۴ سال انتظار تقریبا برای طرفداران سری Call of Duty زمان زیادی میباشد، اما نه دقیقا در دورانی که این سری، افول خود را طی میکند. Call of Duty Black Ops 6 که پس از ۴ سال توسعه قرار است سرنوشت همیشگی این سری را عوض کند، بی ادعا وارد میدان شده و بار دیگر به همگان اثبات کرده است که چرا این سری همچنان میتواند در صنعت بازیهای رایانهای زبانزد و خاص باشد. در ادامه با نقد و بررسی بازی Call of Duty Black Ops 6 توسط وبسایت گیم پالت همراه باشد.
تولد دوباره یک افسانه!
بعد از اینکه نسخه سوم Black Ops را روی کنسول پلی استیشن ۴ خود اجرا کرده و ۱۰ ساعت از وقتم را صرف به اتمام رساندن بخش داستانیاش کردم و بلافاصله وارد بخش Zombie و چند نفرهاش شدم، کنسول را خاموش کردم و با خودم گفتم، خداحافظ ندای وظیفه! بعد از آن روز فقط وقتی که دوستانم را میدیدم، بازی را اجرا میکردم تا به جای فوتبال! (امیدوارم به طرفداران این سری بر نخورد)، خودمان را با بخش زامبیاش به چالش بکشیم. تنها بخشی از آن بازی که اندکی میتوانست امید بخش باشد آنهم فقط به خاطر درجه سختیاش!
قبل از تجربه کمپین داستانی بازی Call of Duty Infinite Warfare، هیچوقت به ذهنمان خطور نمیکرد که روزی صدای شیپور جنگ را در فضا بشنویم و لازم باشد تا با آمریکاییهای به اصطلاح وطن پرست (استفاده از کلمه به اصطلاح در اینجا صرفا بداهه بوده و برداشت شما از آن کاملا آزاد است!) به نبرد با دشمنان همیشگیشان در فضاپیما بپردازیم!
سیل نقدهای منفی آن عنوان که حاکی از فاصله گرفتنش از اصالت واقعی خود سری بود، پرده از راز جدیدی برای مخاطبان برداشت، اینکه دیگر باید با گذشتهها خداحافظی کنیم و وارد دنیای جدید شویم. پذیرش این موضوع اما برای گیمرهایی که با داستان حماسی سری Modern Warfare اخت گرفته بودند و تجربه جنگ جهانی را در سریهای قدیمیتر این فرانچایز محبوب Activision داشتند، مانند قبول زندگی جدید بعد از مرگ یکی از عزیزانشان بود، سخت، دردناک، غیرقابل تحمل و وصف ناشدنی.
اوضاع برای طرفداران اما زمانی بدتر شد که Activision میخواست هر دو قشر گیمرهای جدید و قدیمی را راضی نگه دارد و با عرضه عنوانهایی بی هدف، که تکلیفشان با خودشان هم مشخص نبود، گور خود را برای مخاطبان بیش از پیش کند! کار به جایی رسید که در اقدامی باورنکردنی، Activision به سراغ تیم سازنده جدیدی رفت تا سری محبوب MW را بازسازی کند، آنهم نه فقط صرفا بازسازی گرافیکی، بازسازی داستانی!
سری جدید Call of Duty Modern Warfare، با وعده آشتی میان مخاطبان با ندای وظیفه محبوب، نه تنها به خلف صدق وعده منجر شد بلکه میخ آخر را بر تابوت این سری شوتر محبوب کوبید. ملاقات با شخصیتهای دوست داشتنی قدیمی در قالب داستانی جدید و روندی تازه که به کل از سری اصلی متفاوت بود، نه تنها به مذاق مخاطبان خوش نیامد بلکه Activision با اینکارش به همگان ثابت کرد که قافله را به بازیهای آنلاین شوتر، حتی عناوین مولتی پلیر آنلاین خودش نیز باخته است.
