بازی Röki یک عنوان ماجراجویی است که با الهام از افسانههای قدیمی قصد دارد داستان متفاوتی را روایت کند. داستانی که از ابتدا تا انتها شما را میخکوب نگهداشته و باعث میشود تا حتی پازلهای بیشمار و گاهی خسته کننده آن را تحمل کنید. با نقد و بررسی بازی Röki با گیم پالت همراه باشید.
نقد و بررسی بازی Röki
افسانههای نورس و اساطیر اسکاندیناوی طی سالیان اخیر انقدر به محبوبیت بالایی دست یافتهاند که حتی بازیهای مستقل هم به سراغ آن رفته و سعی میکنند تا از این طریق مخاطبان بیشتری را به سمت بازیهای خود جذب کنند. Röki جدیدترین عنوانی است که از افسانههای قدیمی اسکاندیناوی الهام گرفته اما به شکل ماهرانهای آن را با داستان خود بازی ادغام کرده و تجربهای را ارائه میدهد که از نظر روایی شگفت انگیز است.
( این نقد و بررسی بر اساس کد ارسالی ناشر و بر روی کنسول پلی استیشن 5 صورت گرفته است)
داستان:
بازی داستان خانوادهای را روایت میکند که در کوهستان زندگی میکنند. پدر خانواده یعنی Henrick، همسر خود و مادر بچههایش را مدتی پیش از دست داده و این موضوع بر زندگی تمام آنها تاثیر بسیار عمیقی گذاشته است. به خصوص Henrick که دیگر تمام اوقات روز خود را در خانه و جلوی شومینه به نوشیدن الکل و خوابیدن مشغول است. بنابراین تمام وظایف و به خصوص مراقبت از پسر کوچک خانواده یعنی Lars بر عهدهی دختر خانواده یعنی Tove قرار دارد.
یکی از همین روزها که Tove قصد دارد برادرش را بخواباند برای او داستانی تعریف میکند؛ داستانی از Jotnar که البته خیلی زود رنگ واقعیت به خود گرفته و روایت اصلی بازی را تشکیل میدهد. در همین حین به ناگهان خانهی آنها توسط هیولای بزرگی مورد حمله قرار میگیرد.
Tove و Lars به هر شکل ممکن از خانه میگریزند اما در میانهی راه Lars از Tove عقب مانده و توسط این هیولا اسیر میشود. Tove به محض اینکه متوجه این موضوع میشود، در جنگلهای سرد و برفی به دنبال برادر خود میگردد و سعی میکند ردی از او پیدا کند. او موفق میشود برادرش Lars را پیدا کند اما دیگر خیلی دیر شده زیرا آن هیولای وحشتناک Lars را با چنگالهای عظیم خود گرفته و از طریق پورتالی که ایجاد شده است به دنیای دیگری میبرد.
اگرچه Tove نیز سعی میکند تا به همراه برادرش به پورتال وارد شود اما متاسفانه تا قبل از رسیدن Tove، پورتال بسته شده و برادرش Lars در جلوی چشمان او ناپدید میشود. حال Tove باید به دنبال راهی باشد تا بتواند هر طور شده این پورتال را باز کند و برادر خود را نجات دهد. اما این پورتال تنها به وسیله Guardianها قابل بازگشایی است که مدتهای مدیدی است ناپدید شده و اثری از آنها در جنگل نیست. Tove باید هر طور شده Guardianها را یافته و آنها را متقاعد کند تا با باز کردن دوباره پورتال به او و برادرش کمک کنند.
سازندگان به شکل کاملا منحصر به فردی داستان بازی را با افسانههای اسکاندیناوی ادغام میکنند. این بازی قرار نیست در نقش یک خدای جنگ به نبرد با خدایان دیگر برویم یا حتی قرار نیست در نقش یک انسان با تمام خدایان مبارزه کنیم. بلکه بازی ما را در نقش دختر کوچکی قرار میدهد و تنها هدف او این است که برادر کوچکش را نجات دهد. او هیچ قدرت یا سلاح خاصی ندارد و تنها قدرتش ذهن او و روشهایی است که برای برطرف کردن موانع و حل کردن پازلها به کار میگیرد.
Röki یک موجود نیمه انسان و نیمه هیولاست. مادر او یکی از Guardianها بوده که با ورود انسان ها به جنگل عاشق یک انسان شده، با او ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است. فرزند آنها یعنی Röki به موجودی نیمه انسان و نیمه هیولا تبدیل شد. همین موضوع سبب شد تا دیگر Guardianها مادر Röki یعنی Jötunravn را به قلعه Utangard تبعید کرده و در آنجا زندانی کنند. در طی این مدت Jötunravn تلاش کرده تا با قربانی کردن بچههایی که در جنگل به دنیا آمدهاند و استفاده از جادوی سیاه فرزند خود را نجات دهد و به یک انسان تبدیل کند. Lars یکی دیگر از همین بچههاست که قرار است قربانی جدید Röki باشد.
