بازی The DioField Chronicle که توسط اسکوئر انیکس (Square Enix) منتشر شده و با کمک Lancarse توسعه یافته است، از بسیاری جهات شبیه به سایر بازیهای نقش آفرینی تاکتیکی بهنظر میرسد، اما همه چیز نسبت به بسیاری از آثار مشابه ساختارمند تر شده است. با نقد و بررسی این بازی همراه گیمپالت باشید.
این بازی نقش آفرینی تاکتیکی، داستان یک امپراتوری در حال ظهور در شرق را دنبال میکند که با تهدید بهدنبال تصاحب سرتاسر قاره است. در پاسخ به تجاوز آنها سایر کشورهای باقی مانده با هم متحد شدند و درگیری بین امپراتوری و اتحاد ایجاد میشود که زمینه را برای هر چیز دیگری که در داستان بازی میبینیم، فراهم می کند. بیشتر داستان در کشور Alletain در جزیرهی DioField اتفاق میافتد. این جزیره سرشار از مواد معدنی است که از این نظر مکانی وسوسه کننده برای تصاحب بهشمار میآید. ساختار بازی بسیار شبیه به Valkyria Chronicles محصول سال 2008 است، اگرچه تمرکز بر روی جادو به جای فناوری بیشتر در این بازی دیده میشود.
داستان بازی The DioField Chronicle ممکن است منحصر به فردترین خصوصیت آن نباشد، اما از جهت هنری اثری فوق العاده است. DioField Chronicle در مجموع اثری زیبا است، از کات سین ابتدایی که شروعی مانند Game of Thrones را تداعی میکند تا باسهای مختلفی که گروه شما با آنها مبارزه میکند. از زیبایی طراحی آبرنگی پرترههای شخصیتها گرفته تا نحوهی حرکت آنها در کات سینها، طراحیهای بسیار خوبی در این بازی به نمایش گذاشته شده است. به نظر میرسد شخصیتها از Final Fantasy XIV بیرون کشیده شدهاند و با بافتهای بسیار صاف و زرههای غولپیکر در این اثر به نمایش گذاشته میشوند.
همهی شخصیتها به شکل غیرقابل انکاری خوب طراحی شدهاند، اما هرگز در سطح عناوینی مانند Fire Emblem: Three Houses نیستند. سیاست در سرتاسر داستان بازی نقش مهمی ایفا میکند، اما به اندازهی بازیهای کلاسیک مانند Final Fantasy Tactics واضح نیست. برداشت بازی از جنگ بیش از هر چیز دیگری یادآور Valkyria Chronicles است. DioField Chronicle به طور آزادانه از سایر آثار پرچمدار این ژانر وام گرفته است، بدون اینکه شبیه یک کپی باشد.
(نقد و بررسی این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر و بر روی کنسول پلی استیشن ۵ انچام شده است)
DioField Chronicle فرمت اکثر بازیهای نقش آفرینی تاکتیکی را به خودش میگیرد و کمی تغییر میدهد. مربعهایی در بازیهای مشابه وجود دارند که برای نشان میدهند که کاراکترها تا چه اندازه میتوانند حرکت کنند، از بین رفته اند. زیرا جنگها عمدتا در این بازی نقش آفرینی تاکتیکی، حالت Real Time رخ میدهند و تنها زمانی که بازیبازان دستوراتی را به واحدهای خود صادر میکنند، آن عمل متوقف میشود. هنگامی که آنها در جای خود قرار گرفتند، حمله به دشمنانی که در محدودهی آنها قرار میگیرند را ادامه میدهند تا زمانی که به آنها گفته شود کار دیگری انجام دهند. این رویه در بازی The DioField Chronicle باعث میشود تا نبردها نسبت به اکثر بازیهای این ژانر که آشفته به نظر میرسند، ساختار اصلاح شده تری را نشان دهند.
شخصیتها در چهار کلاس قرار میگیرند، اگرچه تجهیزات و بیلدهای مختلف میتوانند بر نحوهی رفتار آنها در جنگ تأثیر بگذارند. سربازان میتوانند از خنجرها برای تبدیل شدن به یاغیها، تبر برای وارد کردن آسیبهای سنگین به دشمنان یا شمشیر و سپر برای حضور به عنوان نیروی تهاجمی استفاده کنند. بیلدهای مشابهی برای هر کلاس وجود دارد، اما هرگز روند مدیریت آنها اینقدر طاقت فرسا نمیشود که نتوانید منابع یا تاکتیکهای خود را کنترل کنید. از برخی جهات این ساختار نسبت به سایر آثار مشابه در سبک نقش آفرینی تاکتیکی، ساختاری مینیمالتر دارد، ولی این مساله باعث آسیب رسیدن به آن نشده است.
