از پیشکوستهایی مثل Chrono Trigger گرفته تا کلاسیکهای مدرنی مثل Persona 5، اثر بزرگهای ژانر JRPG در بازی Cris Tales دیده میشود. البته هر چند Cris Tales مشکلی با شباهت بیش از اندازه و بعضا مخرب به بازیهای دیگر ندارد، اما توسعهدهندگان آن توانستهاند با تمرکز بر روی المانهای دستکاری زمان، دست به خلق تجربهی نسبتا منحصر به فردی بزنند. Cris Tales به لطف سیستم مبارزات خود موفق شده تا خود را از سایر عناوین این ژانر تا حد زیادی جدا کند. اما المانهای دیگر این بازی چطور هستند؟ در ادامه با نقد و بررسی بازی Cris Tales با گیم پالت همراه باشید.
Cris Tales از اول تا آخر یک JRPG خالص است. اثری که با الهام شدید از عناوینی مثل Final Fantasy ساخته شده است. اما زیر تمام سیستمهای نوبتی و حملاتی که هر از گاهی بر روی صفحه ظاهر میشوند، Cris Tales شبیه به هیچ بازی دیگری نیست. Cris Tales بعضا بیشتر از اینکه یک بازی باشد، یک قصهی شب است.
کتاب نقاشی Cris Tales
شما در این بازی کودکی یتیم به نام Crisbell را کنترل میکنید. روزی بر حساب اتفاق Crisbell به یک قورباغهی زرد رنگ و سخنگو به نام Matias برخورد میکند. Matias به او راه و رسم تبدیل شدن به یک ساحرهی زمان را نشان میدهد. Crisbell پس از تکمیل آموزشهای خود به دستهای از مبارزان زمان میپیوندد تا با ملکهی شرور زمان مبارزه کند. داستان Cris Tales بدون شک به اندازهی هر JRPG دیگری کلیشهای است. اما این توجه به جزئیات است که جستوجو و درگیر شدن در آن را بسیار لذتبخش میکند.
بدون شک سبک بصری فوقالعاده زیبای بازی هم به تجربهی داستانی آن کمک میکند. شخصیتها به عنوان تصاویری دو-بعدی در جهانی سه-بعدی حرکت میکنند. این در حالی است که المانهای تصویری دو-بعدی دیگری هم در صحنه مشاهده میشود. درختان زیبا بر فراز رودخانهای که به معنای واقعی کلمه قرمز است. شهری زیر آب و مجسمههایی که از سطح اقیانوس بیرون زده و به جهان پیرامون جلوه بخشیدهاند. زیباییهای Cris Tales باعث میشوند تا بار دیگر به دوران کودکی خود بازگردید و قوهی تخیلتان را آزاد کنید.
هر شخصیت طراحی فوقالعاده دلنشین و جذابی دارد. از Matias با یک کلاه مضحک گرفته تا ملکهی زمان که لباسی زاویهدار و منجمد دارد. هر شخصیت با کاریزما و جذبه طراحی شده است. این کاریزما به دیالوگها و پردازش شخصیتها هم رسیده است. حس شوخ طبعی بازی اکثر اوقات شما را به لبخند وا میدارد. صداگذاران بازی هم واقعا در کار خود گل کاشتهاند. هر محیط زنده و هر دشمن جدید پر از جزئیات تازه به نظر میرسد. پیچشهای داستانی بازی هم آن قدر غافلگیرکننده هستند که بتوانیم بدون ورود به جزئیات سردردآور سفر در زمان از آنها لذت ببریم.
سفر در زمان
صحبت از سفر در زمان شد. یکی از المانهای کلیدی Cris Tales در مبارزات و حل پازل، نحوهی دستکاری زمان توسط شما است. در لحظات خاصی از بازی، طرف چپ صفحه مختص به شرایط یک محیط در گذشته خواهد بود. در حالی که طرف راست صفحه شرایط آن محیط در زمان حال (آینده) را نشان خواهد داد. شما میتوانید با اعمال تغییرات در گذشته آینده را تغییر دهید. برای مثال در مبارزات میتوانید یک دشمن ماشینی را به یک ماشین قراضه تبدیل کنید. این المانها مبارزات را به نوعی پازل تبدیل میکنند که باید توسط شما حل شوند. فرستادن دشمنان در تونل زمان ریسکهای خاص خود را دارد. پس بهتر است در تصمیمات خود دقیق باشید.