در طول داستان شاهد رشد شخصیتی Tove هستیم و انگیزه Tove برای نجات برادرش باعث میشود که او به تدریج به شخصیت بیپرواتری تبدیل شود. در کنار آن شاهد هستیم که Lars با وجود اینکه توسط Röki اسیر شده اما نوعی رابطه احساسی میان این دو شکل میگیرد و عمق بیشتری به داستان بازی میبخشد.
داستان بازی پیچیدگی خاصی ندارد که این موضوع نه تنها یک نقطه ظعف نیست بلکه برای یک بازی ماجراجویی که بر اساس افسانه های نورس ساخته شده یک نکته مثبت به شمار میاید. بازی از همان اول به شما میگوید که اگر به دنبال جزئیات بیشتری از داستان بازی هستید باید در محیط بازی کاوش کنید و از رمز و رازهای آن با خبر شوید. از این طریق و البته مکالمه با سایر شخصیتهای بازی میتوایند جزئیات زیادی در رابطه با داستان آن به دست آورید.
گیمپلی:
گیمپلی بازی Röki را میتوان ترکیبی از سبک ماجراجویی و البته اشاره و کلیک به شمار آورد. هسته اصلی گیمپلی بازی را حل پازلها و معماها تشکیل میدهد. با کاوش در محیط بازی، مسیرهای فرعی و لوکیشنهای خاصی که در بازی قرار دارند، میتوانید آیتمهای زیادی را به دست آورید و این آیتمها را در کوله پشتی خود ذخیره کنید تا بعدا بتوانید در حل پازلها و معماهای بازی از آن استفاده کنید. پازلهای بازی از تنوع نسبتا خوبی برخوردار هستند و به تدریج و با پیش روی در گیمپلی، پازلها کمی پیچیدهتر میشوند.
حل پازلها و معماها در یک بازی ماجراجویی بسیار جالب و هیجان انگیز است. به خصوص پازل بازی با نور در هنگام مبارزه با عنکبوت عظیم الجثه و یا پازل دختر غرق شده در دریاچه که پس از مرگ به موجود کریهای تبدیل شد واقعا تحسین برانگیز بود. اما متاسفانه بازی Röki بیش از حد به پازلها متکی شده است. با هر شخصیتی که ملاقات میکنید و یا هر کاری که قصد دارید انجام دهید با یک بن بست پازلی روبرو خواهید شد. بعید است بازی به شما اجازه دهد که به سادگی از کنار آن عبور کنید.
برخی از پازلها واقعا جذاب و سرگرم کننده هستند اما برخی پازلهای بازی آنقدر پیچیده و طولانی میشوند که شاید بارها به این فکر بیافتید که همانجا بازی را نیمه کاره رها کنید. اشاره کردم که پازلها در مبارزات بازی نیز تنیده شدهاند. در حقیقت هیچ مبارزاتی در کار نیست و تنها با حل پازلهایی باید دشمنان بازی را از خود دور کنید و از مخمصه نجات پیدا کنید.
البته به این موضوع نمیتوان خرده گرفت زیرا همان طور که گفتیم Tove یک دختر کوچک است که توانایی یا قدرت زیادی ندارد و تنها از قدرت هوش و ذهن خود استفاده میکند تا بتواند موانع را از سر راه خود بردارد.
گرافیک و جلوههای بصری:
از آنجایی که بازی Röki از افسانههای اسکاندیناوی الهام گرفته و داستان Jotnar را روایت میکند بدیهی است که دنیای بازی نیز باید با ستینگ داستانی بازی همخوانی داشته باشد. Röki این کار را به شکل کاملا تحسین برانگیزی انجام داده است. محیط بازی از یک منطقه کوهستانی آغاز میشود و به تدریج Tove راه خود را به سمت جنگلهای انبوه پیدا میکند. جنگلهایی که البته کاملا پوشیده از برف هستند و در اطراف توسط کوهها احاطه شدهاند.
خیلی زود میتوان متوجه شد که اینجا همان سرزمین یوتون است. جایی که در گذشته و در افسانههای نورس غولهایی از نژاد ارواح طبیعت در این سرزمین زندگی میکردند. کوههایی که در اطراف این سرزمین وجود دارد به نوعی این جنگلها را از دنیای انسانها جدا میکند. حتی اگر سری به خانه متروکه در نزدیکی پل قرار دارد بزنید، قبرهایی را مشاهده میکنید که برای افرادی است که قبلا یک وایکینگ بودهاند.
بازی Röki با وجود اینکه یک بازی مستقل است اما از نظر بصری کیفیت بسیار بالایی دارد. شما بخش عمدهای از گیمپلی را باید به حال پازلها و معماها بپردازید. در راه انجام این کار مطمئنا به مکانهای باستانی، غارها و مناطق متروکه بسیاری پای میگذارید که تنوع نسبتا بالایی دارند. تمام این مناطق طراحی شگفت انگیزی داشته و از جزئیات بسیار خوبی برخوردار هستند. به طور مثال هنگامی که به خانه متروکه میروید و سپس با حل پازلی به یک مکان زیر زمینی باستانی دسترسی پیدا میکنید. این محیط آنقدر طراحی شگفت انگیزی دارد که کاملا حس یک مکان باستان واقعی را به شما منتقل میکند.