بعد از عرضه (لازم است بگویم باز هم ناموفق؟) Modern Warfare 3، شرکت Activision اعلام کرد که عنوان جدید سری بازی Call of Duty، چیزی جز Black Ops 6 نیست. بازی که به گفته خود کمپانی ناشر، ۴ سال برای ساختنش زمان صرف شده است. بالاخره Call of Duty Black Ops 6 عرضه شده است. عنوانی که ظاهرا میتواند کاندیدای جوایز هم باشد!
داستانی که به آن اهمیت داده شد!
داستان بازی Black Ops 6 درست بعد از وقایع Cold War روایت میشود. سال ۱۹۹۰ جایی که شوروی سقوط کرده، بستری را برای تبدیل شدن آمریکا به تنها ابرقدرت دنیا فراهم میکند. در همین حین، صدام یزید کافر! (بله، همان صدام معروف خودمان) به کشور کویت لشکرکشی کرده و آنجا را تصرف میکند. حال آمریکا باید به کمک کویتیها برود تا علاوه بر اثبات خودش به عنوان ابر قدرت دنیا، به سوداگری صدام حسین پایان دهد.
در این میان، گروه ویژه ماموران CIA که در گذشته به رهبری شخصیت Wood و هماهنگی Harrow صورت میگرفت، به ماموریتی میروند که منجر به یک شکست تمام عیار میشود و در پی آن، Livingstone رئیس CIA، آنها را اخراج میکند. این گروه ویژه که اکنون رهبر جدیدی به نام Troy Marshall دارد، پس از اخراج از CIA، تبدیل به یاغیانی میشوند که میخواهند ماموریت اصلی خود، یعنی نجات کشور و مردم را به شکلی مخفیانه انجام دهند.
شخصیتهای جدیدی به این گروه اضافه میشوند از جمله پروتاگونیست اصلی بازی که کنترل او را در اکثر مواقع در دست داریم به نام Case و شخصی به نام Sev که هر دو جزو شخصیتهای یاغی و مرموزی هستند که از گذشته آنها اطلاعات زیادی در دست نداریم. شخصیت محبوبی که در این نسخه به گروه اضافه شده، Adler است که جزو بهترین شخصیتهای این سری به حساب میرود. فردی که نه میدانیم انگیزهاش چیست و نه اینکه چرا راه یاغیگری را انتخاب کرده است. این گروه در طی ماموریتهای مخفیاش، متوجه مجموعهای عجیب به نام Pantheon میشوند که به عراقیها و صدام حسین بر علیه آمریکاییها کمک میکند. در ادامه مسیر، مارشال و گروهش پی میبرند که این مجموعه مخفی، سلاحی بیولوژیکی را به عراقیها داده است تا با استفاده از آن و با کمک هم بتوانند دنیا را فتح کنند.
داستان بازی در نگاه اول شاید کلیشهای به نظر برسد اما روایت اثر به قدری قوی دنبال میشود که در تجربه کوتاه حدودا ۱۰ ساعتهاش، محال است بتوانید چشم از مانیتورتان بردارید. در ساعات ابتدایی بازی، به نظر میرسد که با اثری کند و کم جان روبرو هستیم اما درست در لحظهای که کف گیر انتظارمان دارد به ته دیگ میخورد، بازی برگ برندهاش را رو کرده و شما را انگشت به دهان میگذارد.
روایت بخش داستانی بازی Call of Duty Black Ops 6 فقط از طریق کاتسینهای سینماتیک روایت نمیشود. البته که انصافا همه آنها از کیفیت به شدت بالایی، چه در تصویر برداری، چه در گرافیک و چه در رعایت اصول سینماتیک، برخوردارن. نکته جذاب این عنوان در اضافه شدن عناصر Luring داستانی به بازی است. گروه مخفی مارشال اکنون در یک خانه قدیمی مربوط به شوروی زندگی میکنند که به عنوان هاب یا لابی اصلی بازی شناخته میشود.
