اسطورهها کاربرد و حضور گستردهای در زندگی خودآگاه و ناخودآگاه انسان دارند و میتوان ردپای آنها را در آثار مختلفی مشاهده کرد. دامنه حضور این کهن الگوها به دنیای کتابها، فرهنگ عامه و داستانهای افسانهای محدود نشده است. از همین رو امروزه نیز شاهد استفاده گسترده از الگوی قدیمی سفر قهرمان در فیلمها و سریالها و بالاخره دنیای بازیهای ویدئویی هستیم.
در این مقاله از این خواهیم گفت که اولا الگوی سفر قهرمان یا The Heroes’ Journey چیست و از چه مراحلی تشکیل شده است. سپس به معرفی برخی اصطلاحات و افرادی خواهیم پرداخت که نقش مهمی در شرح و بسط این الگو و بیان آن داشتهاند و در نهایت با بیان مثالهایی از بازیهای مختلف، کم و کیف حضور این الگو در داستان و دنیاسازی و حتی طراحی مراحل عناوین معروف ویدئو گیم را بررسی خواهیم نمود.
البته طبیعی است که این ایدهی گسترده و نسبتا جدید باید با حوصله و در طی چند پارت و مقاله جداگانه به مخاطب ارائه شود. موردی که باعث میشود طول مطلب نیز بیش از حد طولانی نشود. به شکلی که مخاطب حوصلهی مطالعه آن را داشته باشد. در همین جهت، در قسمت اول این مقاله با من و وبسایت خبری تحلیلی گیم پالت همراه باشید تا به معرفی و بررسی برخی مفاهیم کلی که استفاده متعددی در قسمتهای بعدی مقاله خواهند داشت بپردازیم. امید است این مقدمه تا حد ممکن بتواند برای مخاطبان مفید واقع شده و ذهن خواننده عزیز را برای ادامه مسیر آماده سازد.
کمپبل در جایی از مقدمه کتاب قهرمان هزارچهره مینویسد که در زیر اقیانوس عمیق رویاها و ناخودآگاهی، دری به غارهای علاءالدین باز است.
طبیعتا اولین سوالی که ذهن مخاطب را درگیر خود کرده، این است که سفر قهرمان اصلا چیست. در پاسخ باید گفت سفر قهرمان الگویی از نحوه کاربرد کهن الگوهای تکرار شونده است. الگویی که به عنوان شالوده تشکیل دهنده افسانهها، حضور پررنگ و نسبتا مشابهی در تمام اسطورهشناسیها و فرهنگ عامه تاریخ بشر داشتهاند. این الگو تعدادی از مراحل را در بر میگیرد که بیشتر داستانهای اسطورهای کمابیش از آن پیروی میکنند و در روایت خود این مراحل را شامل میشوند. البته طبیعی است که برخی داستانها ممکن است شامل یک یا دو مرحله از این مراحل نباشند و یا تغییراتی جزئی در نحوه ابراز و دربرگرفتن هر یک از این مراحل در آنها وجود داشته باشد.
به طور مثال فراخوان سفر قهرمان میتواند بر اساس کهن الگوی خشم خدایان و بازی سرنوشت با او شروع شود. میتواند یک ندای غیبی در خواب قهرمان را به شروع سفر فراخواند و یا اینکه گردشی روزمره در جنگل با ملاقات مرشدی همراه شود. ملاقاتی که در ادامه راه سفر را به او نشان دهد.
در برخی مواقع نیز قهرمان از ابتدا هدف مشخصی برای سفر خود دارد ولی در طی سفر از مراحل گوناگونی که ذکر خواهد شد گذر میکند و از لحاظ معنوی تکامل مییابد. مثلا اولیس از ابتدا به جستجوی پدر راهی سفر میشود. در انتها پس از طی مراحل گوناگون و سفری طولانی و پر از شگفتی، این بار همراه با پدر راهی خانه خانه میشود. Geralt Of Rivia در دنیای بازیها و سفر او به جستجوی Ciri نیز نمونه نسبتا کامل و وفاداری از کاربرد الگوی سفر ادیسهوار یا همان سفر قهرمان است. مثالی که بر اساس آخرین الگووی ذکر شده شروع شده است. به شکلی که قهرمان از ابتدا هدف مشخصی برای سفر خود دارد، موردی که بعدها به شکلی کامل آن را زیر ذرهبین خواهیم برد.
