Werewolf: The Apocalypse – Earthblood یکی از آن بازیهایی است که حسابی اعصاب شما را خرد میکند. زیرا هر وقت به یک نکتهی مثبت بر میخورید، بازی با یک نکتهی منفی ذوق شما را سرکوب میکند. همین مهم باعث میشود تا تماشای از دست رفتن فرصتها و پتانسیل توسط این بازی بسیار دشوار و ناراحتکننده باشد. با نقد و بررسی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood همراه باشید.
بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood توسط استودیوی فرانسوی سیانید (Cyanide) توسعه یافته است. سیانید پیش از این مسئول توسعهی عناوینی مانند Call of Cthulhu و Styx بوده است. به همین سبب انتظار داستان لایهلایهای را داشتم که اثری از آن در Werewolf: The Apocalypse – Earthblood نیست. داستان بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood ابدا ضعیف یا بد نیست، اما درست مانند خود بازی میماند و حس خاصی را به شما منتقل نمیکند. در ادامه به نقد و بررسی کامل این اثر میپردازیم.
ریشههای بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood

Werewolf: The Apocalypse – Earthblood بر اساس سری بازیهای رومیزی World of Darkness ساخته شده است. World of Darkness پیش از این هم در دنیای بازیهای ویدیویی حضور داشته که حاصل آن سری Vampire: The Masquerade است. یکی از تمهای مرکزی داستان بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در World of Darkness، مبارزه با مونوپولیهای کاپیتالیستی است. البته این مهم با المانهای فانتزی ترکیب شده و شما در نقش یک گرگینه قرار میگیرید. Earthblood داستان Garou Cahal، اعضای یکی از این دستهی گرگینه، را روایت میکند.
Garou Cahal گذشتهی تاریکی داشته و عدم کنترل خشم، منجر به اتفاقات بدی برای قبیلهاش شده است. همین امر باعث شده تا Garou Cahal خودش را تبعید کرده و وارد انزوا شود. او حالا به عنوان یک مزدور کار میکند. با این حال پس از حملهی شرکت Endron به Tarker’s Mill، محل زندگی قبیلهی سابق Cahal، او مجبور به بازگشت و کمک به دوستانش میشود. Garou Cahal پس از مرگ چندی از دوستانش به دست Endron، تصمیم گرفته تا یک بار برای همیشه شر این شرکت را از Tarker’s Mill خلاص کند.
گیمپلی قربانی عدم خلاقیت
بنیاد و اساس داستان بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood با اینکه ابدا خاص یا جدید نیست، اما همچنان میتواند بستر مناسبی برای روایت یک داستان احساسی باشد. با این حال این داستان به خوبی به گیمپلی انتقال نیافته و نتیجهی نهایی، اثری خستهکننده و نه چندان هیجانانگیز است. وقتی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood را بازی میکنید، این احساس به شما دست میدهد که توسعهدهندگان ایدهی اولیهی خود که در حد 30 دقیقه پتانسیل داشته است را به 10 الی 12 ساعت کش دادهاند.

همانطور که گفته شد داستان بازی در ابتدا برای درگیر کردن بازیباز خوب است، اما طراحی مراحل اولیهی آن آن قدر ضعیف است که شاید همین اول کار عطای بازی را به لقایش ببخشید. اصلا بعید نیست که تحمل مراحل خوابآور اولیهی بازی را نداشته باشید و داستان بازی با وجود اینکه بد نیست، آن قدر هم خوب نیست که شما را به ادامهی کار مجاب کند. سناریوها، مکانها و مکانیکهای این مراحل کاملا یکسان بوده و بوی کوچکترین خلاقیتی در آنها به مشام نمیرسد.
البته بسیاری از بازیهای دیگر هم در ابتدا کند شروع شده و سپس در ادامه و با معرفی مکانیکهای بیشتر، به تجربهی هیجانانگیزی تبدیل میشوند. Werewolf: The Apocalypse – Earthblood در دستهی “بسیاری از بازیها” قرار نمیگیرد. مکانها اکثرا یکسان باقی مانده و باسفایتها منهای باس آخر، کاملا یکی هستند. تمام مبارزات با آنتاگونیست اصلی دقیقا به یک صورت رخ میدهد. به این صورت که شما او را گیر میآورید، او میگریزد و در نهایت هم با یک گرگینهی دیگر به عنوان باس نهایی مرحله مبارزه میکنید.
سبکشناسی بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood
بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood از منظر فنی یک اکشن-مخفیکاری است. با این حال گسست زیادی بین اکشن و مخفیکاری بازی وجود دارد. بخشهای مخفیکاری شدیدا ابتدایی بوده و فاقد هیچگونه پیچیدگی هستند. این مهم آن هم پس از عرضهی بازی Hitman 3 در ماه گذشته، حسابی توی ذوق میزند. در واقع Werewolf: The Apocalypse – Earthblood خود به یکی از ضعیفترین نمونههای مخفیکاری تبدیل میشود. هوش مصنوعی بازی قابل اتکا نیست، رفتار دشمنان یکسان بوده و چینش اتاق هم اصلا طبیعی نیست. در واقع انگار اتاقهای Endron صرفا برای مخفیکاری شما طراحی شده است.