این خانه قدیمی و بزرگ نه فقط یک مکان برای پیدا کردن ماموریتهای جدید، بلکه تکهای از روایت بازی محسوب میشود. شما در طول بازی و قبل از رفتن به سراغ ماموریتهای اصلی مربوط به بخش داستانی، میتوانید به کاوش در گوشه و کنار این مکان جذاب بپردازید و پرده از رازهای مخفی آنجا بردارید. همچنین در طول داستان، افراد مختلف در اتاقهای خودشان یا گوشه و کنارها، سندها و نوارهایی را از خود به جا میگذارند که با پیدا کردنشان میتوانید داستان بازی را بهتر و بیشتر بفهمید. اما موضوع به همینجا ختم نمیشود. در طی کاوشهایتان در این مکان، میتوانید با افراد مختلف گروه صحبت کرده و باز هم بیشتر به لایههای داستانی بازی پی ببرید.
شخصیت پردازی برخی از شخصیتهای بازی هرچند چندان قابل توجه نیستند. در واقع تمام آنها شخصیتهای فرعی هستند که صرفا باعث پیشبرد روند داستانی شدهاند اما هیچکدام به یادماندنی نبوده و نمیتوانند آنقدر که باید فرصتی برای عرضه اندام پیدا کنند. شخصیت پردازی شخصیتهای اصلی بازی اما بسیار عالی است و هم آنتاگونیست و هم پروتاگونیست بازی، هرکدام یک ماموریت داستانی کامل را به خود اختصاص دادهاند تا بیش از پیش بتوانیم با آنها ارتباط سمپاتیکی برقرار کنیم. در این نقد به آنتاگونیست بازی اشارهای نشده است چرا که باعث لو رفتن داستان بازی میشود). سیستم
روایت بازی و بخش داستانی Call of Duty Black Ops 6 همان چیزی است که باید همیشه میبود! یک داستان شسته رفته هیجان انگیز، قابل احترام و پرداخت شده که میتواند بار دیگر طرفداران این سری را به یاد روزهای خوب گذشته بیاندازد.
وقتی که از بازیهای خوب، درست الهام میگیری!
اگر داستان بازی را (سختگیرانه) به خاطر تجربه کوتاهش و شخصیت پردازی برخی از شخصیتهایش بینقض خطاب نکنیم، گیمپلی بازی جاییست که Call of Duty Black Ops 6 بیشک در آن میدرخشد. گیم پلی بازی، دقیقا همان چیزی است که باید همیشه در طی نسل هشتم و نهم میبود. ترکیبی درخشان از عناصر نوین بازیهای سبکهای مختلف در کنار هسته اصلی گیمپلی کلاسیک و آشنای سری Call of Duty. در طی بازی هیچگاه احساس نخواهید کرد که فقط یک مدل طراحی مرحله را پیش چشمانتان میبینید. قطعا با خواندن پاراگرافهای بعدی بیش از پیش دلتان میخواهد سراغ تجربه این بازی بروید.
گیم پلی بازی Black Ops 6، ترکیبی از عناصر سری بازیهای Hitman، Batman Arkham و Far Cry است. بله درست شنیدید. مخفی کاری و Open-world بودن گیم پلی بازی چیزی است که هر مخاطبی را متعجب خواهد کرد. به این نکته دقت کنید که بازی کاملا Open-world نیست و صرفا در یکی دوتا از ماموریتهای اصلی بازی، شما نقشهای را برای گشت و گذار خواهید داشت.
درست است که این تجربه کوتاه بازی را به Open-world بودن نزدیک نمیکند اما قطعا Tryarch و Raven هیچکدام نمیخواستند که بیش از پیش تغییرات عظیمی را در دل این فرانچایز ایجاد کنند. (یا شاید هم مثل From Software نمیخواستند دل را یکباره به دریا بزنند، خصوصا پس از افتضاحهای اخیری که گریباگیر این سری را گرفته بود!)
