
در کنار این موارد، داستان بازی در یونان باستان روایت میشد و شاهد نمایش زیبایی از دنیای یونان باستان در این عنوان بودیم. از طرفی نیز بسیاری از شخصیتها و موجودات افسانهای دنیای یونان باستان نیز در این عنوان حضور داشتند. این موضوع بازی را برای علاقمندان به اساطیر یونان جذاب میساخت. بازی Assassin’s Creed odyssey میتواند با ماموریتها و جهان پربارش، شما را ساعتها درون خودش مشغول و سرگرم سازد.
عنوان دیگری نیز از مجموعه Assassin’s Creed به نام Valhalla که در سال 2020 منتشر شد نیز میتواند عنوان مناسبی برای علاقمندان این سری باشد. بازی روند و روال نسخهی قبلی را دنبال میکرد. داستان بازی نیز در سرزمین واکینگها و درمیان فرهنگ اسکاندیناوی روایت میشد. این عنوان نیز روندی که در این سری ایجاد شد را به خوبی رشد داد و توانست اثری رو به جلو را منتشر نماید. بازی مانند سایر عناوین سری، به خوبی اساطیر و شخصیتهای فرهنگ اسکاندیناوی را در داستان بازی وارد میکرد. بدون شک این دو نسخهی اخیر میتواند به خوبی برای مخاطبان God of War، عناوین سرگرم کنندهای باشد.
2- Devil May Cry 5
یکی از مهمترین جنبههای سری God of War و به خصوص آخرین نسخهی این سری، مبارزات جذاب و نفسگیر آن است. بدون شک یکی از بهترین فرانچایزهایی که در تاریخ بازیهای ویدئویی میتوانید پیدا کنید که در این زمینه فوق العاده عمل کند، سری Devil May Cry است. سری قدیمی و محبوب شرکت کپکام (Capcom)، در طی سالها بارها موفق شد با اتشار نسخههای مختلف باعث رشد و ارتقای این سری شود و عناوینی با مبارزاتی نفسگیر را به نمایش بگذارد. آخرین نسخهی این بازی کامپیوتری که در سال 2019 منتشر شد، بدون شک یکی از بهترین عناوین این سری و از درخشانترین بازیها در سبک هک اند اسلش بهشمار میآید.
شما در نقش سه شخصیت دانته، نرو و وی (V) به مبارزه با دشمنان میپردازید. هر کاراکتر روش و سبک منحصر به خودش را در مبارزات دارد و این موضوع باعث میشود شما نبردهایی بسیار متنوع را تجربه کنید. هر کدام از قهرمانها جدا از روش مبارزهای که دارد، قابل ارتقا و یاد گرفتن حرکات جدیدی را نیز دارا است که شما با یاد گرفتن آنها باز هم تنوع بیشتری در مبارزات تجربه میکنید! از طرفی این درگیریهای بازی بسیار سریع و نفسگیر طراحی شدهاند و یکی از هیجان انگیزترین تجارب خودتان را در این بازی خواهید دید.
در کنار مبارزات جذاب روایت غیرخطی و چند وجهی بازی به خوبی به بلوغ رسیده و شاهد یکی از بهترین روایتها در این فرانچایز هستیم. داستان بازی Devil May Cry 5 هم جذابیتهای بالایی برای هوادارن قدیمی این سری دارد و هم مخاطبان جدیدی را به شدت به وجد خواهد آورد. مطمئنا تجربهی این عنوان به این سادگی از خاطر شما پاک نخواهد شد.
3- Castlevania: Lords of Shadow
Castlevania یکی از قدیمیترین فرانچایزهای تاریخ بازیهای ویدئویی که در طی سالها فراز و نشیبهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. عنوان Lords of Shadow یک شروعی تازه به این سری بود که توانست به محبوبیت و موفقیت بسیاری دست یابد. بازی توسط استودیوی مرکوریاستیم (MercurySteam) با همکاری استودیوی کوجیما پروداکشنز (Kojima Productions) تولید شد. نقش بهسزای استودیوی کوجیما پروداکشنز در ساخت این عنوان اجتناب ناپذیر بود. نتیجهی این همکاری احیای یکی از بهترین فرانچایزهای شرکت کونامی (Konami) بود.
بسیاری این عنوان را در زمان انتشارش رقیب بازی God of War 3 میدانستند. بازی به خوبی از المانهای عناوین موفق هک اند اسلش در آن سالها الهام گرفته بود و عناصری از سریهای کلاسیک Castlevania را هم درون خودش قرار داد. بازی از داستان و شخصیت پردازی بسیار خوبی بهره میبرد. طراحی فضاها و قلعههای گاتیک بازی نیز بسیار فوق العاده بود. دنیای بازی بسیار بزرگ و متنوع طراحی شد و همچنین با تنوع دشمنان بسیار زیادی مواجه بودید. تمامی این عناصر دست به دست هم دادند تا با یک بازی کامپیوتری موفق مواجه باشیم. بازی در زمینهی گیمپلی نیز فرمولی بسیار متنوع و موفق در زمینهی ترکیب کمبوها و جادو در نظر گرفته بود. اگر تا کنون این عنوان را تجربه نکردهاید، در اولین فرصت حتما این بازی فوق العاده را تهیه و از آن لذت ببرید.