از سفر در زمان که فاکتور بگیریم، مبارزات Cris Tales نسبتا ساده و آشنا هستند. شما و یارانتان قدرتها و تواناییهایی دارید که هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند. برخی از این تواناییها به خوبی با المانهای سفر در زمان بازی گره میخورند. برای مثال یک نفر میتواند یک گیاه سمی را به سمت دشمنان پرتاب کند. یا این گیاه سمی را در گذشته بکارد و پس از چند نوبت شاهد مسموم شدن تمام دشمنان باشد. یافتن و سود بردن از چنین تواناییهایی یکی از لذتبخشترین مکانیکهای کل Cris Tales است.
یکی دیگر از مکانیکهای Cris Tales که از Paper Mario گرفته شده، قابلیت تسکین یا دفع حملات دشمن است. لحظاتی در بازی وجود دارند که میتوانید با فشردن به موقع یک دکمه، مقداری از آسیب دریافتی را کاهش دهید. همچنین فشردن دکمهی اکشن، درست در لحظهی برخورد حرکت هجومی شما با دشمن، باعث افزایش آسیب حمله میشود.
کاستیهای Cris Tales
اول از همه باید گفت که بازی بر روی پلیاستیشن 4 نواقص فنی قابل توجهای دارد. زمان بارگذاری بازی آن قدر طولانی است که شما را از بازی بیرون بکشد. البته طبعا این مشکل بر روی کنسولهای جدید چندان به چشم نخواهد آمد. با این حال وقتی هر بار وارد مبارزه میشوید باید منتظر یک صفحهی بارگذاری طولانی بمانید، قضیه کمی آزاردهنده میشود. صحبت از رویارویی با دشمنان شد و باید گفت که Cris Tales اصلا به شما آسان نمیگیرد. حتی در اولین سیاهچالههای بازی هم خبری از قسمتهای آموزشی نیست و باید دشواریهای زیادی را برای به پایان رساندن آنها تحمل کنید.
همانند یک JRPG واقعی، Cris Tales زمان زیادی را از شما میطلبد. برای به پایان رساندن بازی باید فعالیتهای “جانبی” زیادی را هم انجام دهید. البته خبر خوب این است که هر فریم بازی زیبایی خود را دارد. در مجموع یاد گرفتن پیچ و خمهای بازی کمی طول خواهد کشید. اگر بازی کمی سادهتر آغاز میشد احتمالا شاید تجربهی آموزشی بهتری بودیم. مبارزات هم از کمبود بیش از حد منابع آسیب دیدهاند. بارها پیش آمده که به خاطر کمبود منابع از امتحان یک روش خلاقانه اجتناب کنم. موردی که برای یک بازی با مکانیک دستکاری زمان کمی عجیب است.
سخن پایانی
حتی با وجود المانهای آزاردهنده، Cris Tales در نهایت تجربهی مثبتی است. Cris Tales یک JRPG با کیفیت با مکانیکهای بسیار نوآورانه است. مکانیکهایی که واقعا در سبک بازی شما تاثیرگذار خواهند بود. شاید تجربهی بیشتر توسعهدهندگان میتوانست به رفع نواقص ابتدایی آن کمک شایانی کند. در حال حاضر دشواری آغازین بازی و کمبود منابع، باعث شدهاند تا پتانسیل کامل مبارزات مشخص نباشد. گشت و گذار در سیاهچالههای ابتدایی بازی به صبر زیادی نیاز دارند. اما در نهایت باید گفت که Cris Tales عنوانی است که در ذهن شما ماندگار خواهد شد. مثل یک قصهی کودکانه و رنگارنگ. سفری در زمان که اکثر بازیها فقط خواب آن را میبینند.