تمامی مراحلی که به شکل Open-world طراحی شدهاند، کاملا دست مخاطب را در پیشبرد ماموریتها باز گذاشته و به شکلی ماهرانه طراحی و اجرا شدهاند. لازم به ذکر است که این Open-world بودن به معنای اکتشاف بینهایت و یا آزادی عمل خیرهکننده (مانند بازیهایی چون Witcher و Red Dead) نیست.
جالب است بدانید قسمت Open-World بازی کاملا یادآور بازی Metal Gear Solid V: The Phantom Pain است و اگر آن بازی را انجام داده باشید، کاملا آن حال و هوا را برایتان بازسازی خواهد کرد. اما در راستای ابتکار عملی که به مدت دو نسل حال و هوایش سری Call of Duty را نگرفته است، به شدت تجربه قابل احترام و درخوری است.
سیستم مخفی کاری بازی اما بخش مهمی به شمار میرود که میتوانید تقریبا در همه جا از آن استفاده کنید.
در تمامی مراحلی که باید از خیل عظیمی از دشمنان عبور کنید، میتوانید صرفا با تکیه بر عناصر مخفی کاری و بدون شلیک شدن حتی گلولهای بازی را پیش ببرید. المان جالبی که در اینجا با آن روبرو میشویم، سیستم Dumping یا مخفی کردن جسد است. پس از کشتن دشمنان، میتوانید جسد آنها را در اتاق یا کمدی که در همان اطراف است مخفی کنید تا پوششتان لو نرود.
خبر خوب اینکه در یکی از ماموریتهای بازی، شما ترکیبی از هر دو عنصر مخفی کاری و Open-World را خواهید داشت که به عقیده من بهترین مرحله بازی نیز به شمار میرود. در این ماموریت شما باید یک SMT، یک رادار و یک هلیکوپتر را از کار بیاندازید تا تیمتان بتواند به شما در این ماموریت ملحق شود. از همان ابتدا بازی شما را در مقام یک سایه قرار داده و انتظار دارد بازی را به صورت مخفی کاری پیش ببرید.
در اینجا آزادی عملی که بازیکن در پیشبرد این ماموریت دارد، تحسین برانگیز است. شما میتوانید متصدیان مربوط را گول بزنید تا به نحوی آنها را از کار بیاندازند یا میتوانید با گذاشتن مواد منفجره به زیر آنها، مستقیم نابودشان کنید و یا همان سبک قدیمی این سری بازیها را میپسندید و میخواهید بیگدار به آب بزنید. دستتان باز است. این دقیقا همان چیزی است که گیم پلی بازی Call of Duty Black Ops 6 را متمایز و درخور توجه میکند.
در طول بازی شما میتوانید پولهایی را جمعآوری کنید که از آنها برای ساخت بخشهای مختلف در پناهگاهتان استفاده کنید و در ادامه، مهارتهای فردی، کار با اسحله و یا حرکات جدید را تمرین کرده و ارتقا دهید.
گیم پلی این نسخه چالشهای جدید و متفاوتی را پیش روی بازیکنان قرار میدهد. از باسهای بازی که طراحی متفاوت و منحصربهفردی را دارند گرفته (که البته تعدادشان هم کم نیست!) تا دشمنان زره پوشی که برای شکست دادنشان باید فراتر از خالی کردن خشابهای متوالی عمل کنید. هر کدام از این دشمنان زره پوش که در موقعیتهای مختلف و کاملا غیرقابل پیشبینی و به طور ناگهانی وسط مهلکه ظاهر میشوند، روش خاص و متفاوتی را برای مبارزه میطلبند.
به عنوان مثال در همان مراحل ابتدایی بازی، با یکی از آنها که یک مینی گان در دست دارد روبرو میشوید. برای شکست دادن آن باید به موقع پناه بگیرید و تا زمان سرد شدن مجدد اسحلهاش صبر کنید. پس از آن میتوانید در بازه زمانی کوتاهی که او منتظر سرد شدن مینی گانش است، به او شلیک کنید. باید سعی کنید بیشتر به سر او شلیک کنید چرا که بدن اون کاملا پوشیده از زره است و هر گلوله خالی تقریبا اثر چندانی ندارد.
