استودیوی سوپرمسیو گیمز (Supermassive Games) در سال ۲۰۱۵ بازی Until Dawn را به عنوان یک بازی انحصاری کنسول پلیاستیشن ۴ آماده عرضه کرد. این بازی پرحاشیه، انواع و اقسام مشکلات را در طول توسعه تجربه کرد ولی در نهایت، یک بازی بسیار سرگرمکننده بود که نشان داد سوپرمسیو گیمز استعداد بالایی در تولید بازیهای ترسناک داستانمحور دارد. حال چند سال بعد از عرضه آنتیل دان، سوپرمسیو گیمز یک آنتولوژی یا مجموعه از بازیهای ترسناک را تحت عنوان The Dark Pictures آماده کرده بود. نکته جالب در ارتباط با این مجموعه این است که هنوز هم میتوان ردپای Until Dawn را در تک تک نسخههای این مجموعه دید. جدیدترین و البته آخرین نسخه از اولین فصل مجموعه The Dark Pictures با نام بازی The Devil In Me چند روزی است که منتشر شده و حکم یک خداحافظی جذابِ کوتاهمدت با طرفداران این مجموعه را دارد.
بازی The Devil In Me آخرین قسمت از فصل اول آنتولوژی دارک پیکچرز است. این حسن ختام بر فصل اول این مجموعه، برای تمامی کنسولهای نسل هشت و نهمی (طبیعتا به جز نینتندو سوییچ) و البته رایانههای شخصی منتشر شده است. مثل قسمتهای قبلی مجموعه و البته آنتیل دان، با یک بازی ترسناک داستانمحور طرف هستیم. کلیت بازی شباهتهای زیادی به نسخههای پیشین دارد. باز هم با یک گروه متشکل از چندین شخصیت مختلف طرف هستیم که در هر بخش از بازی کنترل یکی از آنها را برعهده میگیریم.
ناشر بازی نسخه ایکس باکس سری ایکس این عنوان را برای نقد و بررسی در اختیار رسانه گیم پالت قرار داده است
در بازی The Devil In Me این بار با یک گروه فیلمساز طرف هستیم که برای یک شبکه تلویزیونی، اقدام به ساخت محتواهای مستندگونه میکنند. آنها طی یک تماس مرموز از سوی شخصی به نام گرنتم دومت، دعوت میشوند تا به یک جزیره بروند. در این جزیره، هتل اسرارآمیز اچ اچ هلمز (H. H. Holmes) قاتل مرموز آمریکایی که به او اولین قاتل سریالی آمریکا هم اطلاق میشود، به شکلی مو به مو و کاملا دقیق بازسازی شده است. برای کارگردان این گروه یعنی چارلی، این یک فرصت طلایی برای ساخت بهترین اپیزود گروهشان است. این تیم فیلمسازی به جزیره مرموز میرود و از همان ابتدا، کم کم اتفاقات عجیبی رخ میدهد تا جایی که خیلی زود متوجه میشوند این هتل اسرارآمیز احتمالا قتلگاهشان خواهد بود.
این گروه ۵ نفره در خودشان کشمکشهای فراوانی دارند. کیت و مارک به تازگی رابطهشان را تمام کردهاند ولی مارک هنوز به کیت علاقه دارد، چارلی معتقد است که دستیار شخصیاش خیلی حواسپرت است و جیمی هم با کیت اختلافات خودش را دارد. تمامی این کشمکشها به خوبی به تصویر کشیده شدهاند. شخصیتپردازی و روایت در این بازی حرف اول را میزند و خوشبختانه سازندگان از پس به تصویر کشیدن این دینامیک شخصیتها و اتفاقاتی که در جهان بازی در حال رخ دادن است، به خوبی برآمدهاند.
این بار، خبری از دست گذاشتن روی اتفاقات ماوراالطبیعه نیست. دیگر چیز فانتزی و عجیب و غریبی یک تهدید بزرگ برای شخصیتهای ما به شمار نمیرود. این بار، شما باید شخصیتها را از یک هتل مرموز که در هر گوشه آن تلهای برای از بین بردن شخصیتهاست سالم به بیرون ببرید. اچ اچ هلمز سالها پیش مرده ولی یک قاتل درست با شکل و شمایل او هر گوشه از این هتل منتظر است تا شما را به دام بیندازد و پوست از سرتان بکند. این بار ترس از چیزی که میدانیم در واقعیت وجود ندارد شما را نمیهراساند، بلکه یک قاتل سریالی به دنبال شماست که همیشه چند قدم از شخصیتها جلوتر است.
این واقعیتر شدن بازی، نه تها از ترس بازی کم نکرده، بلکه باعث شده تا شما بیشتر در حال و هوای بازی فرو بروید. طراحی محیط در بازی The Devil In Me واقعا عالی است و مدام این حس درگیر بودن با یک قاتل روانی به شما منتقل میشود. راهروهای تنگ و باریکی که ما را به یاد P.T. میاندازند و اتاقها و سالنهای مختلفی که توسط قاتل اسرارآمیز ما برای از بین بردن قربانیان طراحی شدهاند، همگی حس حضور در یک ماز را به مخاطب منتقل میکند که برای فرار از آن باید دست به هر کاری زد.
