بازی The Last of Us Part 2 داستان عجیب و غریبی داشته است. در این مقاله قصد داریم تا نگاهی به تمام بخش‌های داستانی حساس بیاندازیم و ببینیم که آیا ناتی داگ (Naughty Dog) در به تصویر کشیدن چرخه‌ی مخرب انتقام موفق بوده است یا خیر. این مطلب حاوی اسپویلر برای کلیت داستان بازی The Last of Us 2 است. پس اگر این بازی را تجربه نکرده‌اید و به دنبال فاش شدن بخش‌های مهم داستانی نیستید، بهتر است از خواندن ادامه‌ی مقاله دوری کنید. با این اوصاف بگذارید به بررسی داستان بازی لست اف اس 2 بپردازیم. با گیم پالت همراه باشید.

داستان بازی The Last of Us Part 2

بازی با خلاصه‌ای کوتاه از داستان The Last of Us به زبان Joel آغاز می‌شود. جایی که Joel وقایع بازی قبل و اتفاقات مربوط به Ellie را برای Tommy توضیح می‌دهد. پس از آن شاهد رفتن Joel و Tommy به Jackson با اسب و تعاملی احساسی میان Joel و Ellie در رابطه با نواختن گیتار هستیم. کمی بعدتر با کات خوردن داستان به 5 سال بعد هستیم. جایی که Ellie حالا بزرگ‌تر شده و با دوست خود Dina به سراغ گشت‌زنی در اطراف Jackson برای جمع‌آوری مهمات و کشتن زامبی‌های احتمالی می‌رود.

سپس به شخصیت Abby کات می‌خوریم. در این نقطه از بازی خبری از ماهیت Abby نداریم. اما متوجه می‌شویم که او و گروه همراهش به دنبال کشتن Joel بوده و در نزدیکی Jackson هستند.

توجه: این آخرین هشدار شما برای جلوگیری از اسپویل شدن داستان بازی The Last of Us Part 2 است

در نهایت Abby موفق به کشتن Joel می‌شود. در حالی که Joel و Abby اتفاقی به هم برخورد کرده و Joel حتی جان Abby را نجات می‌دهد، اما عطش Abby به انتقام آن قدر زیاد بوده که در هر صورت Joel را به پایگاه خود باز می‌گرداند و او را با یک چوب گلف به قتل می‌رساند. در این پروسه با وجود سر رسیدن Ellie، او توانایی کمک کردن به Joel را ندارد. Abby و دوستانش به Ellie و Tommy اجازه‌ی زنده ماندن را می‌دهند و صرفا Jackson را به مقصد Washington ترک می‌کنند.

غم و حسرت Ellie منجر به خواسته‌ی او برای انتقام گرفتن از قاتل Joel می‌شود. هر چه باشد Ellie مدت زیادی را با Joel گذرانده و راه‌های خشونت و زندگی در دنیای پسا-آخرالزمانی را خوب یاد گرفته است. در همین حین می‌فهمیم که Tommy به تنهایی و بی‌خبر به سراغ گروه Abby رفته است. پس Ellie به همراه Dina سفر خود به Seattle را آغاز می‌کنند تا علاوه بر یافتن Tommy، انتقام خود از Abby را بگیرند.

Ellie و Abby راه خود را در Seattle پیدا کرده و در میان راه به برخی از اعضای گروه Abby هم برخورد می‌کنند. هدف Ellie یافتن Nora، یکی از دوستان نزدیک Abby است. در این مسیر او به فرقه‌ای مذهی به نام Seraphites هم برخورد می‌کند.

او Nora را در بیمارستانی متروکه پیدا کرده و با شکنجه‌ی او محل اقامت Abby را می‌فهمد. در روز بعد Ellie دو نفر دیگر از اعضای گروه Abby  یعنی Mel و Owen را هم می‌کشد. Ellie سپس متوجه می‌شود که Mel باردار بوده و او ناخواسته مرتکب جنایت وحشتناکی شده است. در این حین با فلش‌بکی به دو سال قبل باز می‌گردیم و متوجه می‌شویم که Ellie با رفتن به بیمارستان فایرفلای‌ها در بازی اول، متوجه حقیقتی که Joel از او پنهان می‌کرده شده است. همین مهم باعث شده تا او روابطش با Joel را قطع کند و این دو در وقایع اول بازی رابطه‌ی سردی دارند.