چالشهای اینچنینی بر سر راه بازیکنان باعث شده تا از روند خطی – بکش و جلو برو – های بازی فاصله گرفته و مجبور باشید تا استراتژی مناسبی را برای رویارویی با هر کدام از انواع دشمنان انتخاب کنید. تنوع دشمنان بازی زیاد است و تقریبا در هر مرحله، با نوع جدیدی از آنها روبرو خواهید شد. در کنار دشمنان، اسلحهها نیز تنوع قابل قبولی دارند و خداروشکر از دست کلاشینکف (همان AK_47 معروف) خلاص شدهایم!
در کنار اسلحهها، گجتهای بازی نیز متنوع بوده و بسته به هر کدام از دشمنان، میتوانید از آنها بهره بگیرید تا راحتتر مسیرتان را ادامه دهید. دوربین عکاسی نیز در طول بازی وجود دارد که با استفاده از آن میتوانید به نوعی دشمنان را در محیط مارک کرده و حتی از پشت دیوارها و کوهها نیز بدانید در چه مسیری مشغول حرکت هستند.
هوش مصنوعی بازی در این بخش اما کمی با مشکلاتی همراه است. همراهان شما به رسم عناوین گذشته! آنطور که باید و شاید شما را یاری نمیکنند و این شما هستید که باید بخش عظیمی از دشمنان را به تنهایی بکشید. در هنگام مخفی کاری، این دشمنان به طرز عجیبی در برخی موارد گیج میزنند و به راحتی میتوانید آنها را دور بزنید. هر چند چنین مشکلاتی در درجه سختیهای بالاتر بازی کمرنگتر هستند اما همچنان وجود دارند. به عنوان مثال دشمنان به هیچ عنوان یاران شما را نخواهند دید و کاملا خیالتان از بابت آنها راحت است (فقط در همین مورد!).
سیستم شوتینگ بازی و گانپلی آن در یک کلام بینظیر است. شخصیت اصلی بازی هنگامی که در کنار دیوار ایستاده است، به بغل متمایل میشود تا شلیک راحتتری داشته باشد. (شبیه به چیزی که در Rainbow Six شاهدش بودیم) شلیکهای شما در حالتهای خوابیده و نشسته به شدت بهبود پیدا کرده و طبیعیتر شدهاند. در این نسخه ما شاهد حرکات چند جهته نیز هستیم و از اکنون شخصیت شما به راحتی میتواند به هر طرفی که میخواهد برود. اسلاید و سر خوردن نیز از مواردی است که به گیم پلی بازی اضافه شده که با استفاده از آن میتوانید راحتتر به سمت یک سنگر پناه ببرید و یا مانند بازیکنان بتل رویال، با استفاده از فن سر خوردن دشمنانتان را از پا در بیاورید.
قابلیت صحبت با شخصیتهای مختلف و انتخاب از بین گزینههای مختلف که به سبک بازیهای نقش آفرینی نیز طراحی شدهاند، به پویایی هرچه بیشتر گیمپلی بازی کمک کرده است. در برخی مواقع لازم است تا در سریعترین زمان ممکن، بین گزینههای متفاوت انتخاب درستی داشته باشید. هرچند که این انتخابها تاثیری در روند داستانی ندارند اما باعث شدهاند تا بیش از پیش گیمپلی بازی را جذابتر ببینیم.
بازگشت زامبیهای جذاب
کمپانی Activision در زمینه بخش چندنفره و زامبی بازی Call of Duty Black Ops 6 نیز سنگ تمام گذاشته و از این حیث نیز میتوان گفت که این عنوان نمره قابل قبولی را دریافت میکند. آخرین باری که بخش زامبی بازی Call of Duty، آنهم اندکی (اشاره به همان دوران افول دارم) جذاب بود، مربوط به عنوان Black Ops 3 میشود. تکرار پذیری بسیار بالای بخش زامبی Black Ops 6 باعث شده است تا بخواهید دوباره و دوباره به تجربه آن بخش بپردازید.