به عنوان یک بازی نقش آفرینی تاکتیکی، میارزات به بازیبازان این شانس را میدهد که برخی از جادوهای قوی را کسب کنند. لحظاتی وجود دارد که استفاده از نبردهای مستقیم بر روی زمین می تواند باعث آسیب شود، اما بازی تا حد زیادی به قرار دادن واحدهای شما در جایگاه درست و اجازه دادن به آنها برای مبارزه متکی است. بسیاری از قدرتمندترین جادوها، از جمله احضار Bahamut، برای پایان دادن به حملات سیل زیاد دشمنان کافی نیستند. شما باید واحدهای تهاجمی خود را بفرستید تا برای شما پاکسازی کنند.
با این حال، بزرگترین مشکل در مبارزات، این است که همه چیز به سرعت گسترش مییابد. داشتن حتی یک کاراکتر کمتر از سطح توصیه شده برای یک ماموریت می تواند منجر به شکست کامل شود. هزینهی اقلام و تجهیزات همچنین به این معنی است که اگر میخواهید تیم خود را با بهترین تجهیزات آماده کنید، زمانی را صرف پول درآوردن خواهید کرد.
شخصیتهای The DioField Chronicle جذابیت خاصی دارند، اما بیشتر آنها عمق کافی برای حفظ علاقهمندی شما را پس از گذشت زمان در طول بازی را ندارند. ماهیت تلخ داستانی که اسکوئر انیکس در تلاش برای گفتن آن است به این معنی است که تعداد زیادی از شخصیتهای مختلف در بازی وجود دارد که این تعدد متاسفانه باعث میشود عمق لازم را مشاهده نکنیم. تعداد بسیار زیادی از شخصیتهای بازی در این دسته کاراکترهای کم عمق قرار دارند. شخصیتها در طول بازی، با وجود برخی اتفاقات و پیچشهای سرگرمکننده در اواخر بازی، چندان رشد و پویایی خوبی ندارند. نه هیچ کدام آنقدر ضعیف عمل میکنند و نه هیچ کدام به یک ستارهی واقعی تبدیل میشوند.
در بخش کنترل نیز بازی به عنوان اثری نقش آفرینی تاکتیکی، ضعفهایی دارد. DioField Chronicle به نظر میرسد که با در نظر گرفتن کنترلهای موس و صفحه کلید ساخته شده است. برای انتخاب گزینه ها به جای فشار دادن جوی استیک به سمت راست برای انتخاب مورد بعدی، باید اشارهگر را روی صفحه حرکت دهید. این یک چیز کوچک است اما باعث میشود کارهایی مانند خرید، بیشتر از آنچه که باید طول میکشد. به جز این چنین مواردی، با عنوانی زیبا با سرعت بارگذاری مناسب مواجه هستیم. با وجود تمام ایرادات The DioField Chronicle، این یک تلاش بلندپروازانه برای امتحان کردن راه و تجربهای متفاوت در ژانر نقش آفرینی تاکتیکی است. بنابراین میتوانیم کاستیهای آن را ببخشیم.
سخن پایانی
با وجود کاستیهایش، The DioField Chronicle هنوز هم یک تجربهی نقش آفرینی تاکتیکی قوی است. بازی به اندازه کافی از عناصر JRPG استفاده میکند تا طرفداران هر دو سبک را به خود جلب کند. گیمپلی منحصر به فرد آن چالش های زیادی را فراهم میکند، اگرچه هنوز در برخی موارد نیاز به تراشیده و پختهتر شدن دارد. سبک هنری چه در داخل و چه در خارج از جنگ زیبا است، اما شخصیتها و طرح داستان نمیتوانند استانداردهای مناسبی را رعایت کنند. اگر اسکوئر انیکس بخواهد این بازی را به صورت یک سری توسعه دهد، این پتانسیل وجود دارد که آثار زیبای دیگری نیز ببینیم. کار بیشتر روی عناصر داستانی بازی، آن را به یکی از بهترینها در یک ژانر رقابتی تبدیل میکند. تیم سازنده در این مورد، جاه طلبیاش از ابزارش فراتر رفت و از مطلوبی که پی آن بود فاصله گرفت.
نقد و بررسی
بازی The DioField Chronicle
بازی The DioField Chronicle در سبک نقش آفرینی تاکتیکی عنوان با کیفیت است که با الهام از آثار موفق این ژانر، با توسعهی برخی المانها باعث نمایش الگوی جالبی شده است. در نقطه مقابل بازی در بعد شخصیت پردازی متاسفانه عملکرد راضی کنندهای را نشان نمیدهد.
مثبت
- طراحی هنری زیبای دنیای بازی
- ساختار مبارزات بازی منحصر به فرد و چالشی
- تاثیر مناسب کلاس و بیلدهای مختلف
- تلاش برای ارائهی اثری جدیدی در عین الهام گیری
منفی
- شخصیت پردازی کم عمق و فراموش شدنی
- ساختار سادهی داستان
- کنترل بازی در برخی قسمتها