البته نقش موسیقیهای فوق العاده بازی را نمیتوان در این موضوع نادیده گرفت. به خصوص اینکه هر منطقه از بازی و حتی غارها یا مناطق فرعی تم و موسیقی مخصوص خود را دارند که در هنگام ورود به آنها پخش میشود. دقت و حساسیت سازندگان در طراحی محیطهای بازی که کم هم نیستند واقعا شگفت انگیز و ستودنی است.
برای حل بسیاری از پازلهای بازی باید آیتمهای خاصی را پیدا کنید. برای یافتن این آیتمها، گاهی اوقات نیاز است تا مسیرهای نسبتا طولانی را طی کنید و یا بارها به همان نقطهی اولیه بازگردید. این موضوع یعنی جابجایی در بازی بدون هیچ مکانیزم خاصی میتواند سخت و حوصله سر بر باشد. اما سازندگان برای اینکه جابجایی در بازی را تسهیل کنند، مکانیزم جالبی را در بازی ابداع کردهاند. در اوایل بازی که Tove وارد جنگل میشود با درختانی قدیمی که Tree of Many نام دارند ملاقات میکند. اولین ماموریت شما این است که بتوانید این درختان را به مادر آنها یعنی Great Mother متصل کنید.
هر یک از درختان در مناطق مختلفی قرار دارند که با آزاد کردن هر کدام پورتال باز میشود که Waytree نام دارند. Waytreeها حکم فست تراول را در بازی دارند و شما میتوانید از این طریق به مناطقه مختلفی از بازی سفر کنید و جابجا شوید. جابجایی میان مناطق مختلف به سرعت انجام میگیرد و بازی دارای بارگذاری بسیار کوتاهی است.
یکی از بخشهای هیجان انگیز و شاید احساسی بازی زمانی است که Tove برای بیدار کردن Guardianها باید وارد دنیای معنوی شده و با خاطرات گذشته خود مواجه شود. در این بخش Tove باید جواهرات مادرش را جمع آوری کند اما این کار باز هم نیازمند حل یکسری پازلها و معماهاست. با کلیک بر رو تصاویر متفاوت، Tove میتواند به خاطرهی مورد نظر برود و آیتمهای مورد نیاز خود را جمع آوری کند. جابجایی میان این هریک از این خاطره ها بسیار سریع انجام گرفته و هیچ بارگذاری در کار نیست.
بازی Röki سال گذشته برای رایانههای شخصی و نینتندو سوییچ و به تازگی نیز برای کنسولهای نسل نهم عرضه شده است. بنابراین یک بازی نسل نهمی به شمار میآید. به عنوان یک بازی نسل نهمی، Röki بخشی از این انتظارات را با جلوههای بصری بهبود یافته و بارگذاریهای سریع برآورده میکند. اما بخشی دیگر که به کنسول پلی استیشن 5 مربوط میشود ما را کمی نا امید میکند.
انتظار میرفت Röki به عنوان یک بازی انحصاری نسل نهمی که برای پلی استیشن 5 عرضه میشود، از قابلیتهای کنترلر Dual Sense بهرمند باشد. انتظار داشتیم بتوانیم از تاچ پد استفاده کنیم یا از قابلیت هپتیک فیدبک در برخی از مراحل بازی استفاده شود. اما متاسفانه بازی Röki از هیچکدام از قابلیتهای این کنترلر هیچ بهرهای نمیبرد و اگر بارگذاریهای کوتاه بازی نبود، تفاوت چندانی با یک بازی نسل هشتمی نداشت.
سخن پایانی:
روایت داستانی Röki را میتوان نقطه عطف آن به شمار آورد. کمتر بازی ماجراجویی را سراغ داریم که بتواند با بهره گیری از افسانههای قدیمی چنین روایت جذاب، احساسی، و منحصر بفرد را ارائه دهد. اینکه دیالوگهای شخصیتها به صورت زیرنویس در بازی نمایش داده میشود و شخصیتها فاصد دیالوگ گویی خاصی هستند نیز عمق بیشتری به داستان بازی بخشیده است.
Röki سعی میکند تا با طراحی پازلهای جدید و ادغام آنها با روایت داستانی بازی کمی بر جذابیت گیمپلی بیافزاید. بازی تا حدودی در این امر موفق عمل میکند اما تمرکز بیش از حد بر روی پازلها ممکن است باعث شود گیمپلی بازی از حالت سرگرم کننده خارج شده و به تجربهای ملال آور تبدیل شود. اما در هر صورت اگر از عاشقان سبک ماجراجویی بوده و یا حتی به بازیهای ماجراجویی با پازلهای دشوار علاقهمند هستید، Röki تجربهای است که به هیچ عنوان نباید آن را از دست بدهید.