Journey of The Broken Circle اثری است که داستان ما انسانها را روایت میکند. افرادی که به آنها لقب «موجود اجتماعی» داده میشود. ما محکوم به معاشرت با دیگران و کمک گرفتن از آنها هستیم و همین باعث میشود که با دیگران ارتباط برقرار کرده و به نحوی با آن ها «دوست» شویم. با نقد و بررسی بازی Journey of The Broken Circle با ما همراه باشید.
نقد و بررسی بازی Journey of The Broken Circle
شاید اکثرا ما انسانها را موجودات ناقصی بدانیم که برای بقا و نجات یافتن نیازمند کمک هستند. زندگی مانند سفر میماند و سفر کردن به تنهایی میتواند اولین و آخرین اشتباه یک مسافر باشد. هیچ کدام ما کامل نیستیم و همواره به کسی نیاز داریم که نقصهای ما را برطرف کند و دستمان را بگیرد. به همین دلیل است که همواره برای انسانها از لقب «موجود اجتماعی» استفاده میشود. ما محکوم به معاشرت با دیگران و کمک گرفتن از آنها هستیم. همین موضوع باعث میشود که با دیگران ارتباط برقرار کرده و به نحوی با آن ها «دوست» شویم.
اما «دوست شدن» با دیگران آخر راه نیست و محدود به کمک کردن یا کمک گرفتن نمیشود، «دوست شدن» با خود «اهمیت دادن» و «مدارا کردن» میآورد و ادامه و بقای دوستی در گذر زمان اهمیت زیادی برای هر دو طرف خواهد آورد چرا که روابط دوستانه با خود « وابستگی» هم میآورند. تا جایی که در صورت بر هم خوردن دوستی شاید دیگر نتوان مانند روال قبل ادامه داد.
ایدهی کلی داستان عنوان Journey of The Broken Circle بر همین محور است. این عنوان داستان دایرهای ماجراجو را تعریف میکند که قسمتی از خود را از دست داده و به دنبال یافتن قطعه گم شده خود است. داستان این عنوان از طریق چندین خط دیالوگ در حین پیشروی در بازی روایت شده و به همین روال داستان بازی تعریف میشود.
شاید با خود گمان کنید که تنها روش روایت داستان در بازی همین چند خط دیالوگ است اما این طور نیست. یکی از نکات قوت این عنوان روایت شدن داستان از طریق گیمپلی است. موضوعی که در اکثر عناوین مستقل شاهد آن هستیم. Circle در حین سفر خود با قطعات و شخصیتهای دیگر آشنا شده و با آن ها کامل میشود. این شخصیتها به Circle اجازه میدهند که مسیرهای صعب العبور را به راحتی طی کرده و از موانع سر راه خود عبور کند.
عنوان Journey of The Broken Circle چندین منطقه دارد که هر منطقه دارای طراحی بصری و المانهای خاص خودش است. به عنوان مثال مراحلی که در اولین منطقهی بازی میبیند در هیچ کدام از مناطق دیگر مشاهده نخواهید کرد. چرا که المانهای استفاده شده از گیمپلی در آن ها متفاوت است. در یکی از مناطق، چسیبدن به سطح اشیای مختلف المان اصلی گیمپلی است. در حالی که در یک منطقهی دیگر تمرکز بر پرواز کردن است. استفاده شدن از این المانها ارتباط مستقیمی با همسفر شما دارد.
در اولین دقایق تصور میکردم که تمام داستان دربارهی رسیدن به مقصد و کامل شدن شخصیت است، اما این طور نبود. داستان Journey of The Broken Circle در ارتباط با مسیر و راهی است که شخصیت اصلی طی میکند نه مقصد آن. داستان و جادوی روایت این عنوان به تجربه و درسهایی است که شخصیت اصلی آن ها را فرا میگیرد. درسهایی که توسط آنها کامل شده و رشد پیدا میکند.