همانطور که مشاهده میکنید این مراحل شامل دعوت به سفر، کمک غیبی، سرآغاز یا آستانه ورود، کمکرسانی پیرخردمند یا مرشد است. سپس نوبت به عبور از چالشها به یاری همین مرشد، مرگ، رفتن به مغاک و باززاده شدن، میرسد. تحول، غرامت دادن و بعضا خودداری از بازگشت و در نهایت بازگشت نیز مراحل بعدی را تشکیل میدهند. حال اینکه این مراحل دقیقا شامل چه موردی میشوند و چه نمونههایی از اساطیر جهان در این خصوص وجود دارد، موضوع بحث مقاله امروز نیست.
از همین رو مخاطب در صورت علاقهمند بودن میتواند خود به منابع مرتبط رجوع کند. هرچند در بخش بررسی مثالهای تطبیقی از دنیای بازیها، تاحدی این مراحل و نمونهها شرح داده خواهند شد و خواننده متوجه کلیت این موارد خواهد شد.
نامهای ادیسه یا سفر ادیسهوار مواردی هستند به تعدد در ادامه مقاله به کار خواهند رفت. بنابراین بهتر است همین الان به تبیین کلی این مفاهیم بپردازیم. هومر شاعر و پدیدآور دو شاهکار حماسی و گرانسنگ یونان باستان یعنی ادیسه و ایلیاد میباشد. دو کتابی که حجم زیادی از شناخت معتبر ما از اساطیر و فرهنگ و باورهای یونانیان قدیم از همین منابع حاصل شده است. در این میان ادیسه روایتگر سفر اولیس (Ulysses) در جستجوی پدر است، به عنوان یکی از اولین حماسههای منظوم بشر که تقشی اساسی در پیدایش الگوی سفر قهرمان داشته است. کتاب ادیسه مورد اقتباسهای فراوان قرار گرفته و جایگاه خاصی در اسطورهشناسی تطبیقی کمپبل دارد. به نوعی که بعضا به الگوی سفر قهرمان به خصوص در شرایطی که نزدیک به روایت کتاب ادیسه باشد، سفر ادیسهوار هم اطلاق میشود.
جوزف کمپبل که به عنوان نویسنده کتابهای ارزشمندی چون قدرت اسطوره، سفر قهرمان و قهرمان هزار چهره شناخته میشود. در چایگاه یکی از شاگردان، پیروان و علاقهمندان مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ به مطالعه دقیق نظریات این ایدهپرداز بزرگ در کتاب ناخودآگاه جمعی و کهن الگو و سایر نوشتههای او پرداخته است. سپس به علت علاقهی فراوان در رشته اسطورهشناسی تطبیقی یه تحصیل پرداخته و به شرح، گسترش و تکمیل الگوی یونگ از حضور کهن الگوهای تکرار شونده در داستانها و اساطیر همت گمارده است. از همین نظر باید گفت که کمپبل (Joseph Campbell) جایگاه رفیعی بین علاقه مندان به اسطورهشناسی دارد. کتاب قهرمان هزارچهرهی او همچنین مهمترین منبع ما در ادامه مقاله خواهد بود و میتوان گفت هنوز هم کاملترین کتاب در بررسی این الگوی کهن است.
اریک فروم (Eric Fromm)، زیگموند فروید (Sigmund Freud) و کارل گوستاو یونگ (Carl Gustav Jung) دیگر نویسندگانی هستند که در کنار تعدادی مقالات انگلیسی، نوشتههای آنها از منابع مهم ما در بررسیهای به عمل آمده در این مقاله بوده است.