4- Dark Souls
بازی God of War نسبت به نسخههای پیشین این سری از المانهای نفش آفرینی زیادی استفاده میکند. در کنار این موارد در طراحی دنیای بازی و جستجوهایی که در آن برای پیدا کردن آیتمهای مخفی انجام میدهید، از عنوان Dark Souls الهام گرفتند. سبک مبارزات بازی نیز بر خلاف شمارههای قبل که بر پایه حملات سریع طراحی شده بود، اینبار روندی ترکیبی از حمله و دفاع-ضدحمله را در دستور کار قرار داده است. بدون شک وجود المانهای سری Dark Souls در بازی God of War به راحتی قابل مشاهده است. بازی Dark Souls که توسط استودیوی فرامسافتور (Fromsoftware) ساخته شد، یکی از انقلابیترین عناوین تاریخ بازیهای ویدئویی به شمار میرود. مطمئنا بارها مقالات بسیاری در مورد نقش و تاثیر گذاری این سری در ساختار بازیهای نقش آفرینی مدرن خواندهاید.
نسخهی اول این سری توانست راهی که عنوان Demon’s Soul آغاز کرد را به نقطهای درخشان و بلوغ یافته برساند. بازی در زمینهی روایت داستان و لول دیزایین مسیری نو و خلاقانه را در پیش گرفت و در کنار سایر عناصر نوآورانه توانست نقش غیر قابل انکاری در رشد ژانر نقش آفرینی در طی سالهای اخیر داشته باشد. از میزان تاثیرات این بازی کامپیوتری میتوان به این نکته اشاره داشت که عناوینی که در سبک مشابه این بازی ساخته میشوند به اختصار سولز لایک (سولزبورن) نامیده میشوند. مطمئنا این بازی میتواند انتخاب خوبی برای شما باشد تا بتوانید هم از اورجینال بودن و چالشهای گیمپلی لذت ببرید.
5- Hades
در سال 2020 استودیوی سوپرجاینت گیمز (Supergiant Games)، بازی Hades را منتشر نمود که توانست با ارائهی ایدههایی نو و گیمپلی جذاب به موفقیت غیر قابل انتظاری دست پیدا کند. شاید بتوان این اثر را یکی از بزرگترین غافلگیریها و بهترین بازی کامپیوتری در سال 2020 نامید. عنوانی که در سبک روگ لایک منتشر شد و توانست این سبک را از دوباره تعریف نماید. در کنار تمامی خلاقیتهای بازی، با گیمپلی جذاب و اکشنهای نفسگیری مواجه بودیم که برای ساعتها شما را با خودش درگیر میکند. سیستم ارتقای شخصیت و مهارت در این بازی هم بسیار خوب و تاثیرگذار طراحی شده است.
در کنار این موارد شما شاهد روایت یک داستان بسیار عمیق و جذاب از اساطیر یونان باستان در این عنوان هستید. شخصیت پردازی و چالشهای داستان بدون شک از نقاط قوت درخشان این بازی هستند. برای آن دسته از بازیبازانی که به داستانهای اساطیر یونان علاقمند هستند این عنوان بدون شک بهترین انتخاب به شمار میرود. بازی در زمینهی طراحی و موسیقی هم بسیار قوی و درخشان عمل کرد تا در سال 2021 پس از موفقیت این بازی کامپیوتری، برای کنسولهای پلیاستیشن 4، 5 و ایکسباکس وان و سری ایکس/اس نیز منتشر شود.
6- Bayonetta
یکی از درخشانترین ساختههای استودیوی پلاتینیومگیمز (PlatinumGames) به نام Bayonetta در سال 2009 برای کنسولهای نسل هفتمی پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360 منتشر گردید. عنوانی که توسط خالق سری Devil May Cry یعنی هیدکی کامیا (Hideki Kamiya)، کارگردانی شد. اثری با هوشمندی تمام توانست المانهای سبک هک اند اسلش را از عناوین درخشان این سبک الهام بگیرد و آنها را با روش و زبان جدیدی در قالب خودش ارائه بدهد. قطعا چنین ساختار تاثیرگذاری از فردی که با نبوغ کامیا بر میآید. در بازی Bayonetta شما درگیریهای بسیار هیجان انگیز و نفس گیری را تجربه خواهید کرد که با انواع کمبوها به استقبال دشمنان میروید.
