از زمان انتشار تریلر معرفی Ratchet and Clank: Rift Apart، انتظار میرفت که این بازی به نمایشی از قدرت کنسول پلیاستیشن 5 تبدیل شود. این بازی که از ابتدا با در نظر داشتن کنسول جدید سونی طراحی شده، دو هدف را در نظر دارد. اولی تحسین برانگیز بودن از لحاظ فنی و دومی سرگرم کردن مخاطب. علیرغم برخی المانهای تکراری از نظر روایی و داستانی، Rift Apart به طرز شگفتانگیزی در رسیدن به اهداف خود موفق است. با بررسی Ratchet and Clank: Rift Apart با گیم پالت همراه باشید.
نقد و بررسی بازی Ratchet and Clank: Rift Apart
به عنوان شانزدهمین بازی این فرنچایز، Rift Apart بر پایههای تاریخچهی گستردهای بنا گذاشته شده است. طرفداران سری تا کنون شاهد سناریوهای گوناگونی مثل پارادوکسهای زمانی بودهاند. اگر پیش از این Ratchet and Clank بازی کرده باشید، دقیقا با محیط و حال و هوای آن آشنایی دارد. اینسامنیاک گیمز (Insomniac Games) هم تلاشی برای جدیتر کردن بازیها یا تغییر این سبک ندارد. داستان Rift علیرغم فاقد غافلگیری بودن، کار راه انداز بوده و روایتی آشنا را ارائه میدهد.
همانطور که از نام بازی پیداست، در داستان بازی شاهد جدایی Ratchet و Clank از یکدیگر و همکاری آنها از دور باشیم. Ratchet در مسر خود با دوست جدیدی به نام Kit آشنا شده و Clank هم یک Lombax مونث جدید به نام Rivet را میبیند. نقشههای شوم Dr. Nefarious باعث شده تا این دو دوست قدیمی هر کدام در ابعاد مختلفی از کهکشان باشند و باید راه خود برای بازگشت را پیدا کنند. البته در این مسیر هیولاها، دزدان دریایی و هزار نوع جانور عجیب دیگر سعی در متوقف کردن آنها خواهند داشت. Rift Apart شامل همان جذابیتهای سیارهگردی بازیهای قبلی میشود. البته این بار با فناوریهای نسل نهمی.
حس شوخطبعی بازی همچنان تازه مانده و در لحظاتی شما را میخنداند. داستان Rift Apart شاید روتین باشد، اما آن قدر جذابیت دارد که شما را تا انتهای بازی سرگرم نگه دارد. Rivet که توسط جنیفر هیل (Jennifer Hale)، یکی از قدیمیها و کاربلدهای صنعت بازی، صداگذاری شده، شخصیت جدید معرکهای به شمار میرود. او در حالی داستان خود را پیش میبرد که به رشد شخصیتی Ratchet و Clank هم کمک میکند. ایدهی دنیاهای مختلف چیز جدیدی نیست و اینسامنیاک هم چیز تازهای برای ارائه در این زمینه ندارد. Ratchet and Clank ذاتا یک بازی سرگرمکنندهی خانوادگی بوده و Rift Apart هم از این قائده مستثنی نیست.
زرادخانهای کامل
Ratchet and Clank همیشه در مورد سلاحهای متفاوت و عجیب و غریب بوده و Rift Apart هم دست کمی از بهترینهای سری در این زمینه ندارد. به لطف پلیاستیشن 5 شاهد طراحیهای معرکهای برای سلاحهای جدید این سری هستیم. به لطف قدرت کنسول جدید سونی، تماشای ویرانگری یک اسلحه از همیشه لذتبخشتر است. افکت ذرات بر روی صفحه باعث شده تا هر مبارزه از نظر بصری به رویدادی چشمنواز تبدیل شود. همچنین استفاده از سلاحهای مختلف به عنوان مکمل مثل همیشه جذاب است. البته عوض کردن سلاحها به لطف چرخ دو صفحهای آن میتواند کمی کند باشد.
معمولا در شوترها بازیبازان چند سلاح را انتخاب کرده و تا انتها از آنها استفاده میکنند. اما تنوع زیاد سلاحها در Ratchet and Clank و جذاب بودن هر کدام از آنها باعث شده تا قضیه فرق داشته باشد. بازی با سیستم XP-محور ارتقای خود، شما را مجاب میکند تا از هر سلاح استفاده کنید. با استفاده از هر سلاح آن سلاح به خصوص ارتقا خواهد یافت. هر اسلحه 5 سطح متفاوت داشته و پس از آن یک فرم نهایی و متفاوت خواهد گرفت.