سیستم خروج از ماموریت بازی به شکل استرس آوری طراحی شده است تا لحظهای قلبتان از ضربان نیوفتد. در این حالت شما مجبور میشوید به مکانی که هلیکوپتر امداد به آنجا آمده است بدوید و احتمالا در سر راهتان به زامبیهای زیادی نیز برخورد خواهید کرد. این موضوع باعث شده تا تنش بازی تا لحظه آخر برایتان حفظ شده و دوباره به یاد تروماهای مربوط به دوران Doom خود بیوفتید!
بخش چند نفره بازی اما دچار تغییر و تحول خیلی زیادی نشده است. تنها نکته انقلابی (شاید!) و قابل توجهی که در بخش چند نفره بازی وجود دارد، سیستم حرکت Omnimovement است. این سیستم همانطوری که احتمالا میدانید، امکان حرکت به سمت همه جهتها را برای شخصیتتان فراهم میکند. البته در بخش داستانی و کمپین بازی نیز Omnimovement وجود دارد اما نمود اصلیاش در بخش چند نفره دیده میشود. این سیستم باعث شده تا بتوانید آزادانه و به هر سمتی که دوست دارید شخصیت خود را حرکت داده و از این به بعد در طول مبارزههایتان، مهارت بیشتری را از خود به نمایش بگذارید. ترکیب این سیستم با اسلاید در بازی، برای طرفداران بازیهای چند نفره و بتل رویال، به شدت جذاب خواهد بود چرا که اکنون میتوانند ایدهها و مهارتهای حرکتی خود را در سری بازیهای Call of Duty نیز امتحان کنند. دیگر موارد موجود در بخش چند نفره بازی اما کماکان همان حالت قبلی خود را دارند و سعی شده تا به هسته اصلی و کارکننده این بخش فعلا دستی وارد نشود. (چرا که تنها بخش قابل قبول عناوین قبلی این سری به شمار میرفتند). مپهای در دسترس بازی در هنگام عرضه نیز در این بخش به میزان قابل توجهی بوده و همان مپهای قدیمی و معروف سری را نیز میتوانید در این نسخه پیدا کنید.
و بالاخره Call of Duty نسل نهم!
Black Ops 6 قاعده همیشگی گرافیک جذاب این سری را نه تنها خدشهدار نکرده، بلکه به شدت سطح بالایی که از یک بازی نسل نهمی انتظارش را داریم را نشان میدهد. طراحی بصری بازی به شکلی دقیق صورت گرفته است و تفاوت جزئیات چهره و محیطها در کاتسینها و گیم پلی تقریبا ناچیز است. تمامی حرکات لب، صورت، چشمها و حرکات شخصیتها با موشن کپچر گرفته شده که همین موضوع به طبیعیتر شدن حرکات کمک شایانی کرده است.
بازی از لحاظ فنی عملکرد خوبی را به نمایش میگذارد هرچند مشکلاتی در زمینه حرکات شخصیتها باعث شده تا در برخی از اوقات شاهد باگهای فنی و یا گیر کردنهای بیمورد باشیم. شلیک گلولهها و نحوه اصابتشان در بازی به شکلی طبیعی طراحی شدهاند و بسته به نوع دشمنان، میتوانید انتظار واکنش متفاوتی را از هر کدام نسبت به اصابت گلوله داشته باشید. سکانسهای مربوط به مردن شخصیت اصلی بازی، تقریبا همان چیزی بود که در بازیهای قبلی سری شاهدش بودیم. انیمیشنهای مربوط به حرکات شخصیتها نیز در هنگام صحبت با آنها به شکلی طراحی شدهاند که تقریبا هیچگونه خطایی در هماهنگی لبها و دیالوگها دیده نمیشوند.