از نقاط قوت و درخشان این بازی کامپیوتری به لیست بلند بالای کمبوهای بسیار زیاد آن میتوان اشاره کرد. در کنار اکشنهای زیبای بازی، معماهایی نیز طراحی شد که جزئی جدایی ناپذیر از مکانیزم گیمپلی این اثر به شمار میآیند. همچنین پس از موفقیت بازی، در سال 2014 برای کنسول Will U، در سال 2017 برای پلتفرم رایانههای شخصی، در سال 2018 برای نینتندو سوئیچ و در سال 2020 برای کنسولهای پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان نیز در قالب نسخهی ریمستر منتشر گردید. اگر از طرفداران ژانرهک اند اسلش هستید، این بازی میتواند گزینهی بسیار مناسبی برای شما باشد تا بتوانید ساعات بسیاری به تجربهی آن بپردازید.
7- NieR: Automata
عنوانی که شاید مثل آن را پیش از این تجربه نکرده باشید. یکی دیگر از عناوین درخشان استودیوی پلاتینیمگیمز که در سال 2017 توسط شرکت اسکوئر انیکس (Square Enix) منتشر گردید. عنوانی که از داستان خاص و منحصر به فرد، اکشنهای پویا و جذاب در کنار دنیایی خلاقانه بهره میبرد. در این عنوان شما در نقش یک اندروید به نام 2B و همراهان او به اکتشاف و انجام ماموریت در کرهی زمینی میپردازید که سالهاست خالی از انسانهاست. در طی حمله رباتها، بسیاری از انسانها کشته شدند و باقی آنها نیز در کرهی ماه ساکن هستند. آنها با حلق اندرویدهایی که میتوانند مانند انسانها مبارزه نمایند آنها را به سطح کرهی زمین بازگرداندند تا به نبرد با روباتها بپردازند.
جدا از داستان این عنوان، اصلیترین نقطهی درخشان این بازی کامپیوتری را میتوان اتمسفر خاص و گیمپلی فوق العاده درخشان آن دانست. بازی از روند نقش آفرینیهای کلاسیک ژاپنی پیروی میکند و در کنار آن شما مبارزاتی به زیبایی و هیجان انگیز بودن عناوینی مانند Bayonetta را تجربه میکنید. در کنار این موارد شما در این اثر با موسیقی بسیار زیبا و دلنشینی مواجه هستید که پس از پایان بازی هم به خوبی در خاطر شما میماند. آخرین نسخهی سری NieR که آن را میتوان متفاوتترین نسخهی سری هم یاد کرد، تجربهای عمیق و ماندگار خواهد بود.
8- Ghost Of Tsushima
همراه با Hades در سال 2020 شاهد غافلگیری دیگری نیز در دنیای بازیهای ویدئویی بودیم. عنوان Ghost of Tsushima ساختهی استودیوی ساکر پانچ (Sucker Punch)، اثری بود که توانست مخاطبان را غافلگیر کند. عنوانی که موفقیتی غیر منتظره داشت و توانست فراتر از انتظارات مخاطبان ظاهر شود. بازی Ghost of Tsushima الهامی بسیار زیبا از فیلمهای کلاسیک سینمای ژاپن، مانند آثار کوروساوا باشد. اثری که به زیباترین شکل ممکن به بازیباز اجازه میداد رویای حضور در نقش یک سامورائی را به بهترین شکل ممکن تجربه نماید. بازی از شخصیت پردازی و داستان فوق العادهای بهره میبرد که بسیار خوب و عمیق میتواند مخاطب را از همان ابتدا با خودش درگیر نماید. فراز و فرودهای داستان بازی در کنار رنسانس شخصیت اصلی بازی یعنی جین ساکای (Jin Sakai) را میتوان نقطهی اوج و عطف اثر دانست.
بازی در زمینهی ارائهی یک اثر جهان باز نیز به خوبی عمل میکند و ماموریتهای اصلی و فرعی بازی با تنوع بسیار بالایی طراحی شدهاند که شما به هیچ وجه از انجام آن خسته نخواهید شد. بازی همچنین از سیستم مبارزات بسیار جالب و منحصر به فردی بهر میبرد که کاملا بر مبنای مهارت بازیباز رقم میخورد. مبارزات بازی نیز مانند سایر عناصر حاضر این اثر شیمی و سازگاری بسیاری خوبی دارد و مجموعهای یکپارچه و لذت بخش را ارائه میدهد. طراحیهای محیط و دنیای بازی نیز به بهترین شکل ممکن صورت گرفت و دنیای بازی از زیباترین جهانهایی به شمار میرود که در یک اثر میتوانید تجربه کنید. موسیقی زیبا نیز به این لذت افزوده است. بازی Ghost of Tsushima بدون شک لیاقت این همه ستایش و تحسین را دارد و شما میتوانید با خیال راحت به تجربهی یکی از بهترین عناوین نسل هشتم بپردازید.