کتاب زبان از یاد رفته فروم شامل نماذپردازیها و اسطورههای جذابی میشود و نمونههای ارزشمندی در خصوص اسطورهشناسی و تحلیل روانشناختی افسانهها را در خود جای داده است. فروید به عنوان پدر روانکاوی و کاشف ناخودآگاه، نقش مهمی در بررسی روانکاوانه رویاها و افسانهها ایفا کرده است. به شکلی که کتاب تفسیر رویای او در کنار تحلیل رویای یونگ دو الماس گرانبهای این زمینه و الهامبخش پژوهشگران بعدی بودهاند. در نهایت یونگ نیز به عنوان یکی از علاقهمندان فروید که سپس راه خود را از استاد جدا کرده و به بررسی تطبیقی عرفان شرق و اسطورهشناسی پرداخت، نقش مهمی در ایجاد ستونهایی داشته که تحقیق کمپبل و بهطبع خرده مقاله ما بر آنها استوار است.
نکتهی آخر اینکه بازیهای متعددی در شالوده روایی، دنیاسازی و طراحی مرحله خود از این الگو استفاده کردهاند. ولی متاسفانه کاربرد این الگو برخلاف دنیای کتابها و سینما در دنیای بازیها تا حد کافی مورد مطالعه جدی قرار نگرفته است. تلاش ما بر این مبنی استوار خواهد بود که در ادامه چگونگی رعایت کاربرد این مراحل و الگوی کلی را در بازیهای مختلف بررسی کنیم. الگویی که دامنه کاربرد آن نهتنها بازیهای فانتزی و حماسی را در برمیگیرد بلکه ردپای آن در عناوین پسارستاخیزی، مدرن و حتی پست مدرن هم یافت میشود. در نهایت بهتر است اظافه کنیم که الگوی سفر قهرمان در زمینههای دیگری چون دنیای انیمهها و به ویژه آثاری مثل Neon Genesis Evangelion، نیز یافت میشود.
در بین کتابها نیز الگوی سفر قرمان در آثار مهمی همچون، کمدی الهی شاهکار جاودانه دانته (Dante)، بهشت گمشده میلتون (John Milton)، افسانههای کانتربری حضور دارد. همچنین در منظومههای حماسی و کهنی چون تبارنامه خدایان هزیود، Aeneid ویرژیل و تلماک فنلون (Fenelon)، ایلیاد هومر، شاهنامه فردوسی، افسانههای هزار و یک شب یافت میشود. سنگنویسههای کهن گیلگمش، آثار آیسوخولوس، سنکا، ائورپیدس، هوراس، سوفوکل، آریستوفانس، ادای شاعرانه (Poetic Eda)، افسانه زیگفرید اژدهاکش و… نیز به نوعی جزو آثاری به شمار میروند که به گونهای از این الگو بهره بردهاند.
از آن طرف در فیلمهای جدیدی چون Seven و… شاهد به کار رفتن این الگو هستیم و علاقهمندان منابع بیپایانی برای بررسی این الگو در عناوین سایر مدیومها و آثار باکیفیت دیگر دارند. اما مقاله ما همانطور که پیشتر ذکر شد، در خصوص بررسی و حضور این الگو در دنیای بازیهای ویدئویی خواهد بود.
مقاله امروز را که به عنوان یک مقدمه کلی سعی در آشنا و آماده کردن مخاطب برای قسمتهای بعدی را داشت، در همین جا به اتمام میرسانیم. در قسمتهای بعدی این سری مقالات که سعی خواهد شد به شکل ماهانه و دست کم ماهی یک پارت از آن منتشر شود. تلاش بر این خواهد بود که حال که مخاطب آمادهی سفری حماسی شده، به بررسی موردی و عمیق این الگو و کاربرد آن در خصوص بازیهایی که انتخاب خواهیم کرد بیندازیم.