درست به مانند بازیهای ترسناک قبلی سوپرمسیو گیمز، این شما و تصمیماتتان است که روند بازی و البته سرنوشت شخصیتها را مشخص میکند. بازی نسبت به عنوانی همچون آنتیل دان کمتر روی فشردن دکمهها در زمان مقرر یا همان Quick Time Event تمرکز دارد. اگرچه هنوز این ویژگی در بازی The Devil In Me به چشم میخورد اما کماکان باید همیشه حواستان به بازی باشد و مثلا وقتی که ناگهان هلمز به محل استقرار شما سرک کشید، به سرعت مکانی برای قایم شدن پیدا کنید. بنا به تصمیمات و نحوه بازی شما، ممکن است هر ۵ نفر زنده از مهلکه بیرون بیایند یا هر ۵ نفر بمیرند. انتخابهای شما عواقبی دارد! میتوان بازی را به صورت چندنفره نیز تجربه کرد. به این صورت که هر کسی که در منزل شماست، کنترل یک نفر را برعهده میگیرد و کنترلر بین افراد حاضر جابجا میشود. امکان بازی به صورت آنلاین هم وجود دارد.
از لحاظ گیمپلی، باید گفت که بازی پیشرفت خاصی نسبت به نسخههای قبلی نکرده است. با یک بازی داستانمحور طرف هستیم که تمرکز خاصی روی گیمپلی ندارد و عموما شما یا مشغول پرسه زدن در محیطها هستید یا باید معما حل کنید و کارهای سادهای از این قبیل. مکانیکهای گیمپلی بسیار ساده هستند و همهچیز در در راستای قصهگویی است. همین مسئله، شاید به نوعی کمکاری سازندگان را به ما یادآوری کند. به هر حال، اگرچه با یک مجموعه طرف هستیم که قسمتهای مختلف آن در فواصل زمانی کوتاه منتشر میشود، ولی به هر حال انتظار وجود مکانیکهای جالبتر و بیشتر در جریان گیمپلی خیلی هم بیراه نیست. شاید این پیشرفتها در فصل دوم مجموعه اعمال شود!
بد نیست به بحث فنی این اثر هم بپردازیم. بازی روی کنسول نسل نهمی Xbox Series X دو مود گرافیکی دارد که یکی با بالا بردن رزولوشن، فریم ریت را روی عدد ۳۰ قفل میکند و دیگری فریم ریت را به ۶۰ میرساند و رزولوشن پایینتر میآید. در هر دو حالت، انتظار وقوع افت فریم و همچنین مشکلاتی نظیر Stuttering را داشته باشید. در حالت ۳۰ فریم وضعیت Motion Blur بازی هم اصلا جالب نیست. این مشکلات باعث میشود تا نتوان به راحتی از بازی لذت برد. مشکلاتی در زمینه لود شدن ناگهانی اشیا هم وجود دارد و به صورت کلی LOD یکی از زمینههای پراشکال در این عنوان است.
از لحاظ صداگذاری و اجرا، با یک بازی سطح بالا طرف هستیم. سوپرمسیو گیمز به خوبی از اهمیت اجرای باکیفیت بازیگران برای این دست عناوین داستانمحور باخبر است. به همین خاطر در بازی The Devil In Me نیز شاهد کولاکی در این زمینه هستیم که با بهترین بازیهای سوپرمسیو گیمز برابری میکند.
سخن پایانی:
اگر نسخههای قبلی مجموعه Dark Pictures یا بازیUntil Dawn را تجربه کردهاید و آنها را دوست دارید، بازی The Devil In Me هم یک بازی بسیار جذاب است که داستانی تاریکتر و جدیتر از همیشه را روایت میکند. اگر با این مجموعه برخوردی نداشتهاید هم بازی The Devil In Me میتواند نقطه شروع مناسبی برای شما باشد. با این حال، اگر به این سبک بازیها علاقهای ندارید، این عنوان هم نمیتواند نظر شما را تغییر دهد چرا که استانداردهای کلی آن بسیار شبیه به قبل است.
نقد و بررسی
بازی The Devil In Me
اگر از طرفداران واقعی جنایت و بازیهایی با مضامین پروندههایی جنایی هستید، بدون شک بازی Devil in Me با روایت داستانی تاریک تر و جدی تر گزینهی بسیار مناسبی برای شما خواهد بود.
مثبت
- داستانی جذاب و درگیرکننده
- واقعیتر شدن بازی نسبت به نسخههای قبلی
- شخصیتپردازی و صداگذاری خوب
منفی
- گیمپلی بازی هنوز هیچ پیشرفتی به خود ندیده
- مشکلات فنی در بازی بیداد میکند
فکر میکردم این آخرین نسخش باشه نمیدونستم فصل دوم هم داره