صداگذاری بازی و شخصیتها نیز به شکلی عالی صورت گرفته است. کافی است کنسول و یا کامپیوتر خود را به یک اسپیکر یا یک ساندبار با قابلیت صدای دالبی و ۳ بعدی متصل کنید تا از کیفیت صداگذاری بازی به وجد بیایید. صداهای مربوط به شلیک گلولهها در طبیعیترین حالت خودشان هستند و صدای شلیک هر اسحله با توجه به نوع آن، از دیگری متفاوت است. صدای حرکات پای شخصیتها به شکلی دقیق طراحی شده است و مخصوصا در حالت چند نفره، این صدای پای حرکات بیش از پیش به کمک شما میآید. صداپیشگان بازی به طرز زیبایی در تمامی کاتسینها و در طول گیمپلی شخصیت خود را ایفا کردهاند و ایرادی در بخش صداگذاری به بازی نمیتوان وارد کرد.
و بالاخره Call of Duty!
نسخه ششم بازی Black Ops، دقیقا همان چیزی بود که سالیان سال طرفداران منتظرش بودند. بازی که از لحاظ گیمپلی، بینقضی خاص سری Call of Duty را در خود داشته و از لحاظ سراییدن داستان، درگیری مضاعفی را برای مخاطبش ایجاد میکند. روایتی که یادآور روزهای خوب گذشته ندای وظیفه است و همانند سنت پدربزرگانش در حماسه سرایی، شما را با یک اثر قابل احترام روبرو خواهد کرد. Call of Duty Black Ops 6 دقیقا همان چیزی است که مخاطبان بعد از Call of Duty Ghosts، انتظار عرضهاش را میکشیدند. عنوانی که با حفظ اصالت و هسته اصلی بازی، دروازه ورود جدیدی برای سری باشد، سری که نیاز داشت تا روح تازهای در کالبدش دمیده شده و با پیشرفت هرچه بیشتر سختافزار و گذار نسلی، به مسیر حرکت روان خودش ادامه دهد.
نقد و بررسی این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Activision) و بر روی کنسول پلی استیشن ۵ صورت گرفته است.
بعد از Black Ops 6 حالا میتوان امیدوار بود که قرار است هر ساله (یا حداقل ۲ یا ۳ سال یکبار) عناوین جذاب بیشتری را از سری محبوب Call of Duty شاهد باشیم و بالاخره صدق وعده Activision برای عرضه نسل جدید Call of Dutyها، برآورده شده است. فقط باید امیدوار بود که این موفقیت، صرفا شروعی برای نسل تازه این سری بوده و کمپانی ناشر غرق در دستاوردهای این نسخه صرف نماند.
نقد و بررسی
Call of Duty Black Ops 6
نسخه ششم بازی Black Ops، دقیقا همان چیزی بود که سالیان سال طرفداران منتظرش بودند. بازی که از لحاظ گیمپلی، بینقضی خاص سری Call of Duty را در خود داشته و از لحاظ سراییدن داستان، درگیری مضاعفی را برای مخاطبش ایجاد میکند. روایتی که یادآور روزهای خوب گذشته ندای وظیفه است و همانند سنت پدربزرگانش در حماسه سرایی، شما را با یک اثر قابل احترام روبرو خواهد کرد.
مثبت
- گیم پلی نوآورانه و کم نقض با الهام از عناصر خوب بازیهای درجه یک
- کمپین داستانی جذاب، گیرا و نفس گیر
- صداگذاری بی نقض شخصیتها و انیمیشنهای بازی
- گرافیک درخشان نسل نهمی
- گانپلی و سیستم شوتینگ عالی چه در بخش داستانی و چه در بخش چند نفره
- بخش چند نفره جذاب و تکرار پذیر
- کاتسینهای سینماتیک باکیفیت و به اندازه در طول گیم پلی
منفی
- برخی از باگهای فنی مربوط به حرکات شخصیتها
- کمپین داستانی میتوانست طولانیتر بوده و به برخی از شخصیتها بیشتر پرداخته میشد
- مشکلاتی در هوش مصنوعی بازی