داستان Abby در بازی لست اف اس 2

در نهایت داستان Ellie با سر رسیدن Abby به محل اقامت او و Dina برای انتقام گرفتن بابت مرگ Mel و Owen قطع می‌شود. سپس با فلش‌بکی به سراغ پس‌زمینه‌ی داستانی کامل Abby می‌رویم. خیلی زود متوجه می‌شویم که پدر Abby همان دکتری است که Joel برای نجات دادن Ellie در پایان The Last of Us کشته است.

پس از مشخص شدن دلیل انتقام Abby، به کمی بعدتر و بازگشت او و دوستانش به Seattle می‌رویم. بازی از این فرصت برای به تصویر کشیدن درگیری میان WLF که گروه Abby است با Seraphites استفاده می‌کند. هم‌چنین Abby متوجه می‌شود که Owen چند روزی است که گم شده و به دنبال او می‌رود. جست‌و‌جوی منجر به گیر افتادنش توسط Seraphites می‌شود.

در حالی که Seraphites قصد دار زدن Abby را دارند، Yara و Lev به نجات Abby می‌آیند. Yara و Lev از اعضای قدیمی Seraphites هستند که به دنبال نجات جان خود از این فرقه جدا شده‌اند. در این جا بازی از رابطه‌ی Abby با Yara و Lev برای پیش بردن بیشتر Abby به سمت انسانیت استفاده می‌کند. Abby حتی جان خود را به خطر می‌اندازد تا Lev را نجات دهد.

Lev برای قانع کردن مادرش برای جدایی از Seraphites به محل اقامت این فرقه رفته، اما گیر افتاده و در جهت دفاع از خود مجبور به کشتن مادرش شده است. Abby به همراه Yara و Lev از شهر Seraphites می‌گریزد. آن هم در حالی که این شهر زیر هجوم WLF که حالا گروه سابق Abby محسوب می‌شود است. در این میان Yara خود را فدا کرده تا Abby و Lev موفق به فرار کردن شوند.

این دو سپس به محل قتل Owen و Mel می‌رسند و Abby به وسیله‌ی نقشه‌ای که Ellie جا گذاشته متوجه محل اقامت قاتل این دو می‌شود. Abby به سینمایی که Ellie و Dina در آن اقامت دارند رسیده و حتی Ellie را در نبردی شکست می‌دهد. او قصد کشتن Dina که باردار است را هم دارد، اما در نهایت Lev او را مجاب کرده که این دو را رها کند. Abby از جان Ellie و Dina می‌گذرد و به آن‌ها هشدار می‌دهد که از Seattle دور بمانند.

فصل آخر

ماه‌ها بعد Dina و Ellie در حال زندگی در یک مزرعه و بزرگ کردن پسر Dina هستند. Ellie با وجود داشتن فلش‌بک‌ها و کابوس‌هایی از مرگ Joel، تصمیم گرفته تا این گذشته را فراموش کند. با این حال Tommy موقعیت جدید Abby را یافته و از Ellie می‌خواهد تا به سراغ او برود. برخلاف خواسته‌ها و خواهش‌های Dina، در نهایت Ellie تصمیم می‌گیرد تا ماجرای انتقام‌جویانه‌ی خود را دوباره از سر بگیرد. Abby در این حین به خیال یافتن فایرفلای‌های باقی‌مانده به Santa Barbara رفته، اما گیر دسته‌ای از برده‌داران افتاده و به همراه Lev در آن جا زندانی است.

Ellie به Santa Barbara رسیده و Lev و Abby را نجات می‌دهد. اما از Abby می‌خواهد تا با او بجنگد. در جریان مبارزه‌ی دوباره‌ی این دو، Abby با گاز گردن دست Ellie دو تا از انگشتان او را قطع می‌کند. اما Ellie در نهایت موفق به شکست دادن او شده و تا مرز خفه کردن Abby پیش می‌رود. اما در نهایت به یاد آوردن آخرین تعاملش با Joel باعث می‌شود تا از جان Abby بگذرد. Ellie به مزرعه‌ باز می‌گردد و متوجه می‌شود که Dina آن جا را ترک کرده است.

او سعی می‌کند تا گیتار Joel را بنوازد، اما با دست قطع شده‌اش موفق به این کار نمی‌شود. در این لحظه شاهد پخش شدن تعامل پایانی Joel و Ellie هستیم. جایی که Ellie قبول می‌کند تا در راستای بخشیدن Joel تلاش کند.