گیمپلی این عنوان همانند داستان، در ابتدا حالتی ساده داشته و حتی ممکن است خسته کننده شود. اما با پیشروی در داستان و ملاقات با شخصیتها و المانهای جدید، رنگ و بوی تنوع را به خودش میگیرد. گیمپلی بازی میتواند یک مخاطب را ساعت ها سرگرم خود کند. پیوندی که گیمپلی با داستان و روایت دارد، حتی در جذب بی حوصلهترین مخاطبین نیز به خوبی عمل میکند.
مهمترین نکات در گیمپلی این عنوان سرعت عمل و آزمون و خطاست. شاید در ظاهر پازل و معمای دشوار و سختی وجود نداشته باشد. ولی برای رد کردن مراحل و پشت سر گذاشتن موانع باید چندین بار روشهای مختلف را آزمایش کنید. در حقیقت باید چندین و چندین بار شکست خورده تا راه خود را پیدا کنید.
اولین شخصیتی که با Circle پیوند میخورد و او را کامل میکند Sticky نام دارد. Sticky دانهی درختی است که تمایل به ساکن ماندن و ریشه دواندن در خاک دارد. این شخصیت به Circle اجازه میدهد که به سطح اشیای مختلف چسبیده و بتواند مسیرهایی را که شیب بسیار زیادی دارند طی کند. Sticky به آرامش و ساکن ماندن را به هر چیزی ترجیح میدهد. در حالی که تنها هدف Circle ادامه دادن و کشف کردن است. این تناقض در شخصیت پردازی باعث ایجاد بحث و جدلهایی میشود. این بحث و جدلها با پیشروی در بازی شدید و شدیدتر شده و در انتها به جدایی این دو شخصیت منتهی میگردد.
Sticky تنها شخصیت فرعی این عنوان نبوده و قابلیت چسیبدن به سطح اشیای مختلف نیز تنها قابلیت موجود در بازی نیست. بازی درست در لحظهای که بازیباز انتظار آن را ندارد غافلگیر میکند و این کار را بارها انجام میدهد. محیطهای بازی تنوع بسیار بالایی دارند و این تنوع هم در گیمپلی و هم در گرافیک بصری این عنوان تاثیر میگذارد. این عنوان از لحاظ بصری و هنری واقعا زیباست و لایق کلمهی «شاهکار» در این زمینه میباشد.
هر چه بیشتر در بازی پیشروی کنید مراحل آن سخت و سخت تر خواهند شد. تا جایی که دیگر آزمون و خطا مثل قبل جوابگو نخواهد بود و باید قبل هر اقدامی فکر کنید. عنوان Journey of The Broken Circle عنوانی نیست که زود تمام شود. ارزش محتوای آن هنگامی مشخص میشود که برایش وقت بگذارید و صبر داشته باشید. این بازی قطعا ارزشش را دارد؛ مطمئن باشید.
جمع بندی:
عنوان Journey of The Broken Circle عنوانی است که در ابتدای کار فقط اندکی زمان نیاز دارد تا خودش را ثابت کند. داستان در ابتدا کمی ساده و پیش پا افتاده به نظر میرسد و گیمپلی در ابتدا حالت بدوی و کسل کنندهای دارد. اما با پیشروی شما، گیمپلی دشوارتر و داستان احساسی این عنوان پیچیده و پیچیدهتر میگردد. این موضوع را میتوان مدیون روایت بینظیر بازی دانست.
داستان - 9
گیمپلی - 8
گرافیک هنری - 10
موسیقی و صداگذاری - 8
عملکرد فنی - 8
8.6
Journey of The Broken Circle عنوانی است که در ابتدای کار فقط اندکی زمان نیاز دارد تا خودش را ثابت کند. داستان در ابتدا کمی ساده و پیش پا افتاده به نظر میرسد و گیم پلی در ابتدا حالت بدوی و کسل کنندهای دارد. اما با پیشروی شما، گیمپلی پیچیدهتر و داستان احساسی این عنوان پیچیده و پیچیدهتر میگردد و این موضوع را می توان مدیون روایت بینظیر بازی است.