باز هم باید گفت که این مخفیکاری قدیمی میتوانست بخشودنی باشد، اگر مراحل کمی متنوعتر و معنادارتر بودند. در تلاش برای نابودی Endron، شما صرفا از انباری به انباری دیگر رفته، یک کامپیوتر را هک یا یک جعبهی فیوز را از بین میبرید. به عنوان نکتهی مثبت باید گفت که حالت گرگی Cahal شدیدا لذتبخش است. حیف که این حالت گیر محیطهای خطی و کمبود تنوع افتاده است. با این حال بازی به عنوان گرگ یکی از هایلایتهای تجربهی کلی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood است.
به هر حال هر تجربهی مخفیکاری میتواند منجر به کشف شدن شما شود. در این لحظه است که اکشن بازی به چشم آمده و به بخش اصلی آن تبدیل میشود. در این حین Cahal از حالت گرگی هم خارج شده و به یک گرگینهی کامل تبدیل میشود. راستش را بخواهید اکشن Werewolf: The Apocalypse – Earthblood علیرغم ایرادهایش، به نوع بیمغزی سرگرمکننده است. میتوان گفت در این لحظات به شما حس کینگ کنگ در خیابانهای نیویورک دست میدهد. با این حال به محض اینکه تمام دشمنان در یک اتاق را میکشید، Cahal دوباره وارد فاز مخفیکاری شده و به اتاق بعدی میرود.
در مجموع باید گفت که سیستم مبارزات بازی منهای دوربین بعضا آزاردهنده، میتواند بسیار سرگمکننده و حتی عالی باشد. Werewolf: The Apocalypse – Earthblood به شما قابلیتهای زیادی در حالت گرگینهای میدهد که همگی کارآمد هستند. هر چه بیشتر این قابلیتها را ارتقا دهید، بیشتر از مبارزات بازی لذت خواهید برد. همچنین بازی در تنوع دشمنان در مبارزات معمولی هم خوب عمل کرده است. مبارزات بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood با اختلاف بهترین بخش آن بوده و بالاترین امتیاز را کسب میکنند.

متاسفانه بار دیگر باید گفت که این قابلیتها ابدا در بخش مخفیکاری وجود نداشته و شاهد گیمپلی بسیار خشک و خالی هستیم. تنها راه شما برای کشتن مخفیانهی دشمنان، استفاده از یک کمان یا نزدیک شدن به دشمنان از پشت است. دو درخت مهارت در بازی وجود دارد که یکی برای مبارزات و یکی برای مخفیکاری است. بار دیگر ارتقای مهارتهای مبارزات بسیار لذتبخشتر بوده و تاثیر بیشتری بر روی گیمپلی دارد. همچنین این قابلیتها بیشتر به کار شما خواهند آمد، چرا که در باسفایتها هم میتوانید از آنها استفاده کنید. به این گونه حداقل میتوانید کمی از تکراری بودن باسفایتها هم بکاهید.
بازماندهای از نسلهای قبلی
گسست عجیبی که بین مخفیکاری و اکشن بازی وجود دارد، مجموعا نشاندهندهی فلسفهی طراحی قدیمی بازی است. مدل شخصیتها و طراحی لوکیشنها مانند بازیهای نسل هفتم بوده و گیمپلی هم شما را به یاد دوران پلیاستیشن 2 میاندازد. دورانی که میتوانید مخفیانه کسی را بکشید، اما قادر به حمل جسد آنها نیستید. دورهای که مهمات به صورت اتفاقی بر روی میز یک دفتر کار قرار گرفته و بشکههای قرمز هم منفجره هستند. در حالی که افکتهای بصری بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood اعم از انفجار و الکتریسیته فوقالعاده هستند، سایر المانهای بصری در مقایسه با بازار AA حرفی برای گفتن ندارد.