انتخاب زیاد در زمینهی سلاحها، باعث شده تا مبارزات تازه و همچنین از نظر بصری جذاب بمانند. Ratchet and Clank: Rift Apart از لحاظ بصری در هر جنبهای یک شاهکار به شمار میرود. طراحی خود Ratchet و Clank به لطف بافت پشمهای Ratchet و فلز بازتابگر Clank، هیچگاه انقدر خوب به نظر نرسیده است. در واقع میتوان گفت از لحاظ بصری انگار با یک انیمیشن پیکسار طرف هستیم. هر کدام از سیارهها هم حس و حال و ظاهر کاملا متفاوتی دارد. البته تا زمانی که اکشن و ستپیسهای بازی شروع نشده نمیتوانید واقعا از لحاظ بصری آن را تحسین کنید.
ستپیسهای Ratchet and Clank: Rift Apart
وقتی پلتفرمینگ، گانپلی و باسفایتهای بازی با هم ترکیب میشوند، Rift Apart در مقابل هیچ بازی دیگری کم نمیاورد. اینسامنیاک تا حدی پتانسیل پلیاستیشن 5 را با Spider-Man: Miles Morales نشان داده بود. با این حال اینجا با یک بازی انحصاری پلیاستیشن 5 طرف هستیم. ستپیسهایی در Rift Apart وجود دارند که در عین خطی بودن، از لحاظ جزئیات و اکشن بسیار پر ملات هستند. جابهجایی بین جهانهای مختلف بخش مهمی از بازاریابی بازی بوده و بسیاری از ستپیسهای بازی حول این مکانیک طراحی شدهاند. هر کدام از ستپسهای نبوغآمیز بازی هم معمولا به یک مبارزههای دیوانهوار ختم میشود.
Rift Apart سعی داشته تا گیمپلی خود را با اضافه کردن پازلهای کوچک و ساده متنوعتر کند. این پازلها معمولا شامل شخصیت Clank شده و سرگرمی جالبی به شمار میروند. همانطور که اشاره شد جابهجایی میان ابعاد مختلف، به کرات در تریلرهای بازی دیده شده است. با این حال باید گفت که این سکانسها بخشی از گیمپلی بازی نبوده و بیشتر جز همان ستپیسها یا سینماتیکها به شمار میروند. البته این لحظات از نظر فنی و بصری شدیدا تحسین برانگیز هستند. اما بهتر است انتظارات خود از نظر گیمپلی را کمی پایین بیاورید.
در کنار استفاده از قدرت پلیاستیشن 5 برای جلوههای بصری، Rift Apart از کنترلر دوالسنس هم به خوبی استفاده میکند. همانند Returnal، بازی از Adaptive Triggers برای شبیهسازی دو نوع ماشهی مختلف استفاده میکند. همچنین تعامل شخصیتها با جهان بازی، منجر به بازخوردهای متفاوتی از سوی کنترلر خواهد شد. دوالسنس کمک میکند تا تعاملات شخصیتها با دنیای بازی منحصر به فردتر به نظر برسد. بازی از این لحاظ تفاوت خاصی با سایر انحصاریهای سونی ندارد، اما همچنان تاثیرگذار است.
سخن پایانی
Ratchet and Clank: Rift Apart یک بازی با کیفیت جدید از این فرنچایز قدیمی بوده که برای هواداران سری ساخته شده است. انیمیشنهای جذاب، گانپلی انفجاری، پلتفرمینگ مزین به اکشن و پازلهای سرگرمکننده کلید موفقیت این سری بودهاند. اینسامنیاک هم در Rift Apart به فرمول موفق خود دست نزده است. در عوض اینسامنیاک از قدرت پلیاستیشن 5 برای بزرگتر و بهتر کردن همه چیز استفاده کرده است.
به عنوان یک انحصاری نسل جدید، Ratchet and Clank: Rift Apart شامل تمام موارد ضروری میشود. بازی از نظر بصری شدیدا زیبا بوده و شامل تمام ویژگیهای یک پلتفرم جدید میشود. داستان بازی شاید برخی را ناامید کند، اما این ماجراجویی بزرگ و چند-بعدی همان تجربهی لذتبخشی است که اینسامنیاک در آن مهارت دارد. در حالی که هنوز عناوین چندانی برای نمایش قدرت کنسولهای جدید وجود ندارند، Ratchet and Clank: Rift Apart میتوانند نقشهی راه خوبی برای آینده باشد.