9- The Last of Us
بسیاری از شما بارها در طی مقالات مختلف شاهد توصیف کیفیت و خلاقیت بازی The Last of Us بودهاید. عنوانی که در پایان نسل هفتم برای کنسول پلیاستیشن 3 منتشر گردید و توانست در زمینهی روایت داستانی قدمی خلاقانه و رو به جلو برای صنعت بازیهای ویدئویی باشد. این عنوان تحسین شده ساختهی استودیوی ناتی ناگ، برای بسیاری از بازیبازان بهترین تجربهی عمرشان نیز به حساب میآید. بازی روایت سفر دو شخصیت اصلی بازی جوئل و الی را روایت میکند که در سفری سرنوشت ساز باید بین احساسات شخصی و نجات انسانیت یکی را انتخاب نمایند.
چالشهای داستانی و محتوایی بازی برای بسیاری از بازیبازان تکرار ناپذیر بودند و این اثر نیز با ارائهی طراحی دنیای آخرالزمانی، توانست اتمسفری خاص و تاثیر گذار را ارائه دهد. تجربهی حضور در دنیای این اثر یکی از فراموش نشدنیترین تجارب برای هر بازیبازی به حساب میآید. جدا از مکانیزمهای درخشانی که در ساختار گیمپلی بازی وجود دارد رابطه و شیمی موجود بین جوئل و الی از جریان سازترین روابطی است که شما در دنیای بازیهای ویدئویی میتوانید ببینید. سبک روایی و شخصیت پردازی که در عنوان The Last of Us ارائه شد بدون شک تاثیر بسیار شگرف و مهمی بر روند شخصیت پردازی بازی God of War و رابطهی بین کریتوس و آترئوس دارد.
در بسیاری از لحظات بازی در صورتی که هر دو عنوان را تجربه کرده باشید متوجه این الهامات هوشمندانه خواهید شد. از طرفی روایت تاریک بازی God of War نسبت به نسخهی قبلی نیز رنگ و رویی از The Last of Us دارد. این سبک روایی علاوه بر تغییرات جالبی که به روایت سری God of War اضافه کرده و آن را از تکرار مکررات نسخههای پیشین رهایی بخشید. اگر از روایت و رابطهی بین کریتوس و آترئوس لذت بردید، عنوان The Last of Us بدون شک اثری است که شما را راضی خواهد کرد.
10- Hellblade: Senua’s Sacrifice
در سال 2017 استودیوی نینجا تئوری (Ninja Theory)، یکی از متفاوت ترین عناوین نسل هشتم را منتشر نمود. اثری که ایدهای خلاقانه و متفاوت داشت. داستان این بازی کامپیوتری به فروپاشی روانی شخصیت اصلی بازی سنوآ میپردازد. روایت فردی مبتلا به بیماری Psychosis را روایت میکند که به شدت درگیر توهمات است. در کنار طراحی محیطهای بسیار زیبا، بازی در زمینهی صداگذاری یکی از بهترین آثاری است که در دنیای بازیهای ویدئویی میتوانید تجربه کنید. نجواها در ذهن سنوآ او را آزار میدهند و به توهمات او دامن میزنند.
بازی در بسیاری از موارد بر روی صداگذاری حساب باز میکند. طراحی معماهای بازی نیز جدا از متفاوت بودن باز هم بر روی صداگذاری مانور دارد. شخصیت پردازی سنوآ بسیار فوق العاده و باور پذیر است. شما با شخصیت سنوآ کاملا درگیر میشوید و درد و رنج او برای شما کاملا قابل لمس و باور پذیر است. از طرفی در کنار این موارد بازی از سیستم مبارزات و کمبوهای بسیاری جذابی بهره میبرد. مبارزات و باس فایتهای بازی بسیاری جذاب و چالش برانگیز هستند. طراحیهای محیط بازی براساس افسانهها و داستانهای فرهنگ اسکاندیناوی است. در طراحی برخی موارد شاهد الهاماتی از شاهکارهای ادبیات مانند کتاب کمدی الهی اثر دانته آلیگیری هستیم.
از لحاظ گرافیکی بازی Hellblade یکی از بازیهای مستقل است که گرافیک شگفت انگیزی دارد. اما یکی از جذابترین نکاتی که در این بازی وجود دارد روایتی تک برداشت آن است که برای عنوان God of War نیز توانست به عنوان یک الگو مناسب باشد. بازی در این زمینه یک الگوی موفق و الهام بخش است. این اثر گاهی تجربهای فراتر از یک بازی ویدئویی را ارائه میدهد و مطمئن باشید پس از تجربهی آن هرگز سنوآ و مشکلات او از یادتان نخواهد رفت.