باز هم باید گفت که از نظر گرافیکی، بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood پر از بافتهای تاریخ مصرف گذشته و انیمیشنها و نورپردازی ضعیف است. معمولا به هنگام توسعهی یک بازی AA و عدم دسترسی به بودجهی AA، توسعهدهندگان تمرکز خود را بر روی یک سبک هنری خاص میگذارند. مثال خوب این موضوع بازی Ori and the Blind Forest است که با وجود بودجهی کم، بسیار زیبا به نظر میرسد. با این حال Werewolf: The Apocalypse – Earthblood سعی کرده تا گرافیک واقعگرایانه داشته باشد و از این لحاظ بسیار ضعیف عمل کرده است.
وفاداری Werewolf: The Apocalypse – Earthblood به World of Darkness
بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood سعی کرده تا از تاریخچهی World of Darkness استفاده کرده و از این لحاظ به منبع اقتباس وفادار بماند. با این حال بازی از این لحاظ هم ناامیدکننده عمل کرده است. در طول داستان اشاراتی به تاریخچه، قبلیهها و شخصیتهای دنیای بازی میشود، اما هیچوقت از این ابزار داستانی استفادهیم معناداری نمیشود. همچنین بازی از نظر فلسفی هم از عمیق شدن میترسد. گاهی اوقات بازی میخواهد این سوال را از شما بپرسد که آیا تروریسم زیست محیطی کار درستی است؟ به دست آوردن انرژی به چه بهایی است؟ آیا قبلیهی گرگینهها صرفا مشتی قاتل هستند؟ اما سریعا این سوالها به کنار گذاشته میشوند.
پرسیدن چنین سوالهایی میتوانست باعث ارزشمند شدن بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood شود و آن را به اثری خاص تبدیل کند. البته نشانههایی وجود دارد که گویی سیانید قصد داشته تا بازی جاهطلبانهتری بسازد. Werewolf: The Apocalypse – Earthblood دو هاب مرکزی جذاب، اما تقریبا تماما خالی دارد. همچنین درختهای دیالوگ مخفی وجود داشته که ابدا تاثیری در داستان کلی ندارند. ماموریتهای جانبی در بازی وجود داشته، اما بسیار سطحی هستند. شخصیتهای جانبی قوسی دارند که تا پایان به کلی فراموش میشود.

البته از منظر روایت و داستانگویی همچنان مشکل اصلی همانی است که در ادامه به آن اشاره شد. تکرار مکررات در مراحل و ماموریتها، باعث خلق فاجعهای از نظر روایی شده است. تقریبا بدون استثنا در تمام ماموریتها باید وارد یک انباریا پایگاه Endron بشوید و سرورهای آنها را هک کنید. تنها حق انتخاب اینجا بین مخفیکاری و اکشن است. حق انتخابی که با توجه به مخفیکاری ضعیف، واقعا وجود نداشته و شما بسیار بیشتر با اکشن سرگرم خواهید شد. این عدم تنوع و افت و خیز، باعث خستهکننده شدن داستان میشود.
نتیجهگیری
بازی Werewolf: The Apocalypse – Earthblood میتوانست تجربهی خوبی باشد. در واقع یک استودیوی خوب، میتواند اقتباس قابلی را از این نسخه از World of Darkness ارائه دهد. همانطور که دیدیم حالا Vampire: The Masquerade یکی از محبوبترین فرنچایزهای نقشافرینی بوده و گروه طرفداران کالت خود را دارد. با این حال برای ساخت چنین عنوانی، به لوکیشنهای متنوعتر، تمرکز بیشتر بر روی سوالات اخلاقی و گیمپلی گستردهتر نیاز است.

Werewolf The Apocalypse Earthblood رویایی، یک نقشآفرینی فانتزی تاریک پر از دوراهیهای اخلاقی، جهانی باز و هیجانانگیز و گروهی از شخصیتهای دوستداشتنی است. ساختهی سیانید هیچکدام از موار مذکور نیست. داستان Cahal، قبلیهاش، Endrom و Tarker’s Mill پر از احتمالات هیجانانگیز است، اما هرگز به پتانسیل کامل خود نمیرسد. بازی جرات نمیکند تا از مدل طراحی قدیمی خود فاصله بگیرد و ریسکپذیر نیست. Werewolf The Apocalypse Earthblood بیش از 12 ساعت نیست، اما به نیمه نرسیده خستهکننده میشود.
در طی این بررسی سعی کردم که از ایرادات و نقاط قوت اندک بازی بگویم. به عنوان سخن پایانی باید گفت که تجربهی بازی Werewolf The Apocalypse Earthblood را ابدا به شما توصیه نمیکنم. مگر اینکه طرفدار بزرگ سری بازیهای رومیزی World of Darkness باشید. حتی در آن صورت هم سری Vampire: The Masquerade بازیهای بسیار بهتری دارد. در غیر این صورت بازیهای بسیار بهتری در این ژانر وجود داشته که ارزش وقت شما را میدانند. بازی ویژگیهای جذابی دارد، اما در مجموع نمیتواند به تجربهی لذتبخشی تبدیل شود.
شما میتوانید نقد و بررسی بازیهای جدید و به همراه سایر مقالات و مطالب جذاب مرتبط با بازیهای ویدیویی را در وبسایت گیمپالت بخوانید.
داستان - 4
گیمپلی - 3
گرافیک هنری - 5
موسیقی و صداگذاری - 5
عملکرد فنی - 6
4.6
ضعیف
توصیهی تجربهی Werewolf: The Apocalypse - Earthblood به هر کسی جز هواداران World of Darkness کار دشواری است. حتی در آن صورت هم Vampire: The Masquerade گزینهی بسیار بهتری است. گیمپلی تکراری، داستان ضعیف و خستهکننده و سیستمهای قدیمی، منجر به خلق یکی از ناامیدکنندهترین آثار سال شده است.